
ابوالفضل اللّهدادی متولد آبان ۱۳۶۱، فارغالتحصیل رشتهٔ زبان و ادبیات فرانسه از دانشگاه شهيد چمران اهواز در سال ۱۳۸۵ (کارشناسی) و از دانشگاه شهيد بهشتی تهران در سال ۱۳۹۰ (كارشناسی ارشد ) است. او از سال ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۷ در مطبوعات مختلف بهعنوان روزنامهنگار قلم زده است. علاقهٔ او به نویسندگان معاصر فرانسه است و تاکنون نویسندههای مختلفی را برای اولین بار به خوانندگان فارسیزبان معرفی کرده که از آن جمله میتوان به میشل اوئلبک، برنار کیرینی، اسکار کوپ ـ فان، آلن بلوتییر، امیلییِن ملفتو، ژان ـ فرانسوا بوشار، رومن پوئرتُلاس و … اشاره کرد. ابوالفضل اللّهدادی تاکنون دوبار نامزد جایزه استاد ابوالحسن نجفی برای بهترین ترجمهٔ سال شده است: در سال ۱۳۹۷ برای «سفر شگفتانگیز مرتاضی که در جالباسی آیکیا گیر افتاده بود» و در سال ۱۴۰۰ برای «محاکمهٔ خوک».
از آسمان به گل سرخ
باتیست چگونه مُرد
باتیست چگونه مُرد
* برندهٔ جایزهٔ دسامبر ۲۰۱۶ * برندهٔ جایزهٔ ژان - ژینو ۲۰۱۶ * برندهٔ جایزهٔ موتار آکادمی فرانسه ۲۰۱۶
باتیست، پسرکی که گروه بوکوحرام خانوادهاش را ربودهاند، با زندگی در میان تروریستها هویت خود را از دست داده و حتی دیگر رضایت نمیدهد که او را با اسم واقعیاش صدا بزنند. باتیست اتفاقات رخ داده را به یاد ندارد، شوکه است و حافظهٔ از دست رفتهاش اندکاندک بازمیگردد و بهتدریج رازهای هولناکی فاش میشود.
آلن بلوتییِر، نویسندهٔ رمان، میگوید باتیست چگونه مرد رمانی است دربارۀ شر و جنبههای فریبندۀ آن. او در این اثرخشونتِ بینهایت را با نهایت زیبایی شاعرانه درهم آمیخته است. باتیست چگونه مرد در سال ۲۰۱۶ برندۀ جوایز متعددی از جمله جایزۀ معتبر دسامبر شده است.
«یک رمان فوق العاده.» - املی نوتوم، نویسنده و داور جایزهٔ دسامبر
پیشمرگ هیتلر
پیشمرگ هیتلر
سال ۱۹۴۳ است. پیشوای آلمان که با هراس از سوءقصد به جانش دست و پنجه نرم میکند به مقر فرماندهیاش در پروس شرقی کوچ کرده است. زنانی نیز برای چشیدن سه وعده غذای او استخدام شدهاند تا هیچچیز جان پیشوا را تهدید نکند. یکی از این زنها دختر جوانیست به نام رُزا که جنگ او را از برلین به این گوشهٔ پرتافتاده کشیده و با پدر و مادرِ نامزدش، که راهی جبهه شده است، زندگی میکند. پیشمرگ هیتلر روایت زندگی مارگوت ولک است، تنها بازماندهٔ پیشمرگهای هیتلر. ولک سالیان سال هیچ حرفی دربارهٔ کاری که روزگاری به آن مشغول بود بر زبان نیاورد، اما سرانجام در روزهای پایانی عمر از راز بزرگ خود پرده برداشت. این اعتراف الهامبخش روزلا پوستورینو برای نوشتن این رمان شد؛ پیشمرگ هیتلر ورای روایت داستانی تاریخی به پیچیدگی روابط انسانی میپردازد و معنای انسان بودن و انسان ماندن را وامیکاود.روستای محوشده
روستای محوشده
روستای محوشده روایت مردمانی است که ناگهان به بلایی دچار میشوند که از کل دنیا جداشان میکند. همه جویای علت حادثه هستند اما کسی دست پر برنمیگردد. در روزهای نخستْ وحشت اجازهٔ هیچ اقدامی به اهالی نمیدهد و اندکاندک با مشکلاتی روبهرو میشوند که از آن بیخبر بودند: کمیابی و نایابی، صفهای طویل خرید، سهمیهبندی سوخت، برقراری نظام کوپنی... بهسوی کلیسا هجوم میبرند اما وقتی کشیش نیز نمیتواند توضیحی باورپذیر بدهد، کلیسا اندکاندک خالی و خالیتر میشود. هر کس میکوشد گلیم خودش را از آب بیرون بکشد. کسانی میمیرند و کسانی نیز به قعر درهٔ خفت و دریوزگی سقوط میکنند...
زنان تشنۀ قدرت
ساحره
سرهای استفانی
سرهای استفانی
رژیم حاکم بر سرزمینی خیالی در منطقهٔ خلیج فارس سقوط کرده است و دولتی دموکراتیک زمام امور را در دست گرفته است. اوضاع داخلی کشور به هم ریخته و مواضع همسایگان نسبت به استقرار یک نظام دموکراتیک در خاور نزدیک متفاوت است. شاه ایران حامی سرسخت دولت انقلابی است، اما مقامات عربستان سعودی برای زیر سؤال بردن مشروعیت آن از هیچ کوششی فروگذار نمیکنند.فریاد در ویرانهها
ماوتهاوزن
محاکمۀ خوک
اسناد بهجا مانده از قرن سیزدهم تا هجدهم میلادی نشان میدهد که در اروپا و خاصه در فرانسه حیوانات نیز دقیقاً مانند انسانها محاکمه میشدند وحیوانِ متهم با وکیل مدافعش در برابر قاضی و دادستان و اعضای هیئتمنصفه و حضار حاضر میشد.
داستان محاکمهٔ خوک از روزی شروع میشود که یک خوک در گشت و گذار روزانهاش کودکی را به قتل میرساند و از محل جنایت دور میشود. با سر و صدای مادرِ نوزاد، مردان روستا خوک را زیر درختی خوابیده مییابند در حالی که خونِ داغ از دهانش جاری است. قاتل دستگیر و بهدست دادگستری سپرده میشود تا دادگاه عدالت را جاری کند. داستان اصلی از همینجا آغاز میشود: خوک چطور باید از خودش دفاع کند؟ رفتار انسانها در برابر موجودی که زبانِ دفاع از خود ندارد چگونه است؟
نویسندهٔ جوان این رمان با طرح چنین داستان جسورانهای، نگاهی نمادین و انتقادی دارد به سیستمهای قضاییای که وظیفهشان برقراری عدالت است امّا ظاهراً بویی از آن نبردهاند؛ داستانی که اگرچه ریشه در قرون گذشته دارد امّا هنوز هم برای این روزها تازه است.