صدای غذا خوردن یک حلزون وحشی

این کتاب غیرداستانی دربارهٔ زنی است که می‌کوشد از بیماری ناشناخته‌ای که دارد روح و جسمش را می‌خورد جان به‌در ببرد. این کتاب شعر نیست، اما الیزابت تووا بایلی تاریخ طبیعی حلزون را به شیوه‌ای شاعرانه بررسی کرده است. یک روز دوستی هدیه‌ای سرنوشت‌ساز به او می‌دهد: گلدانی بنفشه با یک حلزون جنگلی قهوه‌ای کوچک، تنها حیوان خانگی که او در این شرایط توان نگهداری‌اش را دارد. کم‌کم معلوم می‌شود که میان شیوهٔ زندگی حلزون و سبک جدید زندگی نویسنده در بیماری شباهت‌های غیرمنتظره‌ای وجود دارد: حلزون برخلاف ظاهر آسیب‌پذیرش موجودی مقاوم است که از پس چالش‌های چند صد میلیون سالهٔ حیات در زمین برآمده است و درس‌های گرانبهایی می‌توان از آن آموخت، درس‌هایی که برای آموختن‌شان باید وقت نامحدود و تمرکزی ابرانسانی داشته باشید تا آهسته‌ترین حرکت‌ها را ببینید و آهسته‌ترین صداها را بشنوید، حتی صدای غذا خوردن یک حلزون وحشی را. اصلاً بهتر است یک بیماری مزمن ناشناخته داشته و بستری و زمین‌گیر باشید!

برندهٔ جایزهٔ ادبی بین‌المللی ویلیام سارویان در بخش غیرداستانی ۲۰۱۲

برندهٔ مدال جان باروز برای بهترین کتاب تاریخ طبیعی ۲۰۱۱

برندهٔ جایزهٔ ملی بهترین کتاب در طبیعت‌نگاری (NOBA) ۲۰۱۰

180.000تومان

توضیحات تکمیلی

وزن0,297 کیلوگرم
ترجمه از

نویسنده

الیزابت تووا بیلی

مترجم

کاوه فیض‌اللهی

نوبت چاپ

ششم

تاریخ نشر

1402 (اول، 1399)

قطع

رقعی

نوع جلد

گالینگور (جلد سخت)

تعداد صفحات

۱۹۲

شابک

۹۷۸-۶۰۰-۴۹۰-۱۷۷-۲

موضوع

سلامتی-حلزون‌های دست‌آموز-لطایف و حکایات-کالبدشکافی

وضعیت نشر

تجدید چاپ

توضیحات

صدای غذا خوردن یک حلزون وحشی

مرشد و الیزابت

دور و برتان را که نگاه می‌کنید افراد زیادی را می‌بینید که هر کدام برای درمان دردی جسمی یا روحی دنبال شفا و درمان هستند. از این مشاور به آن مشاور، از این راهنما به آن راهنما، از این پزشک به آن پزشک. گاهی هم باید ماه‌ها در صف ایستاد تا نوبت ویزیت نیم ساعته‌ای فراهم شود بی‌اینکه در آن نیم ساعت و نیم ساعت‌های بعد لزوماً معجزه‌ای رخ بدهد.

اما شده هیچ‌وقت دقیقاً به دور و برتان نگاه کنید ببینید بپرسید که آیا جور دیگری هم می‌توان درمانگر پیدا کرد؟ آیا نمی‌توان درمانگری پیدا کرد که کارش نه لزوماً درمانگری است نه کسی از او انتظار دارد که درمان کند؟ لابد می‌گویید دل خوش سیری چند! بگذارید بگوییم که کسی پیدا شده که داستان شگفت‌انگیز درمان شدنش را با خلاقیت و دقتی شگفت‌انگیز نوشته است. نوشته است بی اینکه نویسنده یا زیست‌شناس بوده باشد، اما حاصل کار هم شباهتی به رمان دارد هم به تاریخ طبیعی و متون زیست‌شناسی تجربی. هم خواندنی‌ست هم آموختنی.

الیزابت تووا بایلی تاریخ طبیعی حلزون را به‌طرزی شاعرانه نوشته است.

صدای غذا خوردن یک حلزون وحشی
صدای غذا خوردن یک حلزون وحشی

این کتاب غیرداستانی دربارهٔ زنی است که سعی می‌کند از بیماری ناشناخته‌ای که دارد روح و جسمش را می‌خورد جان به‌در ببرد. این کتاب شعر نیست، اما الیزابت تووا بایلی تاریخ طبیعی حلزون را به‌طرزی شاعرانه نوشته است. یک روز دوستی هدیه‌ای کوچک اما سرنوشت‌ساز به او می‌دهد: گلدانی بنفشه با یک حلزون جنگلی قهوه‌ای کوچک، تنها حیوان خانگی‌ای که در این شرایط ممکن است یک بیمار بتواند تحملش کند.

کم‌کم معلوم می‌شود که میان شیوهٔ زندگی حلزون و وضعیت جدید زندگی نویسنده در دورهٔ بیماری شباهت‌های غیرمنتظره‌ای وجود دارد: حلزون برخلاف ظاهر آسیب‌پذیرش موجودی مقاوم است که از پس نبردهای چندصد میلیون سالهٔ حیات در زمین برآمده است و درس‌های گرانبهایی می‌توان از آن آموخت، درس‌هایی که برای آموختن‌شان باید وقتی نامحدود و تمرکزی ابرانسانی داشته باشید تا آهسته‌ترین صداها را بشنوید: صدای غذا خوردن آن حلزون وحشی را، و ظریف‌ترین حرکات را ببینید: آداب تنهایی و عاشقی را. تصویر همه این‌ها چیست؟ مرشدکی چندمیلیون ساله از گذشته‌های بسیار دور این سیارهٔ بیماری و استقامت.

 

تحریریۀ نشر نو

حلزون؛ میزانِ موزونِ جهان
حلزون؛ میزانِ موزونِ جهان

مطلبی یافت نشد

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “صدای غذا خوردن یک حلزون وحشی”

کتاب‌های مرتبط