توضیحات تکمیلی
وزن | 0,313 کیلوگرم |
---|---|
ترجمه از | |
نویسنده | جووانّی کاتللی |
مترجم | ابوالفضل اللهدادی |
نوبت چاپ | دوم (اول، ۱۴۰۱) |
تاریخ نشر | ۱۴۰۱ |
قطع | رقعی |
نوع جلد | گالینگور (جلد سخت) |
تعداد صفحات | ۱۷۳ |
شابک | ۹۷۸-۶۰۰-۴۹۰-۲۹۵-۳ |
موضوع | آلبر کامو — فلسفه |
وضعیت نشر | تجدید چاپ |
اکنون نشانهای از درون جریان تاریکِ زمان سر برآورده است. سرنخی دقیق از این که کسی پایان زندگی آلبر کامو را رقم زده است.
در روز چهارم ژانویهٔ ۱۹۶۰ کامو در راه برگشت به پاریس همراه ناشرش میشل گالیمار و نیز آن و ژنین ــ دختر و همسر گالیمار ــ و همچنین سگشان در یک سانحهٔ هولناک جان باخت. عموماً مرگ آلبر کامو را تصادف تلقی میکنند اما جووانی کاتلّلی به شواهدی دست یافته که نشان میدهد ممکن است کامو به قتل رسیده باشد. کاتلّلی پس از سالها تحقیقِ دقیق نشان میدهد که چرا سران اتحاد جماهیر شوروی سرسختانه در پی حذف آلبر کامو بودهاند. او پرسشهای مهمی مطرح میکند که ممکن است پس از سالها معمای مرگ نویسندهٔ شهیر قرن بیستم را روشن کند: مأموران کاگب چطور از بازگشت کامو و همسفرهایش باخبر شدند؟ تلفن کامو به منشیاش شنود شده بود یا ماریا کاسارس، معشوقهٔ ابدیاش، با بیاحتیاطی مرگ او را رقم زد؟ آیا کامو از مرگ خود خبر داشت که در نامهاش به کاسارس قول داد که شب چهارم ژانویه سر وقت به شام برسد، «مگر اینکه در جاده اتفاقی بیفتد»؟
160.000تومان
وزن | 0,313 کیلوگرم |
---|---|
ترجمه از | |
نویسنده | جووانّی کاتللی |
مترجم | ابوالفضل اللهدادی |
نوبت چاپ | دوم (اول، ۱۴۰۱) |
تاریخ نشر | ۱۴۰۱ |
قطع | رقعی |
نوع جلد | گالینگور (جلد سخت) |
تعداد صفحات | ۱۷۳ |
شابک | ۹۷۸-۶۰۰-۴۹۰-۲۹۵-۳ |
موضوع | آلبر کامو — فلسفه |
وضعیت نشر | تجدید چاپ |
ترمز برید یا بریده شد؟
آلبر کامو مردی بود آزاد و سرکش و خطرناک.
خطرناک برای قدرت، برای هر قدرتی که او نزدیکی ذاتی آن به استبداد و افراطکاری و بیدادگری را افشا میکرد.
خطرناک برای وجدانهای گناهکارِ فرانسویها و شورشیان الجزایری و همدستان سابق نازیها در جنگ جهانی دوّم و استالینیستها؛ خطرناک برای اخلاق بورژوایی و برای جامعهٔ روشنفکری. خطرناک بود چرا که میتوانست همهچیز را تنها از دریچهٔ ذهن انتقادی و صداقت راسخ و عشق مطلقش به انسان و کل زندگی ببیند.
بسیار بودند آنهایی که از مرگ و سکوت ابدیاش سود میبردند: ملّیگرایان فرانسوی که تمایلی به استقلال الجزایر نداشتند؛ افراطیون الجزایری که از میانهرویاش نسبت به سرنوشتِ فرانسویهای الجزایریتبار در صورت استقلال آزرده بودند؛ نیروهای ارتجاعی که در وجود او قهرمانِ مقاومت و چپگرایی را میدیدند؛ استالینیستها و اتحاد جماهیر شوروی که یورش خشونتبارشان به مجارستان سبب شده بود که او با شهامتی استثنایی به سمتشان یورش ببرد؛ دیکتاتورِ فاشیست اسپانیا که کامو با نقشآفرینیها و سخنرانیهای عمومیاش بهمخالفت با او برمیخاست و همهجا رسوایش میکرد تا غرب حضورش را در نهادهای بینالمللی نپذیرد. همواره دشوار بوده باور اینکه مرگ کامو نتیجهٔ سادهٔ یک سانحهٔ رانندگی معمولی بوده باشد.
دست تقدیر تصادفاً علیه یک مرد توطئه نمیکند: مردان دیگری بهراحتی آب خوردن میتوانند این کار را بکنند.
اکنون نشانهای از نُهتوی جریان تاریک زمان سر برآورده است. سرنخی دقیق که یک اسم و یک دستور و ارادهٔ ارتکاب قتل را نشان میدهد: شاید واقعاً کسی برای پایان زندگی آلبر کامو تصمیم گرفت.
وظیفهٔ ما در قبال صراحت این سرنخ این است که تجسس کنیم تا آنچه رخ داده نهتنها بهدستِ فراموشی سپرده نشود بلکه اکنون در زیرِ نور کامل تحقیقی تاریخی روشن شود تا آیندگان در جریان حقیقت سراپا عریان حوادث قرار بگیرند و به درکی روشن و قطعی دست یابند. در جریان تحقیقِ ما انبوهی از شخصیتهای ادبی و انسانی و بازیگران اصلیِ واقعی و زنده ظاهر میشوند که خط سیر زندگیشان اغلب پیشبینیناپذیر امّا همواره ثمربخش و گاه سرنوشتساز با روزگار کامو تلاقی کرده است.
این بازیگران اصلی در پراگ و مسکو عمر گذراندند.
آنها یان زابرانا و ماری زابرانووا و بوریس پاسترناک هستند.
از پاریس و البتّه از پراگ و مسکو میشود به حقیقتِ سرنوشت آلبر کامو دست یافت.
تحریریهٔ نشرنو
مطلبی یافت نشد
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.