توضیحات تکمیلی
ترجمه از | |
---|---|
نویسنده | دوبراوکا اوگرشیچ |
مترجم | آذر عالیپور |
تاریخ نشر | 1402 |
تعداد صفحات | 366 ص. |
شابک | 978-600-490-404-9 |
قطع | رقعی |
موضوع | داستانهای کرواتی — قرن 20 م. |
نوبت چاپ | اول |
نوع جلد | شومیز (جلد نرم) |
وضعیت نشر | چاپ اول |
موزهٔ تسلیم بی قید و شرط نه روایتی منسجم و یکپارچه، که روایتی است چهلتکه از ژانرهای ادبی گوناگون در ساختاری پستمدرنیستی؛ زندگینامه است، خیالپردازی محض است، مستند است و توأمان سوررئالیستی.
دوبراوکا اوگرشیچ به تبعید، هنر و تاریخ، پیری و مرگ، حافظه و فراموشی پرداخته است. خردهروایتها از لابهلای خاطرات دوستان و بستگان پناهندگانی بیرون کشیده میشود که در برزخی میان میهن ویران و غربتنشینی سرگرداناند. راوی با نقلقولهایی از نویسندگان، نقاشان، مجسمهسازان و هنرمندان سرشناس دوران گذشته و معاصر تصویری وسیعتر و ژرفتر از وضعیت میسازد. روایت اوگرشیچ گرچه بهظاهر پارهپاره و ازهمگسیخته است، اما در پایان داستان این تکهها مجموعاً روی دیگری از اختناق و تبعید و جدایی را نمایان میکنند.
230.000تومان
ترجمه از | |
---|---|
نویسنده | دوبراوکا اوگرشیچ |
مترجم | آذر عالیپور |
تاریخ نشر | 1402 |
تعداد صفحات | 366 ص. |
شابک | 978-600-490-404-9 |
قطع | رقعی |
موضوع | داستانهای کرواتی — قرن 20 م. |
نوبت چاپ | اول |
نوع جلد | شومیز (جلد نرم) |
وضعیت نشر | چاپ اول |
موزۀ تسلیم بی قید و شرط
«موزهٔ تسلیم بی قید و شرط»، نه روایتی منسجم و یکپارچه، که چهلتکهای است از ژانرهای ادبی گوناگون در ساختاری پستمدرنیستی: زندگینامه است، خیالپردازی محض است، مستند است، و توأمان سوررئالیستی است.
دوبراوکا اوگرشیچ متولد ۲۷ مارس ۱۹۴۹ در شهر کوتینای ایالت سیساکمسلاوینای یوگسلاوی سابق است، کشوری متشکل از شش جمهوری، سه مذهب رسمی، دو الفبا، و چندین و چند زبان. او در دانشگاه زاگرب ادبیات تطبیقی و زبان روسی خواند و، بعد از دانشآموختگی، در مؤسسۀ نظریۀ ادبیِ همان دانشگاه مشغولبهکار شد. اوگرشیچ، در آستانۀ جنگ ۱۹۹۱، موضع ضدجنگ و ضدملیگراییِ سرسختانهای گرفت و با قلمی تند و تیز بلاهتِ جنگافروزان را پیشِ چشمشان آورد و از پوچ بودن نزاعهای قومیتی نوشت. همین شد که خیلی زود هدفِ حملۀ بخشی از رسانهها و نویسندهها و چهرههای شناختهشدۀ کروات قرار گرفت.
اوگرشیچ، بعدِ از سر گذراندن سلسلهای از حملات عمومیِ طولانیمدت، چنانکه خودش در جستار «ممنون که نمیخوانید» میگوید، چون «نمیتوانست به وحشت دائمیِ حاصل از دروغ در زندگیِ فرهنگی، سیاسی، عمومی و روزمره عادت کند»، در ۱۹۹۳ کرواسی را ترک کرد. او سالها در دانشگاههای اروپایی و امریکایی، ازجمله دانشگاه کالیفرنیا، کلمبیا و هاروارد، تدریس کرد و دستآخر بهعنوان نویسندۀ آزاد در آمستردامِ هلند ساکن شد.
اوگرشیچ در اغلب آثارش از هیجانِ بیمارگونۀ یکدستسازی جمعی، وجوه تاریک جوامع مدرن، و همگنسازیِ مردم به اجبار رسانه، سیاست، مذهب و باورهای مشترک مینویسد. او در رمانهای «موزۀ تسلیم بیقید و شرط» و «وزارت دردِ» نیز به واکاوی تروماهای حاصل از تبعید میپردازد. گذشتِ زمان شکل نگارش او را تلطیف کرده، اما زخمهایش عمیقاند و خودش هم لحظهای دست از کلنجار رفتن با آنها برنمیدارد. آثارش ترکیبی است از مسائل شخصی و سیاسی که بر جهانیبودن مفاهیمی چون وطن و بیجاشدگی و تجربۀ انسانیِ انزوا تأکیدی ویژه دارد.
اوگرشیچ در «موزۀ تسلیم بیقید و شرط»، از خلال خاطرات دوستان و بستگانِ پناهندگانی که در برزخی میان میهن ویران و غربتنشینی سرگرداناند، خردهروایتهایی بیرون میکشد. راوی او در این کتاب، با نقلقولهایی از نویسندگان، نقاشان، مجسمهسازان و هنرمندان سرشناس دوران گذشته و معاصر، تصویری وسیعتر و ژرفتر از وضعیت میسازد. این خردهروایتها در ظاهر ازهمگسیختهاند، اما در پایان داستان مجموعاً روی دیگری از اختناق و تبعید و جدایی را نمایان میکنند.
مطلبی یافت نشد
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.