فیلسوف آهنین
کسانی معتقدند که اگرچه جایگاه کنونی فریدریش آگوست فون هایک در اندیشۀ اقتصادی قرن بیستم بیچون و چراست، به فلسفۀ عمومی او هنوز باید بیش از اینها توجه شود. بهواقع برخلاف نظر عموم، آثار هایک نظامی از اندیشهها را به وجود میآورند که همانند نظام اندیشههای جان استورات میل و کارل مارکس بلندپروازانه است؛ بهطوری که در سراسر جهان او را بهعنوان چهرهٔ شاخص نئولیبرابیسم، بازار آزاد و مخالف دخالت دولت در اقتصاد میشناسند. بهعبارتی، کار فون هایک در اقتصاد سیاسی منجر به شکلگیری یک الگوی توانمند در انتخاب فردی بهجای تصمیمگیری دولتی شد و نتیجهٔ این آزادی در انتخاب، از نظر او منافع اقتصادی (بهرهوری بیشتر) و منافع غیر اقتصادی (آزادی بیشتر) بود. او همچنین یک فیلسوف سیاسی بود که میکوشید جامعۀ پیرامونش را تحلیل کند. هرچند که با بدبینی تمام معتقد بود که یافتن نقطهای که بتوان از آن نظری جامع در مورد جامعه بهصورت یک کل بهدست آورد و بر حسب آن زندگی اجتماعی را فهمید و احتمالاً طرحی نو درافکند، محال است.
هایک یکی از نظریهپردازان اجتماعی قرن بیستم است که احتمالاً بیش از هر نظریهپرداز دیگری حقانیت خود را در نتیجهٔ وقایعی که رخ داد، محرز و مسلم دید، دستکم در اعتقاد اصلی و محوریاش. او همچنین بیش از هر فیلسوف سیاسی دیگری شخصاً نفوذ و تأثیر سیاسی بیشتری داشت ــ مارگارت تاچر از آرای او متأثر بود و سپس نیز سیاستمداران پرشماری آرا و عقاید او را پی گرفتند. با این وصف، با فیلسوفی سیاسی مواجهایم که آرای او بیش از عمدهٔ فیلسوفان سیاسی معاصر بر زندگی و زمانهٔ ما اثر گذاشته است. نقد و واکاوی آرای او به همین دلیل ضروری به نظر میرسد.
جان گری نویسندۀ کتاب فلسفۀ سیاسی فون هایک کوشیده تا اندیشۀ او را با رجوع به تحولات تاریخی عصر جدید ارزیابی کند و آنچه را خود پیشتر با قوت از آن دفاع کرده بود به نقد بکشد.
تحریریهٔ نشر نو
دیدگاهها
حذف فیلترهاهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.