اتمام چاپ
تاریخ مختصر عشقِ بزرگ
«برای اولین بار همدیگر را از نزدیک دیدیم، جلو دانشکده. چند ساعتی راه رفتیم و حرف زد. پُر از شور زندگی بود. دفعهٔ بعد که همدیگر را دیدیم کتابی به من داد که روی جلدش نوشته بود «باغ آینه، الف بامداد.» من نمیدانستم او شاعر است و الف بامداد خود اوست. خودش هم توضیحی نداد. گفت تو که شعر میخوانی، این را هم بخوان. میخواهم نظرت را بدانم! در مواردی که دربارهٔ شعر یا موسیقی صحبت میکرد خیلی جدی بود؛ این بود که در ملاقات بعد خیلی جدی پرسید:شعرها چطور بود؟
گفتم: خیلی دوست داشتم. الف بامداد کیه؟
گفت: شاعر است.»
این جملههای آغاز عشق شاملو و آیداست. همان لحظهای که آیدا در توصیفش گفته بود: «همهچیز تموم شد» و شاملو پاسخ داده بود: «همهچیز شروع شد». در این کتاب با جزئیاتی از زندگی این دو نامِ تابناک تاریخ معاصر ایران آشنا میشویم که تاکنون ناگفته بوده است. تصویر بزرگِ این عشق را در شعرهای درخشان احمد شاملو دیدهایم اما هیچگاه از ساحت واقعیت روزمره و بیواسطهٔ راویهای گوناگون آن را ندیده یا نشنیدهایم. این فرصتیست که آیدا شاملو پس از پنجاه سال در اختیار هزاران خوانندهای گذاشته است که عشق را از منظر «عشق شاملو و آیدا» آموختهاند و رعایت کردهاند یا شرح پُرشوکت عشق آنها را شنیدهاند. این نخستین روایتیست که از «معشوق» واقعیِ عشق در ادبیات فارسی میخوانیم. معشوق به سخن درآمده است تا از عشق بگوید و سنّتی هزاران ساله را به نقطهٔ عطفی دیگرگونه نزدیک کند. بختیاریم که معاصرِ این روایت پرشور و پرحسرت و شکوهمندیم و میتوانیم یک عشقِ بلندآوازه را در دو سطحِ استعاره و واقعیت نظاره کنیم، که میتوانیم «چهرهٔ آبی عشق» را لحظهای در کبوترهای کلام آیدا نظاره کنیم ـــ شاملو و آیدا در آینهٔ آیدا.
تحریریهٔ نشر نو
دیدگاهها
حذف فیلترهاهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.