به دور از مردم شوریده
بهدور از مردم شوریده: لحظههای شهودی هاردی
بعضی نویسندگان ذاتاً از همهچیز آگاهاند؛ دیگران از بسیاری چیزها ناآگاهاند. عدهای، همچون هنری جیمز و فلوبر، هم میتوانند از مزایایی که استعدادشان به ارمغان میآورد بهترین بهره را ببرند و هم نبوغشان را در طی خلق اثر مهار کنند؛ اینان از همۀ امکانات هر موقعیتی آگاهاند و هرگز غافلگیر نمیشوند. از سوی دیگر، احساس میشود که نویسندگان ناآگاه، مانند دیکنز و اسکات، ناگهان و بیرضایت، برکشیده و به پیش رانده میشوند؛ موج که فرومینشیند، آنان نمیدانند چه رخ داده است یا چرا رخ داده است. تامس هاردی را باید در میان اینان قرار داد. این لحظههای شهود را که دقیقاً آن قطعههای حاوی زیبایی و قدرت شگرف را توصیف میکند میتوان در هر کتابی که تامس هاردی نوشته یافت.
با فعال شدن ناگهانی قدرتی که نه ما میتوانیم پیشبینیاش کنیم و نه چنین مینماید که مهارش به دست هاردی است،
به دور از مردم شوریده
بهدور از مردم شوریده: لحظههای شهودی هاردی
بعضی نویسندگان ذاتاً از همهچیز آگاهاند؛ دیگران از بسیاری چیزها ناآگاهاند. عدهای، همچون هنری جیمز و فلوبر، هم میتوانند از مزایایی که استعدادشان به ارمغان میآورد بهترین بهره را ببرند و هم نبوغشان را در طی خلق اثر مهار کنند؛ اینان از همۀ امکانات هر موقعیتی آگاهاند و هرگز غافلگیر نمیشوند. از سوی دیگر، احساس میشود که نویسندگان ناآگاه، مانند دیکنز و اسکات، ناگهان و بیرضایت، برکشیده و به پیش رانده میشوند؛ موج که فرومینشیند، آنان نمیدانند چه رخ داده است یا چرا رخ داده است. تامس هاردی را باید در میان اینان قرار داد. این لحظههای شهود را که دقیقاً آن قطعههای حاوی زیبایی و قدرت شگرف را توصیف میکند میتوان در هر کتابی که تامس هاردی نوشته یافت.
با فعال شدن ناگهانی قدرتی که نه ما میتوانیم پیشبینیاش کنیم و نه چنین مینماید که مهارش به دست هاردی است، صحنهای از بقیۀ صحنهها جدا میشود. گاری حامل جسد فَنی را میبینیم که در جاده زیر درختان خیس پیش میرود، گویی که همیشه و تک و تنها وجود داشته است؛ گوسفندان بادکرده را میبینیم که در میان شبدرها تقلا میکنند؛ تروی را میبینیم که شمشیرش را دور سر بتشبا که بیحرکت است میچرخاند، طرهای را از گیسوانش میبُرَد و کرم پروانه را با شمشیر از سینۀ او برمیدارد. درک چنین صحنههایی که برای چشم واضح است ـــ اما نهفقط برای چشم، چون همۀ حواس درگیر است ـــ بهتدریج در ما آغاز میشود ولی شکوه و زیباییشان برجای میماند.
نبوغ هاردی هنگام بروز نامشخص و هنگام تحقق متغیر بود، اما وقتی که آن لحظه فرامیرسید تحققی شکوهمند داشت. آن لحظه در غایت خود و به تمام معنا در «بهدور از مردم شوریده» فرارسید. «بهدور از مردم شوریده» نخستین اثری بود که تامس هاردی را، در مقام نویسندهٔ رمان، مشهور و محبوب همگان کرد. هنگامی که بتشبای زیبا وارث مزرعهای میشود، عشق و علاقه سه خواستگار متفاوت را به جانب او میکشد: نخست گابریل که مردی ساده و بیآلایش است، دوم گروهبان فرانسیس جوان خوشپوش و لاابالی، و بالاخره آقای بالدوود مزرعهدار، مردی میانسال و مورداحترام. شاعر و روستایی، مرد شهوتپرست، مرد اندیشمند ملول، مرد فرهیخته، همگی به خدمت گرفته میشوند تا کتابی به وجود آید که، هر قدر هم که سلیقهها به یک حال نماند، جایگاهش را در میان رمانهای بزرگ انگلیسی حفظ میکند.
تحریریهٔ رسانۀ نو
 
	 
	
 
								 
								 
								 
								 
								 
								 
								 
								
مینا قاسمی –
وقتی این کتاب رو خوندم، حس کردم وارد زندگی مردم اون دوره شدم؛ حس زمین، مزرعه، باران، باد و آدمها با تمام ضعفهاشون. بتشبا یه زن مستقل و پر از تناقضه، انتخابهاش گاهی منطقی نیست اما کاملاً انسانیه. گابریل اوک هم با صبر و وفاداریش دل آدم رو لمس میکنه. ترجمه یونسی در بسیاری جاها خوب بود، هرچند بعضی اصطلاحات قدیمی فارسی کمی سنگینی داشتن.
مدیر فروشگاه ادمین سایت –
از نظر دقیق و زیبای شما سپاسگزاریم
برداشتتان کاملاً با روح اثر هماهنگ است. توماس هاردی در همین تضاد میان زمین، عشق و انسان، تصویری ماندگار از زندگی روستایی خلق کرده است.
علی نامدار –
کتاب ارزشمندی هست اما برای من کمی کند پیش رفت. در بین فصول، بخشهایی از توصیفات و محیط زیاد بودن که گاهی خسته شدم. شخصیتها جذاباند ولی توازن بین داستان و توضیحات طبیعت گاهی به زیان داستان بود.
مدیر فروشگاه ادمین سایت –
سپاس از بازخورد شما
درست اشاره کردید، هاردی در این اثر توجه ویژهای به طبیعت و جزئیات محیط دارد. این سبک برای برخی خوانندگان شاعرانه و برای برخی کند به نظر میرسد.
سارا موسوی –
به عنوان کسی که عاشق رمانهای کلاسیکه، این اثر قطعا جزء بهترینهاست. خصوصاً وقتی تروی وارد میشه و رقابتها شدت میگیره، داستان نفسگیر میشه. کاش بعضی قطعات ترجمه روانتر بودن، اما کلیت تجربه خوب بود.
مدیر فروشگاه ادمین سایت –
از نظر شما بسیار ممنونیم
خوشحالیم که از روایت و تنشهای داستان لذت بردید. پیشنهاد شما درباره روانتر بودن ترجمه را حتماً مدنظر قرار میدهیم.
بهروز احمدی –
از اولش با عشقش شروع میشه اما گاهی شخصیت بتشبا اونقدر پیچیده میشه که نمیدونی طرفشو دوست داشته باشی یا نه. ترجمه در جاهایی عالیه، اما بعضی دیالوگها کمی مصنوعی به نظر میاد.
نیلوفر کریمی –
واقعا کاری کرد که به روستایی زندگیها علاقهمند بشم. ترکیب عشق و سرنوشت در دل طبیعت — چه چیزی بهتر از این؟ ترس از از دست دادن، امید، صداقت — همه اینها در داستان جاریاند. یونسی مترجم رو دستکم نگرفته، روح کتاب رو تا حد زیادی منتقل کرده است.
مدیر فروشگاه ادمین سایت –
از نظر گرم شما سپاسگزاریم
خوشحالیم که توانستید با فضای روستایی و حالوهوای انسانی داستان ارتباط بگیرید. ترجمه استاد یونسی نیز دقیقاً با هدف حفظ همین روح اثر انجام شده است.
رضا رنجبران –
خیلی برای من سنگین بود. خصوصاً قسمتهای توصیف مزرعه و زمین که زیاد بودن. اگر علاقهمند به داستانهای پر جزئیات نباشی، ممکنه ترجیح بدی اونها رو نادیده بگیری.
مدیر فروشگاه ادمین سایت –
ممنون از نظر شما
درست اشاره کردید، توصیفهای طبیعت بخش مهمی از سبک توماس هاردی است و فضای روستایی رمان را شکل میدهد. اما طبیعی است که این جزئیات برای برخی خوانندگان کمی طولانی به نظر برسد.
لیلا آقاجانی –
یکی از نکات قوی کتاب، تضاد بین شخصیتهاست — بتشبا که میخواد مستقل باشه ولی در عین حال احساساتش هم درگیر میشه، و گابریل که خیلی آرام و محکم پیش میره. اون ترکیب عشق و تراژدی واقعا تأثیرگذاره.
مدیر فروشگاه ادمین سایت –
از نظر دقیق شما سپاسگزاریم
درست گفتید، هاردی با همین تضاد میان استقلال و احساس، شخصیتهایش را زنده و واقعی ساخته است. همین تعادل میان عشق و تراژدی، جوهر اصلی رمان است.
امید بهزادپور –
داستان عشق بین بتشبا و دو مرد متفاوت، قابل پیشبینی نبود ولی گاهی کلیشه هم میشه. بعضی فصول هنگامی که تمرکز به طبیعت و مزرعه ست، بیشتر از شخصیتها زمان میگیره و من حوصلهم سر میره.
نازنین شفیعی –
هر صفحهاش پر از زیبایی بود. وقتی گابریل در سختیها هنوز وفاداره، آدم یاد ارزشهای انسانی میافته. و وقتی تروی وارد میشه، تنش داستان به اوج میرسه. این کتاب یکی از اونهایی هست که همیشه خواهم داشت و همیشه بهش برمیگردم.
مدیر فروشگاه ادمین سایت –
از نظر شما بسیار سپاسگزاریم
خوشحالیم که توانستید با شخصیتها و فضای داستان ارتباط بگیرید. همین تضاد میان وفاداری و هیجان است که «به دور از مردم شوریده» را ماندگار کرده است.