همه می‌میرند

نویسنده: سیمون دوبوار

سیمون دوبوار یکی از فعالان جنبش آزادی زنان و جنبش ضد جنگ ویتنام و دوست و همکار متفکر بزرگ فرانسوی، ژان پل سارتر، در ۱۹۵۴ جایزۀ گنکور را از آن خود کرد.

آثاری که از وی به‌جا مانده، برخی تحقیقی و بیشتر ادبی هستند و همه می‌میرند یکی از مهم‌ترین و مشهورترین رمان‌های اوست.

سيمون دوبوار در ۱۹۷۸ نامزد دریافت جایزۀ ادبی نوبل بود.

اتمام چاپ

در انبار موجود نمی باشد

همه می‌میرند: در جدال با زندگی، در معرض مرگ

«آیندۀ محدود، زندگی محدود؛ قسمت ما انسان‌ها همین بوده…»

سیمون دوبوار ماهیت مرگ و زندگی را در نخستین روزهای پایان جنگ جهانی دوم در قالب مفاهیمی مانند عشق و سیاست و تاریخ و … زیر سؤال می‌برد. فوسکا، اشراف‌زاده‌ای ایتالیایی،‌ محکوم به فناناپذیری است و تصور می‌کند همه چیز را می‌داند و می‌بیند و سرنوشت همه‌کس بر او آشکار است. رژین، بازیگر زیبای تئاتر، در تلاش برای رسیدن به جاودانگی با آگاه شدن از نفرینی که فوسکا را در چنگال خود گرفته، دل به او می‌بندد تا بتواند یادِ خود را در ذهن فوسکا جاودانه کند.

رژین می‌گوید: «آه! چقدر دلم می‌خواهد فناناپذیر باشم! آن‌وقت مطمئن بودم که راه چین را پیدا می‌کنم؛ همۀ رودخانه‌های عالم را دنبال می‌کردم، نقشۀ همۀ قاره‌ها را می‌کشیدم.»

رژین از فوسکا می‌خواهد ماجراهایی را که در طی هفت قرن پس‌پشت نهاده بازگو کند و دوبوار از این طریق چشم‌اندازی خلق می‌کند از رخدادهای تاریخی و جغرافیاهایی را که در دل آن قرار دارند. همانطور که رژین داستان‌های تکراری مردمانی را می‌شنود که پیش از او زیسته‌اند، به این حقیقت هولناک پی می‌برد که عمر به‌قدری کوتاه است که ناچیز و بی‌ارزش به چشم می‌آید. هم از این روست که غرور و نخوت انسانی در این چند سالِ عمر رنگ می‌بازد و از ارزش پیشین تهی می‌شود.

فوسکا به خواست رژین پاسخ می‌دهد: «من هم زمانی همین فکر را می‌کردم. نه، خیلی زود علاقه‌ات از چین بریده می‌شد، به همه چیز بی‌علاقه می‌شدی چون‌که در دنیا تنها می‌ماندی.»

دوبوار با قرار گرفتن در کالبد انسانی نامیرا به بررسی و کند و کاو روح بشر می‌پردازد. از نگاه انسانی که مرگ بر او کارگر نیست حرف می‌زند و نشان می‌دهد که چرخۀ زندگی اگرچه پوچ و مهمل و بی‌معنا، اما برای یکایک افرادی که روزی قرار است دیگر نباشند، پر از شگفتی و وقایعی‌ست که جهان را برایشان تازه می‌کند. نویسنده از زندگی انسانِ نامیرا را از منظر به چالش می‌کشد تا معنا یافتن زندگی در عینِ قاطعیتِ مرگ را محک بزند.

مرگ و زندگی در شاهکار سیمون دوبووار، همه می‌میرند، به‌طرزی حیرت‌انگیز یکدیگر را به مبارزه می‌خوانند و در فراز و فرود این جدال تأثیری از خود بر جای می‌گذارند که ذهن مخاطب را ـــ بنا به گفتهٔ خیلِ خوانندگان ـــ تا آخرین لحظۀ زندگی رها نخواهد کرد. ترجمهٔ مهدی سحابی از این رمان را می‌توان جزو بهترین تجربه‌های مترجمیِ او برشمرد.

تحریریهٔ رسانۀ نو

وزن 0,420 کیلوگرم
ترجمه از

نویسنده

مترجم

(متولد ۱۳۲۲، درگذشته ۱۳۸۸) مترجم، نویسنده، روزنامه‌نگار، نقاش، مجسمه‌ساز و عکاس ایرانی بود. او بیشتر به خاطر ترجمه مجموعهٔ «در جستجوی زمان ازدست‌رفته» اثر مارسل پروست شناخته شده‌ است. مهدی سحابی به دلیل تسلط به سه زبان انگلیسی، فرانسوی و ایتالیایی آثاری را نه تنها به فارسی برگردانده‌ است بلکه از فارسی به این سه زبان نیز ترجمه می‌کرد. او در کنار ترجمه، گزارش و خبر، گاهی با نام مستعار «سهراب دهخدا» برای صفحه فرهنگی نقد فیلم می‌نوشت. از ایشان ترجمۀ کتاب‌های «همه می‌میرند» اثر سیمون دوبوار و «طوفان در مرداب» اثر لئوناردو شاشا در فرهنگ نشرنو به چاپ رسیده است.
نوبت چاپ

بیست و چهارم

تاریخ نشر

1402 (اول، 1363)

قطع

رقعی

نوع جلد

شومیز (جلد نرم)

تعداد صفحات

۴۱۴

شابک

964-7443-27-7

موضوع

داستان‌های فرانسه — قرن ۲۰ م.

وضعیت نشر

تجدید چاپ

دسته بندی ها:

ادبیات داستانی معاصر جهان

برچسب:

Tous les hommes sont mortels, داستان‌های فرانسه -- قرن ۲۰ م., رقعی, سیمون دوبوار, مهدی سحابی

دیدگاهها

حذف فیلترها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “همه می‌میرند”

ویژگی‌های محصول

لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ، و با استفاده از طراحان گرافیک است، چاپگرها و متون بلکه روزنامه و مجله در ستون و سطرآنچنان که لازم است، و برای شرایط فعلی تکنولوژی مورد نیاز، و کاربردهای متنوع با هدف بهبود ابزارهای کاربردی می باشد، کتابهای زیادی در شصت و سه درصد گذشته حال و آینده، شناخت فراوان جامعه و متخصصان را می طلبد، تا با نرم افزارها شناخت بیشتری را برای طراحان رایانه ای علی الخصوص طراحان خلاقی، و فرهنگ پیشرو در زبان فارسی ایجاد کرد، در این صورت می توان امید داشت که تمام و دشواری موجود در ارائه راهکارها، و شرایط سخت تایپ به پایان رسد و زمان مورد نیاز شامل حروفچینی دستاوردهای اصلی، و جوابگوی سوالات پیوسته اهل دنیای موجود طراحی اساسا مورد استفاده قرار گیرد.

وزن 0,420 کیلوگرم
ترجمه از

نویسنده

مترجم

(متولد ۱۳۲۲، درگذشته ۱۳۸۸) مترجم، نویسنده، روزنامه‌نگار، نقاش، مجسمه‌ساز و عکاس ایرانی بود. او بیشتر به خاطر ترجمه مجموعهٔ «در جستجوی زمان ازدست‌رفته» اثر مارسل پروست شناخته شده‌ است. مهدی سحابی به دلیل تسلط به سه زبان انگلیسی، فرانسوی و ایتالیایی آثاری را نه تنها به فارسی برگردانده‌ است بلکه از فارسی به این سه زبان نیز ترجمه می‌کرد. او در کنار ترجمه، گزارش و خبر، گاهی با نام مستعار «سهراب دهخدا» برای صفحه فرهنگی نقد فیلم می‌نوشت. از ایشان ترجمۀ کتاب‌های «همه می‌میرند» اثر سیمون دوبوار و «طوفان در مرداب» اثر لئوناردو شاشا در فرهنگ نشرنو به چاپ رسیده است.
نوبت چاپ

بیست و چهارم

تاریخ نشر

1402 (اول، 1363)

قطع

رقعی

نوع جلد

شومیز (جلد نرم)

تعداد صفحات

۴۱۴

شابک

964-7443-27-7

موضوع

داستان‌های فرانسه — قرن ۲۰ م.

وضعیت نشر

تجدید چاپ

دسته بندی ها:

ادبیات داستانی معاصر جهان

برچسب:

Tous les hommes sont mortels, داستان‌های فرانسه -- قرن ۲۰ م., رقعی, سیمون دوبوار, مهدی سحابی

معرفی محصول

همه می‌میرند: در جدال با زندگی، در معرض مرگ

«آیندۀ محدود، زندگی محدود؛ قسمت ما انسان‌ها همین بوده…»

سیمون دوبوار ماهیت مرگ و زندگی را در نخستین روزهای پایان جنگ جهانی دوم در قالب مفاهیمی مانند عشق و سیاست و تاریخ و … زیر سؤال می‌برد. فوسکا، اشراف‌زاده‌ای ایتالیایی،‌ محکوم به فناناپذیری است و تصور می‌کند همه چیز را می‌داند و می‌بیند و سرنوشت همه‌کس بر او آشکار است. رژین، بازیگر زیبای تئاتر، در تلاش برای رسیدن به جاودانگی با آگاه شدن از نفرینی که فوسکا را در چنگال خود گرفته، دل به او می‌بندد تا بتواند یادِ خود را در ذهن فوسکا جاودانه کند.

رژین می‌گوید: «آه! چقدر دلم می‌خواهد فناناپذیر باشم! آن‌وقت مطمئن بودم که راه چین را پیدا می‌کنم؛ همۀ رودخانه‌های عالم را دنبال می‌کردم، نقشۀ همۀ قاره‌ها را می‌کشیدم.»

رژین از فوسکا می‌خواهد ماجراهایی را که در طی هفت قرن پس‌پشت نهاده بازگو کند و دوبوار از این طریق چشم‌اندازی خلق می‌کند از رخدادهای تاریخی و جغرافیاهایی را که در دل آن قرار دارند. همانطور که رژین داستان‌های تکراری مردمانی را می‌شنود که پیش از او زیسته‌اند، به این حقیقت هولناک پی می‌برد که عمر به‌قدری کوتاه است که ناچیز و بی‌ارزش به چشم می‌آید. هم از این روست که غرور و نخوت انسانی در این چند سالِ عمر رنگ می‌بازد و از ارزش پیشین تهی می‌شود.

فوسکا به خواست رژین پاسخ می‌دهد: «من هم زمانی همین فکر را می‌کردم. نه، خیلی زود علاقه‌ات از چین بریده می‌شد، به همه چیز بی‌علاقه می‌شدی چون‌که در دنیا تنها می‌ماندی.»

دوبوار با قرار گرفتن در کالبد انسانی نامیرا به بررسی و کند و کاو روح بشر می‌پردازد. از نگاه انسانی که مرگ بر او کارگر نیست حرف می‌زند و نشان می‌دهد که چرخۀ زندگی اگرچه پوچ و مهمل و بی‌معنا، اما برای یکایک افرادی که روزی قرار است دیگر نباشند، پر از شگفتی و وقایعی‌ست که جهان را برایشان تازه می‌کند. نویسنده از زندگی انسانِ نامیرا را از منظر به چالش می‌کشد تا معنا یافتن زندگی در عینِ قاطعیتِ مرگ را محک بزند.

مرگ و زندگی در شاهکار سیمون دوبووار، همه می‌میرند، به‌طرزی حیرت‌انگیز یکدیگر را به مبارزه می‌خوانند و در فراز و فرود این جدال تأثیری از خود بر جای می‌گذارند که ذهن مخاطب را ـــ بنا به گفتهٔ خیلِ خوانندگان ـــ تا آخرین لحظۀ زندگی رها نخواهد کرد. ترجمهٔ مهدی سحابی از این رمان را می‌توان جزو بهترین تجربه‌های مترجمیِ او برشمرد.

تحریریهٔ رسانۀ نو

نظرات خریداران

دیدگاهها

حذف فیلترها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “همه می‌میرند”

نیز پیشنهاد می‌کنیم