هرمان ملویل روز اول اوت ۱۸۱۹ از پدری بازرگان در شهر نیویورک بهدنیا آمد. هنگامی که پدرش نومید و ورشکسته از جهان رفت، هرمان جوان فقط دوازدهساله بود و تلاش کرد معاش خود را با کار در یک بانک، پادویی کابین کشتی در سفری به لیورپول، و معلمی مدرسۀ ابتدایی تأمین کند و سرانجام در ژانویۀ ۱۸۴۱، در کشتی والگیری آکوشنت عازم اقیانوس آرام شد. سال بعد این کشتی را در جزایر مارکیز ترک گفت و از تاهیتی و هونولولو سردرآورد، سپس در مقام ملوان ساده با کشتی ایالات متحد به باستون بازگشت و در آنجا در اکتبر ۱۸۴۴ از کار دریا کنار گرفت. کتابهای مبتنی بر این ماجراها برایش شهرتی یکشبه به ارمغان آورد.
در سال ۱۸۵۰ ازدواج کرده بود، ملکی اعیانی نزدیک پیتزفیلد ماساچوست تهیه دیده بود (همسایه و یار غار ناثانیل هاثورن). و بر شاهکارش «موبیدیک» کار میکرد. بیشتر داستانهایش را در این ملک نوشت. اما کامیابی ادبیاش بههمان زودی که شکوفا شده بود پژمرد. در ژانویۀ ۱۸۵۷، پس از دیداری از ارض مقدس، بهکلی از نثر روگردان شد و تنها اشعار خود را در مجلات کوچک و خصوصی منتشر میکرد. در سال ۱۸۶۳، طی جنگ داخلی، به نیویورک بازگشت و در فاصلۀ میان سالهای ۱۸۶۶ و ۱۸۸۵ در آنجا معاون بازرس گمرک بود، و سرانجام روز ۲۸ سپتامبر ۱۸۹۱ در همانجا درگذشت. دستنویسی از آخرین اثر منثور او، «بیلی باد ملوان»، ناتمام و ناویراسته باقی ماند و بیوهاش آن را مدتها بستهبندیشده در جای امنی نگه داشت: این اثر تا سال ۱۹۲۴ کشف و منتشر نشد.
رمان بیلی باد ملوان آخرین اثر هرمان ملویل است؛ داستانی کوتاه اما عمیق که سالها پس از مرگ نویسنده منتشر شد. ماجرا در اواخر قرن هجدهم و در دل ناوگان دریایی بریتانیا میگذرد؛ جایی که بیلی باد، ملوانی جوان، خوشسیما و معصوم، ناگهان درگیر اتهامی ناعادلانه میشود. ملویل با نثری سنگین اما شاعرانه، جهانی را نشان میدهد که در آن معصومیت در برابر نظم خشک نظامی و قانون بیرحم، راهی برای بقا ندارد.
این رمان کوتاه، تقابل جاودان میان خیر و شر را در قالب انسانیترین شکلش به تصویر میکشد. بیلی، نماد پاکی و صداقت، در برابر کلگارت، افسر حسود و بدطینت، ایستاده است؛ جدالی که بیش از هر چیز، پرسشهایی دربارۀ عدالت، قدرت و گناه در ذهن خواننده میکارد. بیلی باد ملوان نه فقط روایتی از یک تراژدی دریایی، بلکه سفری درون روح انسان است؛ اثری که سادگی ظاهرش زیر پوستهای از تأملهای اخلاقی و فلسفی پنهان شده است.
در نهایت، بیلی باد ملوان را میتوان وصیتنامۀ فکری ملویل دانست؛ اثری که همچون موبی دیک سرشار از تمثیل و لایههای معنایی است، اما اینبار در قالبی فشردهتر و تراژیکتر روایت میشود. ملویل در این داستان، نهفقط دربارۀ عدالت و معصومیت، بلکه دربارۀ ماهیت خود انسان میاندیشد؛ دربارۀ آن لحظۀ تلخ که نیکی، بهدست قانونِ ساختۀ بشر، محکوم میشود. پایان داستان، همزمان با مرگ بیلی و آرامش درونیاش، یادآور این حقیقت است که در جهانی گرفتار در تضاد میان اخلاق و قدرت، رستگاری تنها در پذیرش رنج و سکوت یافت میشود.

دیدگاهها
حذف فیلترهاهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.