توضیحات تکمیلی
ترجمه از | |
---|---|
نویسنده | جان ر. پری |
مترجم | علیمحمد ساکی |
تاریخ نشر | 1402 (اول، 1368) |
قطع | رقعی |
شابک | 978-600-490-313-4 |
تعداد صفحات | بیست + 482 ص؛ مصور |
نوع جلد | گالینگور (جلد سخت) |
نوبت چاپ | اول |
وضعیت نشر | تجدید چاپ |
موضوع | ایران — تاریخ زندیان |
کریمخان زند شخصیتیست شمایلسان. نامش یادآورِ رواداری و عُلوّ طبع و دلاوری ایلیاتیست و صیّتِ او بدین صفات از عنوانی هم که چونان فرمانروا بر خود نهاد پیداست: وکیلالرعایا. دورهٔ پنجاهسالهٔ مابین مرگ نادرشاه و برآمدن دودمان شاهی قاجاریان از تاریکترین ادوار تاریخ جدید ایران به شمار میآید که دقیقاً مقارن است با شکوفایی کریمخان زند و برآمدن زندیه، که عملاً منحصر است به فرمانروایی فراگیر شخص او بر سراسر ایران، مگر خراسان، البته بهعلاوهٔ بصره در آنسوی اروندرود.
برآمدن کریمخان زند حاصل چه سلسله وقایعی بود؟
وضعیت سیاسی و اجتماعی ایران در دورهٔ فرمانروایی او چگونه بود؟
چرا پس از مرگ او سران طایفهٔ زندیه به جان هم افتادند و نتوانستند بنایی را که او بنیاد نهاد حفظ کنند؟
جان ر. پری در این اثر کوشیده است با غور در منابع دست اول به این پرسشها پاسخ دهد و ضمن ترسیم سیمای کریمخان زند تصویری نیز از ایران دورهٔ او ترسیم کند.
450.000تومان
ترجمه از | |
---|---|
نویسنده | جان ر. پری |
مترجم | علیمحمد ساکی |
تاریخ نشر | 1402 (اول، 1368) |
قطع | رقعی |
شابک | 978-600-490-313-4 |
تعداد صفحات | بیست + 482 ص؛ مصور |
نوع جلد | گالینگور (جلد سخت) |
نوبت چاپ | اول |
وضعیت نشر | تجدید چاپ |
موضوع | ایران — تاریخ زندیان |
کریمخان زند شخصیتی است شمایلسان. نامش یادآورِ رواداری و عُلّو طبع و دلاوری ایلیاتی است و صیتِ او بدین صفات از عنوانی هم که چونان فرمانروا بر خود نهاد پیدا است: وکیلالرعایا. دورۀ پنجاهسالۀ مابین مرگ نادرشاه و برآمدن دودمان شاهی قاجاریان از تاریکترین ادوار تاریخ جدید ایران به شمار میآید که دقیقاً مقارن است با شکوفایی کریمخان زند و برآمدن زندیه، که عملاً منحصر است به فرمانروایی فراگیر شخص او بر سراسر ایران، مگر خراسان، البته بهعلاوۀ بصره در آنسوی اروندرود.
در مورد دلاوری و پهلوانی زندیان در «رستمالتواریخ» گفته شده است که سفیر روم (عثمانی)، هنگام مراجعه به ایران جهت دیدار با کریمخان زند، پهلوانی با نام آغاسی را با خود به شیراز میآورَد و او برای مبارزه در آنجا هماورد میطلبد و به اصطلاح عامیانه در برابر پهلوانان ایران کُری میخوانَد. کریمخان زند به کلبعلیخان زند، فرزند شیخعلیخان زند، فرمان میدهد با او گلاویز شود، و او آغاسی را چنان بر زمین میکوبد که پهلوان عثمانی جانش را از دست میدهد. سفیر روم در این موقع رو به کریمخان میکند و میگوید: «پهلوان روم دلیرترین پهلوان کشورم بود و آنجا هیچ هماوردی نداشت. آیا پهلوانان دیگری هم دارید؟» و کریمخان زند خطاب به او میگوید: «تمام سی تا چهلهزار سرباز من همینطورند.»
ایل زند که اصلاً در یکی از مضافات ملایر اقامت داشتند، در ایام تسلط عثمانیها بر مغرب ایران در عهد افغانان، گاهی بر ترکان میتاختند و زمانی بر افغانان. نادر پس از بیرون کردن این دو طایفه از ایران زندیه را سرکوب کرد و جمع کثیری از ایشان را همراه ایل چگنی به خاک درهگز خراسان کوچ داد و آنان را در مقابل مساکن ترکمنان حوالی ابیورد نشاند.
در هر حال، سؤال این است که برآمدن کریمخان زند حاصل چه سلسلهوقایعی بود؟ و اینکه وضعیت سیاسی و اجتماعی ایران در دورهٔ فرمانروایی او چگونه بود؟ و چرا پس از مرگ او سران طایفهٔ زندیه به جان هم افتادند و نتوانستند بنایی را که او بنیاد نهاد حفظ کنند؟
جان ر. پری در این اثر کوشیده است با غور در منابع دستاول به این پرسشها پاسخ دهد و ضمن ترسیم سیمای کریمخان زند تصویری نیز از ایران دورهٔ او ترسیم کند.
متنی یافت نشد
مطلبی یافت نشد
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.