-20%
جنگ داخلی
دیگر نمیتوان از «وضعیت جنگی» در معنای سنتی سخن گفت، اما در حال حاضر هیچ نظریۀ قابلاتکایی برای تبیین درگیریهای درونی مختلف یا جنگهای داخلیای نداریم که بهشکلی فزاینده بر جمعیتهای جهان تحمیل میشوند. جنگ داخلی جورجو آگامبن که نخستین گام در راستای رسیدن به چنین نظریهای است، به این موضوع میپردازد که جنگ داخلی در دو لحظۀ مهم تاریخ اندیشۀ غربی، یعنی در آتن باستان و سپس در اندیشۀ توماس هابز، چگونه توصیف میشود. این کتاب جنگ داخلی را همچون آستانۀ بنیادین سیاسیسازی در غرب مشخص میکند، آپاراتوسی که در طول تاریخ بهتناوب یا مجال سیاستزدایی از شهروندی را فراهم کرده یا استیلا بر امر غیرسیاسی را. استدلالهای این کتاب که نخست در فضای پس از یازده سپتامبر مطرح شدند، امروز که وارد عصر جنگ داخلی سیارهای شدهایم، اهمیت فزایندهای مییابند.
دو متنی که در این کتاب آمدهاند با کمی تغییر و ملحقات، متن دو سمینارند، راجع به جنگ داخلی که در اکتبر ۲۰۰۱ در دانشگاه پرینستون ارائه شد. بر عهدۀ خوانندگان است که مشخص کنند تا چه حد تزهای مطرحشده در اینجا ــکه معرّف آستانۀ بنیادین سیاسیسازی، جنگ داخلی در غرب و عنصر تأسیسی دولت مدرن در قالب «آدمیا» (یعنی غیاب مردم) استــ هنوز معتبر است یا، برخلاف، گذار به بُعد جنگ داخلی جهانگستر، معنای این تزها را بهشکلی اساسی دگرگون کرده است.
«اگر این گفتۀ هابزی را جدی بگیریم که به موجب آن ملکوت خداوند را باید نه به شکلی استعاری بلکه به معنایی حقیقی در نظر گرفت، این بدان معناست که در پایان زمان، اسطورۀ لویاتان در مقام سر محو خواهد شد و مردم بدن خود را کشف خواهد کرد. شکافی که بدن سیاسی (بدنی که تنها در اسطورۀ بصری لویاتان مشهود است ولی درحقیقت غیرواقعی است) و انبوهۀ واقعی اما بهلحاظ سیاسی نامرئی را از هم تفکیک میکند، سرانجام در کلیسای کامل و تام برطرف خواهد شد. اما این همچنان بدان معناست که تا آن زمان هیچ وحدت واقعی و هیچ بدن سیاسیای عملاً ممکن نیست: بدن سیاسی تنها میتواند خود را در قالب انبوهه منحل سازد و لویاتان تنها میتواند تا پایان همراه با بهیموت زنده بماند ــ یعنی همراه با امکان جنگ داخلی.»
دیدگاهها
Clear filtersهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.