دنیا همین است
رمانِ «دنیا همین است» داستان در پی داستان است. نویسنده بعد از روایت بخشی از زندگی یکی از شخصیتها او را به حال خود رها میکند و میرود سراغ شخصیت بعدی و بعدی. روند ورود شخصیتهای جدید آنقدر ادامه پیدا میکند که از خود میپرسیم سرگذشت این آدمها کجا به هم گره خواهد خورد. گرچه در ابتدا درک پیوستگی شخصیتها آسان نیست، کمکم تقاطع روابط و تداخل سرنوشتها ابهام را برطرف میکند، تکههای دنیای برساخته از گوشههای نامنتظر به هم وصل میشود و میبینیم که هیچ داستانی بیهوده نیست و هیچ شخصیتی بیدلیل وارد داستان نشده است.
ماهر اونسال اریش در «دنیا همین است» سیچهل شخصیت را وارد صحنه میکند که هر یکی پس از اجرای نقش کوتاهشان و گاه بیخبر از حضور بازیگران دیگر از صحنه بیرون میروند. این کتاب یادآور نظریۀ «شش درجه جدایی» است. نظریهای که فریگیس کارینتی مطرح کرده است. بر مبنای این نظریه هر دو شخص در کرۀ زمین با شش واسطه یا کمتر یا کمتر به هم مربوط میشوند. همانطور که اشخاص این رمان به هم مربوطند. خواه در دستبهدست کردن نقشۀ گنج و تلاش برای یافتن دفینه، خواه بر اثر تغییر مسیر و مکان زندگیشان پس از وقوع زلزلهای بزرگ.
در واقع این رمان داستان حرکت است؛ حرکت انسان و شهر. داستان فراز و فرود زندگی یک شهر و یک کشور که زلزلۀ طبیعی همانقدر خانههایش را ویران میکند که زلزلۀ عاطفی یا سیاسی زندگی شهروندانش را. راوی همچون رهگذری خستگیناپذیر نوری به روان شخصیتها میاندازد، زندگی هر شخصیت را نیمهکاره رها میکند و میرود سراغ شخصیت بعدی و بعدی. شهر او را با خود میبرد و مواجهه با شخصیتهای جدید آنقدر ادامه پیدا میکند که خواهناخواه این پرسش سر بر میآورد که آیا سرگذشت این آدمها به هم گره خواهد خورد؟
داستان هر یک از شخصیتها آنقدر کشش دارد که در ذهن بماند، با این حال توصیه میکنم پیش از شروع کتاب قلم و کاغذتان را آماده کنید! یادداشتِ نام و نقش شخصیتها پی گرفتن داستان و یافتن ارتباط آنها را آسانتر خواهد کرد.
دیدگاهها
حذف فیلترهاهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.