مرگ

آیا مرگ پایان کار ماست؟ آیا (دست‌کم از لحاظ فلسفی و عقلی) ممکن است که پس از مرگ نیز وجودِ ما دوام یابد؟ جهانِ بدونِ «من» چگونه خواهد بود؟ نزدیکانمان چه خواهند کرد و چه خواهند شد؟ در برابر مرگ چه واکنش فکری و عاطفی‌ای باید داشته باشیم؟ آیا ترس از مرگ معقول است؟ آیا مرگ واقعاً چیز بدی است؟ چه رابطه‌ای میان مرگ و پوچی یا معناداریِ زندگی هست؟ آیا نامیرایی امر مطلوبی‌ست؟ آیا پس از مردن شخص هم ممکن است سود یا زیانی به او برسد؟

کتاب پیش رو کوشش یک فیلسوف است برای پاسخ دادن به برخی از این پرسش‌ها. نویسندهٔ کتاب جفری اسکار فیلسوف اخلاق و استاد بازنشستهٔ دانشکدهٔ فلسفهٔ دانشگاه دارام است. پژوهش‌های او در حوزهٔ فلسفهٔ اخلاق طیف گسترده‌ای از موضوعات را در برمی‌گیرد؛ ازجمله مسئولیت اخلاقی، شجاعت، بخشودن، شرّ، فایده‌باوری، و مرگ. اسکار به حوزهٔ اخلاق باستان‌شناسی نیز علاقه دارد و از همین‌رو مدیر و یکی از مؤسسان «مرکز اخلاق میراث فرهنگی در دانشگاه دورام» است.

190.000تومان

توضیحات تکمیلی

وزن0,203 کیلوگرم
ترجمه از

نویسنده

جفری اسکار

مترجم

شیرین احمدی

تاریخ نشر

1402

تعداد صفحات

هشت + 238 ص.

شابک

978-600-490-449-0

قطع

رقعی

نوبت چاپ

اول

نوع جلد

شومیز (جلد نرم)

وضعیت نشر

چاپ اول

موضوع

مرگ

توضیحات

مرگ

شاید به نظرتان برسد مرگ موضوعی است که تأمل فلسفی دربارۀ آن شکلی نسبتاً بیمارگون دارد. اصلاً چرا کسی که زنده است خود را دلمشغول حالتی کند که بنا به تعریف شامل حال او نمی‌شود؟ مرگ ــ‌دروگرِ داس‌به‌دست، که در کتاب مقدس با تعبیر پادشاه وحشت از آن یاد شده‌ــ برای هیچ‌یک از خوانندگان این سطرها فرا نرسیده است. اپیکور، فیلسوف یونانی، اندیشه‌ای بسیار مشهور در این باب دارد که به ما یادآور می‌شود «تا زمانی که هستیم، مرگ با ما نیست؛ اما وقتی که مرگ آمد، آن‌گاه دیگر ما نیستیم». اپیکور از اینجا نتیجه می‌گیرد که مرگ نه برای زنده‌ها مایۀ دغدغه و نگرانی است، و نه برای مرده‌ها، «چون برای دستۀ اول مرگ وجود ندارد، و دستۀ دوم خود وجود ندارند»

با این همه، رسیدن به حالتِ بی‌اعتناییِ کامل به این واقعیت که همه سرانجام می‌میریم بسیار دشوار است، و این چیزی است که بسیاری از فیلسوفان، چه با رغبت چه از سرِ بی‌میلی، به آن اذعان کرده‌اند. این فکر که عزیزانمان، پیش یا پس از ما، در نهایت خواهند مُرد خواه‌ناخواه دردناک است. کنار آمدن با این آ گاهی هم دشوار است که خودمان نیز روزی سرانجام از رنج این زندگی فانی رها می‌شویم. مرگ قدر مسلم نقطۀ پایانِ همۀ آن کوشش‌ها و برنامه‌ها و رابطه‌ها و دلبستگی‌هایی است که به زندگی‌ام معنا و تمایز می‌بخشند. مری مادرسیل این معنا را موجز و زیبا بیان می‌کند: «مرگ آخرین موعد تحویل تمام تکلیف‌هایم است» وقتی که لحظۀ مرگ فرامی‌رسد، هر کار ناتمامی که داشته باشم برای همیشه ناتمام خواهد ماند. حتی اگر چنان خوش‌اقبال باشم که بی‌درد بمیرم، باز هم مرگْ مرا از هر چیزی که به زندگی‌ام ارزش می‌دهد، ازجمله فرصتِ پرداختن به کارهای مفیدی که پیشتر انجام نداده‌ام، محروم می‌کند. البته مرگ مرا از مصیبت‌ها و بلاهایی که در زندگی گرفتارشان هستم نیز رها می‌کند، اما با احتساب مجموع سود و زیانِ آن، به احتمال فراوان، اثر نهایی مرگ منفی خواهد بود، مگر آنکه زندگی واقعاً بدی داشته باشم و هیچ امیدی به بهبود آن نباشد. مرگ پایان داستان ما است و این قصه ادامه‌ای نخواهد داشت، مگر آنکه شکلی از حیات پس از مرگ وجود داشته باشد.

کتاب پیش‌رو کوشش یک فیلسوف است برای پاسخ دادن به بسیاری از پرسش‌ها دربارۀ مرگ. نویسندۀ کتاب جفری اسکار فیلسوف اخلاق و استاد بازنشستۀ دانشکدۀ فلسفۀ دانشگاه دورام انگلستان است. پژوهش‌های او در حوزۀ فلسفۀ اخلاق طیف گسترده‌ای از موضوعات را در برمی‌گیرد؛ ازجمله مسئولیت اخلاقی، شجاعت، بخشودن، شرّ، فایده‌باوری، و مرگ. اسکار به حوزۀ اخلاق باستان‌شناسی نیز علاقه دارد و ازهمین‌رو مدیر و یکی از مؤسسان «مرکز اخلاق میراث فرهنگی در دانشگاه دورام» است.

متنی یافت نشد

مطلبی یافت نشد

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “مرگ”

کتاب‌های مرتبط