بچه‌های تانر

روبرت والزر این روایت بی‌پرده را به تشویق برونو کاسیررِ ناشر، پسرعموی ارنست کاسیررِ فیلسوف نوشت. یک‌نفس و بی‌قلم‌خوردگی، در هجده فصلِ دقیقاً یک‌اندازه. داستان سیمون تانر، نویسندهٔ خودخواندهٔ خیال‌پرستی که مدام بی‌اینکه خطایی مرتکب شود که باعث شود عذرش را بخواهند شغل‌های بی‌اهمیتِ خودش را ترک می‌کند. موجودی پوچ و بی‌قید و بند؛ هزارپیشه‌ای سودایی؛ انگار هجو نانویسندگان ورّاج ابن‌الوقتی که از اضطرابی عمیق رنج می‌کشند و چنان در خودستایی و خودپرستی غرق‌اند که شهودهای من‌درآوردیِ نانوشته‌شان بخار می‌شود و به هوا می‌رود، و آنچه هم که از ایشان بر کاغذ نقش می‌بندد چیزی نیست جز مُشتی یاوهٔ بی‌سر و ته. اما «این علاف تن‌پرور مدرن با جامه‌دان سبُکش»، به قول کافکا، خود مانند شخصیتی داستانی که نمی‌تواند شهودهای نافذش را دربارهٔ جهان و مافیها تبدیل به اثر ادبی کند، موجودی است بسیار اغواگر که «جهان را می‌پوید» و سرانجام دستاوردی از او بر جا نمی‌ماند، جز «لذت خواننده».

و شگفتا که آنچه والزر دربارهٔ خود گفته، دربارهٔ سیمون هم صادق است: «حتی فکر اینکه بتوانم در زندگی اندک کامیابی‌ای داشته باشم، می‌ترسانَدم.» فرق والزر با شخصیت داستانش این است که او داستان لطیفی می‌آفریند دربارهٔ خواست ناکامیابی، و این‌گونه کامیاب می‌شود. اکنون با بچه‌های تانر سه‌گانهٔ مشهور والزر در اختیار خوانندهٔ فارسی‌زبان است.

350.000تومان

توضیحات تکمیلی

وزن0280 کیلوگرم
ترجمه از

نویسنده

روبرت والزر

مترجم

علی عبداللهی

تاریخ نشر

1403 (اول، 1401)

قطع

رقعی

نوبت چاپ

دوم

نوع جلد

شومیز (جلد نرم)

وضعیت نشر

تجدید چاپ

تعداد صفحات

بیست و دو + ۳۲۸ ص.

شابک

۹۷۸-۶۰۰-۴۹۰-۲۶۴-۹

موضوع

داستان‌های آلمانی — قرن ۲۰ م.

توضیحات

بچه‌های تانر

 

□ لطیف اما پر از تنش و احساس ناب زندگی

 

بچه‌های تانر رمان مطرح و نسبتاً مفصل روبرت والرز است؛ هم‌زمان، نخستین و تنها اثر بلند او و نخستین رمان از سه‌گانۀ معروفش هم هست: بچه‌های تانر، دستیار، و یاکوب فون گونتن. خوشبختانه هر دو رمان دیگر او به زبان فارسی موجودند و، از بخت خوش، از زبان آلمانی ترجمه شده‌اند. از این جهت، می‌شود گفت والرز، با آنکه دیر به فارسی‌زبانان معرفی می‌شود، در عوض شناخت خواننده در آثارش از سرچشمه و دست‌اول است. در هر حال، بچه‌های تانر داستان سیمون تانر است، نویسندۀ خودخواندۀ خیال‌پرستی که مدام بی اینکه خطایی مرتکب شود که باعث شود عذرش را بخواهند شغل‌های بی‌اهمیت خودش را ترک می‌کند: موجودی پوچ و بی‌قیدوبند، هزارپیشه‌ای سودایی.

 

والرز در گفتگوی معروف با کارل زلیگ می‌گوید بچه‌های تانر را اوایل سال 1906 در سه چهار هفته پشت هم و بدون ویرایش و حک و اصلاح نوشته است. مکان رمان دو شهر بزرگ و یک روستاست که هرگز هیچ نامی از آن نیامده، فقط استثنائاً نام اسطوره‌ای‌ـ‌خیال‌انگیزِ شهر پاریس را در رمان در خلال یکی از رؤیاهای سیمون می‌بینیم که درواقع هیچ بخشی از رمان در آن روی نمی‌دهد. سیمون، آدم اصلی رمان، به‌ترتیب با کلاوس و کاسپار و خواهرش هدویگ در رابطه است و حجم اصلی اثر را مناسبات بین آنها شکل می‌دهد، سپس خرده‌روابطش با برادر دیوانه‌وضعش امیل، مادر روان‌گسیختۀ درگذشته‌اش و پدرش و خاطراتش از آنها می‌آید.

 

مشهور است که کافکا از ستایشگران والرز و به‌ویژه این رمان بوده است و، جز آن، نوشته‌های این دو نیز سخت شبیه ‌هم‌اند. کافکا دربارۀ سیمون تانر می‌نویسد: «با چمدانی سبک و چشمانی باز و تطمیع‌ناپذیر، این بی‌سروپای مدرن از دل جهان می‌پوید و در پایان هیچ از او نمی‌ماند الّا لذت خواننده.» همو در جایی دیگر می‌نویسد: «(در قهرمان این رمان) شاهد یکی از بدترین ترقی‌ها هستیم، ولی فقط ترقیِ بد است که به جهان ما نور می‌بخشد.»

 

در کنار کافکا، والتر بنیامین نیز از ستایشگران پُرشور کار رابرت والرز بوده است. او دربارۀ والرز می‌نویسد: «این داستان‌ها (نوشته‌های والرز) به‌طرز کاملاً غیرمعمولی لطیف‌اند و این را هرکسی درمی‌یابد. ولی هرکسی این را نمی‌بیند که نه‌فقط تنش عصبی زندگی تبهگن بلکه احساس ناب و زنده و پویای زندگی نیز در آنها نهفته است.»

عشق، هنر، زندگی

مطلبی یافت نشد

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “بچه‌های تانر”

کتاب‌های مرتبط