ناگهان هوس

ناگهان هوس رمانی است غنی از استعاره و انباشته از جادو. قهرمان داستان، خوبیلوی تلگرافچی است که با این عطیه به دنیا آمده که می‌تواند احساسات حقیقی و نهانی دیگران را بشنود. زندگی او تا همیشه دستخوش دگرگونی می‌شود. به لوچا، دختر زیبای خانواده‌ای ثروتمند، دل می‌بازد؛ دختر پول را لازمهٔ سعادت می‌داند اما خوبیلوی ندار عشق و تمنا را. بااین‌حال، اشتیاقشان به هم سبب می‌شود زندگی شادمانه‌ای را کنار یکدیگر بسازند، تا آنکه رخدادی هولناک به‌تلخی جدایشان می‌کند. سال‌ها بعد، هنگام مرگ خوبیلو، دخترش پرده از راز قهر او و همسرش برمی‌گیرد…

۱۵۰.۰۰۰تومان

□ گدازه‌های عشق، و غیره…

شمال را حس می‌کنی، جذبت می‌کند، پایبندت می‌کند. هرچه تو از جاذبه‌اش بگریزی، نیرویی نامرئی باز تو را به سویش می‌کشاند: مثل قطره‌های باران به زمین، مثل سوزن به آهنربا، مثل خون به خون، مثل تن به تن. در کدام لحظۀ خاص بود که نگاه جادویی و افسونگر شمال با چشمان پُرجذبۀ دریا در هم گره خورد؟ چقدر طول کشید تا نیروی عشق پیامش را بفرستد؟ چقدر طول کشید تا پاسخ لازم را بگیرد؟ مسلماً همه‌چیز با یک نگاه آغاز شد، نگاه آغازین، نگاهی که راه را برای دو دلداده هموار کرد، طوری که بارها و بارها این راه را پیمودند.

اگر زنان دروازه‌های این جهان را به روی انسان‌ها می‌گشایند، این یعنی در جهان پس از این نیز این کار را خواهند کرد؟ کدام قابله ما را به هنگام ورود به جهانِ دیگر یاری خواهد کرد؟ «ناگهان هوس» رمانی است غنی از استعاره و انباشته از جادو. قهرمان داستانْ خوبیلوی تلگرافچی است. او با این عطیه به دنیا آمده که می‌تواند احساسات حقیقی و نهانی دیگران را بشنود. زندگی او یک‌باره دستخوش دگرگونی می‌شود: به لوچا، دختر زیبای خانواده‌ای ثروتمند، دل می‌بازد؛ دختر پول را لازمهٔ سعادت می‌داند و خوبیلوی ندار عشق و تمنا را. با این حال، اشتیاقشان به هم سبب می‌شود کنار یکدیگر زندگی شادمانه‌ای بسازند، تا آنکه رخدادی هولناک به‌تلخی جدایشان می‌کند.
«ناگهان هوس» داستان زندگی مردی است که شادی و نور را به زندگی تمام افرادی که کنارش هستند می‌بخشد اما خود نمی‌تواند خوشبخت باشد، داستان مردی که با لبخند بر لبانش قدم به دنیا می‌گذارد نه با گریه و اشک بر چشمانش، داستان رازهایی که می‌توانند جریان زندگی را تا ابد تغییر بدهند. داستانِ لحظات که گدازانی که برای مواجهه با آنها باید تمام زندگی را به یاری طلبید.

تحریریۀ نشرنو

ترجمه از

نویسنده

مترجم

نوبت چاپ

دوم

تاریخ نشر

۱۴۰۱ (اول، ۱۴۰۰)

قطع

رقعی

نوع جلد

شومیز (جلد نرم)

تعداد صفحات

۱۷۶

شابک

۹۷۸-۶۰۰-۴۹۰-۱۶۸-۰

موضوع

داستانهای مکزیکی — قرن ۲۰ م.

وضعیت نشر

چاپ اول

دسته بندی ها:

ادبیات داستانی معاصر جهان

دیدگاهها

حذف فیلترها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “ناگهان هوس”

ویژگی‌های محصول

لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ، و با استفاده از طراحان گرافیک است، چاپگرها و متون بلکه روزنامه و مجله در ستون و سطرآنچنان که لازم است، و برای شرایط فعلی تکنولوژی مورد نیاز، و کاربردهای متنوع با هدف بهبود ابزارهای کاربردی می باشد، کتابهای زیادی در شصت و سه درصد گذشته حال و آینده، شناخت فراوان جامعه و متخصصان را می طلبد، تا با نرم افزارها شناخت بیشتری را برای طراحان رایانه ای علی الخصوص طراحان خلاقی، و فرهنگ پیشرو در زبان فارسی ایجاد کرد، در این صورت می توان امید داشت که تمام و دشواری موجود در ارائه راهکارها، و شرایط سخت تایپ به پایان رسد و زمان مورد نیاز شامل حروفچینی دستاوردهای اصلی، و جوابگوی سوالات پیوسته اهل دنیای موجود طراحی اساسا مورد استفاده قرار گیرد.

ترجمه از

نویسنده

مترجم

نوبت چاپ

دوم

تاریخ نشر

۱۴۰۱ (اول، ۱۴۰۰)

قطع

رقعی

نوع جلد

شومیز (جلد نرم)

تعداد صفحات

۱۷۶

شابک

۹۷۸-۶۰۰-۴۹۰-۱۶۸-۰

موضوع

داستانهای مکزیکی — قرن ۲۰ م.

وضعیت نشر

چاپ اول

دسته بندی ها:

ادبیات داستانی معاصر جهان

معرفی محصول

□ گدازه‌های عشق، و غیره…

شمال را حس می‌کنی، جذبت می‌کند، پایبندت می‌کند. هرچه تو از جاذبه‌اش بگریزی، نیرویی نامرئی باز تو را به سویش می‌کشاند: مثل قطره‌های باران به زمین، مثل سوزن به آهنربا، مثل خون به خون، مثل تن به تن. در کدام لحظۀ خاص بود که نگاه جادویی و افسونگر شمال با چشمان پُرجذبۀ دریا در هم گره خورد؟ چقدر طول کشید تا نیروی عشق پیامش را بفرستد؟ چقدر طول کشید تا پاسخ لازم را بگیرد؟ مسلماً همه‌چیز با یک نگاه آغاز شد، نگاه آغازین، نگاهی که راه را برای دو دلداده هموار کرد، طوری که بارها و بارها این راه را پیمودند.

اگر زنان دروازه‌های این جهان را به روی انسان‌ها می‌گشایند، این یعنی در جهان پس از این نیز این کار را خواهند کرد؟ کدام قابله ما را به هنگام ورود به جهانِ دیگر یاری خواهد کرد؟ «ناگهان هوس» رمانی است غنی از استعاره و انباشته از جادو. قهرمان داستانْ خوبیلوی تلگرافچی است. او با این عطیه به دنیا آمده که می‌تواند احساسات حقیقی و نهانی دیگران را بشنود. زندگی او یک‌باره دستخوش دگرگونی می‌شود: به لوچا، دختر زیبای خانواده‌ای ثروتمند، دل می‌بازد؛ دختر پول را لازمهٔ سعادت می‌داند و خوبیلوی ندار عشق و تمنا را. با این حال، اشتیاقشان به هم سبب می‌شود کنار یکدیگر زندگی شادمانه‌ای بسازند، تا آنکه رخدادی هولناک به‌تلخی جدایشان می‌کند.
«ناگهان هوس» داستان زندگی مردی است که شادی و نور را به زندگی تمام افرادی که کنارش هستند می‌بخشد اما خود نمی‌تواند خوشبخت باشد، داستان مردی که با لبخند بر لبانش قدم به دنیا می‌گذارد نه با گریه و اشک بر چشمانش، داستان رازهایی که می‌توانند جریان زندگی را تا ابد تغییر بدهند. داستانِ لحظات که گدازانی که برای مواجهه با آنها باید تمام زندگی را به یاری طلبید.

تحریریۀ نشرنو

نظرات خریداران

دیدگاهها

حذف فیلترها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “ناگهان هوس”

نیز پیشنهاد می‌کنیم