محاکمهٔ خوک
«محاکمهٔ خوک» داستان محاکمهای غریب و آشناست. محاکمهٔ حیوان. بله، دادگاهی تماموکمال برای حیوان در جایگاه متهم، با وکیلمدافع و هیأت منصفه و حضار. اُسکار کوپ ـ فان در این قصهٔ کوتاهِ هولناک چیزی را روایت میکند که بین قرن سیزدهم عیناً در کار بوده است: محاکمهٔ حیوان. اسناد آن روزگار نشان میدهد که محاکمهٔ حیوان دقیقاً شبیه همان چیزی بوده که در دادگاه انسانها میگذشته و حیوانِ متهم با وکیل مدافعش در برابر قاضی و دادستان و اعضای هیأتمنصفه و حضار حاضر میشده است. اما آیا این رمان فقط گزارش آن روزگار است؟
«محاکمهٔ خوک» در چند لایه روایت میشود. حیوانی قرار است به اتهام قتل محاکمه شود. زندانی میشود. در زندان شکنجه میشود. تحقیر میشود. محدود میشود. به انفرادی میافتد. گویی در همین لحظات است که مرز میان انسان و حیوان مخدوش میشود. آیا او انسانیست که همچون حیوان پنداشته میشود یا حیوانیست که یادآور وضع بشر است؟ پرسش سوزانی که با زایش این انسانحیوان پیش کشیده میشود: او، آن حیوان زیادهانسانی، چطور باید از خودش دفاع کند؟ رفتار انسان در برابر موجودی که امکان و زبانِ دفاع از خود ندارد چگونه است؟
نویسنده با طرح چنین داستان جسورانهای، نظامها و روندهای قضایی را به پرسش میگیرد. مفهوم قضاوت را به پرسش میگیرد. مرزهای انسان و حیوان را میکاود و تا اعماق خانه و روان شهروندان جلوشان میبرد؛ با این همه، این داستان ریشه در قرون گذشته دارد یا بازتابی از وضعیت موجود بشریست؟ چطور میتوان درون این وضعیت بود و طوری نظارهاش کرد که انگار بیرون ایستادهای؟ چطور میتوان توأمان حاضر بود و غایب بود؟ شاید باید رفت نشست رینگ حیوانانسانکشیِ درون رمان را تماشا کرد. رینگِ پرسشها!
تحریریۀ نشر نو
دیدگاهها
حذف فیلترهاهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.