میگوید ویران کن
آدمهای دوراسی فاجعه که به سراغشان میآید، حسِ عاشق شدنشان گل میکند. چندی فکر میکنیم عشقی صورت بسته است اما عشقِ دوراسی محکوم است به فنا شدن و فنا زیستن. در میگوید ویران کن، آدمهایی هستند که همدیگر را میبینند، انگار صرفاً میبینند، صدای هم را میشنوند، انگار صرفاً میشنوند. و خیلی کُند و عمیق عاشق میشوند و رنگ میبازند و محو میشوند. تاریخِ شخصیِ زوال را روایت میکند مارگریت دوراس؛ زوالِ عشق، و زوالِ تن. زوالِ شورمندانهٔ خود.
دیدگاهها
حذف فیلترهاهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.