اتمام موجودی
در اتاقخواب زمین
تَپ، تپ، تپ، تپ، تپ، تپ.
خودتان را در اتاقی عظیم تصور کنید که بیش از یک میلیارد نفر را میشود در آن جا داد. امروز همهٔ ما در چنین اتاقی قرار داریم. هر روز بسیاری افراد را میبینیم که میشناسیم یا نمیشناسیم. هر کسی خواسته و مقصودی دارد و جا به جای این اتاق بزرگ را میگردد تا پیدایش کند. ممکن است به شما برسد ممکن است نرسد. کسی میخواهد چیزی به شما بفروشد و کسی دیگر میخواهد چیزی از شما بخرد. این اتاق بزرگ پر است از رنگ و صدای جنگ و تصاویر قشنگ و جفنگهای بسیار. عکسهای خیرهکننده از آبشارها و دریاچهها از انسانهای مجذوبکننده از ستارهها و کهکشانها. عکس در پیِ عکس. هر کجا سر میچرخانید لبخندی ستارهای چشماندازی حادثهای میبینید. ته ندارد این اتاق. اتاقیست که از اعماق تاریخ تا چشماندازهای آینده را میتوانید در آن ببینید. تصویر همه چیز در آن هست. میپرسید که اینجا واقعاً «اتاق» است؟ ویلیام پاورز میگوید بله، اتاق است. جهانیست که در اتاقی منقبض شده است: جهان مجازی.
اما این اتاقی که بعضی از ما ساختهشدنش را دیدهایم و جوانترها از همان لحظهٔ تولد به درونش پرتاب شدهاند، «در» هم دارد؟ آیا دری در کار است که هر وقت خواستیم بتوانیم از این جهان رنگرنگِ عظیمِ عجیب خارج شویم؟ پاسخ تلخ این است که این در یا در این شلوغی گم میشود یا کسی جایش را نشانمان نمیدهد. «ارتباط دائمی» گاهی در را با کاغذ دیواریای از تصویرهای زیبای بیشتر میپوشاند. راه خروجی باقی نمیماند. در این سرگشتگی ممکن است آنقدر خسته شوید که دیگر به یاد نیاورید چه چیزهایی را با ورود به این اتاق، پشت در جا گذاشتهاید. بیل پاورز میگوید یک چیز بسیار ارزشمند پشت در جا میماند: «عمق». عمق در اندیشه و احساس، عمق در روابط خود با دیگران، عمق در کار و تخصص، عمق در مواجهه با طبیعت و چیزها. او که توانسته هر وقت که میخواهد از در بیرون برود، به لحظات مهمی از تاریخ بشر ــ در فلسفه و ادبیات و تکنولوژی و هنر ــ نگریسته که شباهت بسیاری به وضعیت امروز ما دارد. از راهشناسهای بسیاری کمک گرفته تا راهی پیدا کند که نه «سفر به بیرون» و «ارتباط با جهان اطراف» را به روی ما ببندد، نه «ارتباط با درون» را. جستجویی درخشان: از M.I.T تا دورترین نقاط اتاق زمین!
تحریریهٔ نشر نو
دیدگاهها
Clear filtersهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.