ایوب: داستان رنج بشر
چرا زندگی بشر همواره قرین با رنج است؟ آیا حکمتی در این رنجها نهفته است؟ این پرسش همواره ذهن بشر را به خود مشغول داشته است. فلسفه جستوجو کرده و گاه پرسشهای دیگری نیز افزوده است و ادیان هریک پاسخی در آستین داشتهاند. ادبیات نیز در این میان راه خود را رفته و «ایوب» رمان ستایششدهٔ یوزف روت از آن جمله است. «ایوب» را میتوان اودیسهای نامید که از دهکورهای یهودینشین در شرق اروپا آغاز میشود و به دنیای آنسوی آبها، به امریکای سکولار، میرسد. در پایان، نه دنیا همان دنیای آغاز رمان است و نه مندل سینگر همان مکتبدار ساده.
«ایوب»، علاوه بر تمام همتایان معاصرش که حکمت رنجهای بشری را دستمایه قرار دادهاند، ازجمله «محاکمه» اثر کافکا، از منظر تاریخی نیز اسلافی دارد: از «کتاب ایوب» تا «ایوبِ» یوزف روت و بلکه راهی از اینهم درازتر. حتی در میان متون نزدیک به «کتاب ایوبِ» عهد عتیق ما «وصیت ایوب» را داریم که ادامۀ داستان ایوب است. میتوان سرآغاز این رنجنامهنویسی را حتی به صدها و هزارها سال پیش از «کتاب ایوب»، به زمانی برد که نه «زمین عوص» بود و نه «مردی ایوبنام»، حتی به آن نخستین مویۀ زنی در جستوجوی حکمت مرگ فرزندش.
یوزف روت که خود از یهودیان شرق اروپا بوده است، در مقالۀ بلندی، گزارش کاملی از اوضاع زندگی یهودیان شرق اروپا میدهد. روت شرق اروپا را شرقِ دنیای غرب میدانسته است، نیمۀ نادیدهمانده و بلکه تحقیرشدۀ فرهنگ غرب که نیمۀ دیگر برایش لطیفه میسازد. به همین دلیل مخاطب «ایوب» خوانندگانی هستند که درد را، عظمت انسان را و آلودگیای را که همهجا ملازم رنج است محترم میشمرند: آن دسته از مردمان که به دُشکهای تمیزشان نمینازند، آنها که احساس میکنند شرقْ ارمغانهای بسیاری برایشان دارد و میدانند شرقْ خاستگاه انسانها و افکار بزرگ و مفیدی است که به شکلگیری و بسط تمدن غرب یاری رساندهاند.
تحریریۀ نشرنو
دیدگاهها
حذف فیلترهاهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.