ابرها بزرگ بودند و سفید بودند و در گذر

نویسنده: ماتیاس چوکه

ماتیاس چوکه متولد سال ۱۹۵۴ در برن، که با رمان ابرها نخستین بار به خوانندگان فارسی‏زبان معرفی می‏شود، علاوه بر نویسندگی دستی در تئاتر و سینما نیز دارد. او تاکنون یازده اثر روایی، هشت نمایشنامه و سه فیلم ساخته و جوایز متعددی در سویس و آلمان از آن خود کرده است. اغلب منتقدان ادبیات آلمانی‏زبان برآنند که چوکه با پشت سر نهادن تمامی نُرمها و مرزهای فرمال ِ سنتی ادبیات روایی، جامعهٔ امروز اروپا را زیر سؤال میبرد.

ابرها روایت شوخ وشنگ و در عین حال تلخ زندگی روزمرهٔ مردی‏ست در برلین امروز.

اتمام چاپ

در انبار موجود نمی باشد

ابرها بزرگ بودند و سفید بودند و در گذر

 

اشتیاق به مرگ

«دیروز که خاک هنوز تروتازه بود و خیس، مردی در برلین زندگی می‌کرد که خود را رمان می‌نامید به این امید که این اسم برایش موفقیت به همراه آورده و خوشبختش کند.» این‌ها جملات آغازین رمان «ابرها بزرگ بودند و سفید بودند و در گذر» ماتیاس چوکه، نویسندۀ آلمانی، است. چوکه اعتقادی به قهرمانانی با قدرت‌های خارق‌العاده و آن جهانی ندارد و تمایلی ندارد که تحسین و حیرت مخاطبان یا حسادت آنان را برانگیزد. برعکس، او قهرمانانی خلق می‌کند که در کنار مخاطبانش قرار می‌گیرند و همانند آنهایند و چوکه خود نیز در کنار قهرمانانش می‌ایستد و به‌تماشای دنیای پیرامون‌شان می‌پردازد.

«ابرها بزرگ بودند و سفید بودند و در گذر» داستان زندگی رمان، فردی در هم‌شکسته و درمانده از فشار زندگی روزمره، است که تلاش می‌کند از روال تکراری زندگی رهایی یابد و دوباره روی پاهایش بایستد. او از بیدار شدن و آرمیدن و زندگی در کنار زنی که دوستش دارد لذت می‌برد اما نمی‌تواند از بازی سرنوشت رها شود. رمان قهرمانی است که مادرش و دوستش از زندگی سیر شده‌اند و به‌دنبال راهی‌اند تا از درد و رنج زندگی رها شوند. مادر در هفته چندین بار و تمامی آخرهفته‌ها به رمان زنگ می‌زند و از او می‌خواهد تا کارش را یکسره کند و دوستش نیز در تماس‌های گاه‌گداری از او می‌خواهد که پس از خلاص کردن مادر، جان او را هم بگیرد. در این میان، رمان ترجیح می‌دهد قهوه بنوشد، به تماشای زندگی زنان و مردان و سگ‌های اطرافش بپردازد، به تماشای کودکانی که بند‌کفش‌هایشان خیس آب است بنشیند، ابرهایی را که در تعقیب مرغان دریایی‌اند دنبال کند و تکه پنیری در دهانش بگذارد و گاه از تمام این جریان‌ها لذت ببرد و گاه نبرد.

«ابرها بزرگ بودند و سفید بودند و درگذر» روایت شوخ‌وشنگ و در عین حال تلخ زندگی روزمرۀ مردی‌ست در برلین امروز. چوکه در آثارش تمام نُرم‌ها و مرزهای فرمال سنتی ادبیات روایی را پشت سر می‌نهد و با طنز سیاه گزنده‌ای هنرمندانه جامعۀ مدرن امروز را به پرسش می‌کشد.

تحریریۀ نشر نو

ترجمه از

نویسنده

مترجم

(متولد 1336) نویسنده، طنزنویس و مترجم ایرانی است. کتاب‌های «کارت‌پستالی به همینگوی» اثر پیتر بیکسل، «یاکوب فون گونتن» اثر روبرت والرز، «ارتش تک‌نفره» اثر موآسیر اسکیلر، «ابرها بزرگ بودند و سفید بودند و در گذر» اثر ماتیاس چوکه و «چنان ناکام که خیلی از آرزو» اثر پیتر هاندکه از ایشان در فرهنگ نشرنو به چاپ رسیده است.
نوبت چاپ

اول

تاریخ نشر

۱۳۹۸

قطع

رقعی

نوع جلد

شومیز (جلد نرم)

تعداد صفحات

۱۹۰

شابک

978-600-490-126-0

موضوع

داستان‌های آلمانی

وضعیت نشر

چاپ اول

دسته بندی ها:

ادبیات داستانی معاصر جهان

برچسب:

Die Wolken waren gross und weiss und zogen da oben hin, داستان‌های آلمانی, رقعی, ماتیاس چوکه, ناصر غیاثی

دیدگاهها

حذف فیلترها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “ابرها بزرگ بودند و سفید بودند و در گذر”

ویژگی‌های محصول

لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ، و با استفاده از طراحان گرافیک است، چاپگرها و متون بلکه روزنامه و مجله در ستون و سطرآنچنان که لازم است، و برای شرایط فعلی تکنولوژی مورد نیاز، و کاربردهای متنوع با هدف بهبود ابزارهای کاربردی می باشد، کتابهای زیادی در شصت و سه درصد گذشته حال و آینده، شناخت فراوان جامعه و متخصصان را می طلبد، تا با نرم افزارها شناخت بیشتری را برای طراحان رایانه ای علی الخصوص طراحان خلاقی، و فرهنگ پیشرو در زبان فارسی ایجاد کرد، در این صورت می توان امید داشت که تمام و دشواری موجود در ارائه راهکارها، و شرایط سخت تایپ به پایان رسد و زمان مورد نیاز شامل حروفچینی دستاوردهای اصلی، و جوابگوی سوالات پیوسته اهل دنیای موجود طراحی اساسا مورد استفاده قرار گیرد.

ترجمه از

نویسنده

مترجم

(متولد 1336) نویسنده، طنزنویس و مترجم ایرانی است. کتاب‌های «کارت‌پستالی به همینگوی» اثر پیتر بیکسل، «یاکوب فون گونتن» اثر روبرت والرز، «ارتش تک‌نفره» اثر موآسیر اسکیلر، «ابرها بزرگ بودند و سفید بودند و در گذر» اثر ماتیاس چوکه و «چنان ناکام که خیلی از آرزو» اثر پیتر هاندکه از ایشان در فرهنگ نشرنو به چاپ رسیده است.
نوبت چاپ

اول

تاریخ نشر

۱۳۹۸

قطع

رقعی

نوع جلد

شومیز (جلد نرم)

تعداد صفحات

۱۹۰

شابک

978-600-490-126-0

موضوع

داستان‌های آلمانی

وضعیت نشر

چاپ اول

دسته بندی ها:

ادبیات داستانی معاصر جهان

برچسب:

Die Wolken waren gross und weiss und zogen da oben hin, داستان‌های آلمانی, رقعی, ماتیاس چوکه, ناصر غیاثی

معرفی محصول

ابرها بزرگ بودند و سفید بودند و در گذر

 

اشتیاق به مرگ

«دیروز که خاک هنوز تروتازه بود و خیس، مردی در برلین زندگی می‌کرد که خود را رمان می‌نامید به این امید که این اسم برایش موفقیت به همراه آورده و خوشبختش کند.» این‌ها جملات آغازین رمان «ابرها بزرگ بودند و سفید بودند و در گذر» ماتیاس چوکه، نویسندۀ آلمانی، است. چوکه اعتقادی به قهرمانانی با قدرت‌های خارق‌العاده و آن جهانی ندارد و تمایلی ندارد که تحسین و حیرت مخاطبان یا حسادت آنان را برانگیزد. برعکس، او قهرمانانی خلق می‌کند که در کنار مخاطبانش قرار می‌گیرند و همانند آنهایند و چوکه خود نیز در کنار قهرمانانش می‌ایستد و به‌تماشای دنیای پیرامون‌شان می‌پردازد.

«ابرها بزرگ بودند و سفید بودند و در گذر» داستان زندگی رمان، فردی در هم‌شکسته و درمانده از فشار زندگی روزمره، است که تلاش می‌کند از روال تکراری زندگی رهایی یابد و دوباره روی پاهایش بایستد. او از بیدار شدن و آرمیدن و زندگی در کنار زنی که دوستش دارد لذت می‌برد اما نمی‌تواند از بازی سرنوشت رها شود. رمان قهرمانی است که مادرش و دوستش از زندگی سیر شده‌اند و به‌دنبال راهی‌اند تا از درد و رنج زندگی رها شوند. مادر در هفته چندین بار و تمامی آخرهفته‌ها به رمان زنگ می‌زند و از او می‌خواهد تا کارش را یکسره کند و دوستش نیز در تماس‌های گاه‌گداری از او می‌خواهد که پس از خلاص کردن مادر، جان او را هم بگیرد. در این میان، رمان ترجیح می‌دهد قهوه بنوشد، به تماشای زندگی زنان و مردان و سگ‌های اطرافش بپردازد، به تماشای کودکانی که بند‌کفش‌هایشان خیس آب است بنشیند، ابرهایی را که در تعقیب مرغان دریایی‌اند دنبال کند و تکه پنیری در دهانش بگذارد و گاه از تمام این جریان‌ها لذت ببرد و گاه نبرد.

«ابرها بزرگ بودند و سفید بودند و درگذر» روایت شوخ‌وشنگ و در عین حال تلخ زندگی روزمرۀ مردی‌ست در برلین امروز. چوکه در آثارش تمام نُرم‌ها و مرزهای فرمال سنتی ادبیات روایی را پشت سر می‌نهد و با طنز سیاه گزنده‌ای هنرمندانه جامعۀ مدرن امروز را به پرسش می‌کشد.

تحریریۀ نشر نو

نظرات خریداران

دیدگاهها

حذف فیلترها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “ابرها بزرگ بودند و سفید بودند و در گذر”

نیز پیشنهاد می‌کنیم