مسئولیت و داوری
مسئولیت و داوری مجموعهای است از هشت نوشتارِ مستقل و پیشترمنتشرنشده از هانا آرنت (۱۹۷۵-۱۹۰۶) که متعلقاند به دههٔ پایانیِ عمر او. آرنت در آیشمان در اورشلیم این پرسشِ مهیب را پیش کشید که چطور میشود مردی که نه شیطان است نه هیولا عاملِ اصلیِ یکی از وحشتناکترین جنایات تاریخ بشر باشد. مسئولیت و داوری کوششِ او است در واپسین سالهای عمر برای درکِ معنا و مفهومِ این جنبه از ذاتِ بشر. در جایی که معیارهای سنتیِ اخلاق نتوانستند فرهیختهترین اعضای جامعهٔ متمدنِ آلمان را از دست یازیدن به شنیعترین کارها بازبدارند، قوهٔ داوریِ انسان چطور خیر را از شر، و درست را از نادرست بازمیشناسد؟ آرنت را عموماً متفکری در زمینهٔ اندیشهٔ سیاسی میشناسند. اما در مقالات این مجموعه، مخصوصاً در «پرسشهایی از فلسفهٔ اخلاق» و «تفکر و ملاحظات اخلاقی»، اخلاق، بهویژه مسألهٔ تشخیص خیر از شر و ماهیت شر، جایگاهی محوری در تأملات آرنت مییابند. از همین رو است که مسئولیت و داوری اثری بسیار مهم است برای درک نگاه آرنت به اخلاق و همینطور سیاست.
زنِ شاهدی هست که از میامی به فرانکفورت آمده بود چون روزنامهها را خوانده و نام دکتر لوکاس را دیده بود: «مردی که مادر و خانوادهام را کشت.» زن تعریف میکند که این اتفاق چطور رخ داد. او در مهٔ ۱۹۴۴ از مجارستان آمده بود. «بچهای در آغوش داشتم. گفتند مادرها میتوانند پیش بچههایشان بمانند، و بنابراین مادرم بچه را به من داد و مرا طوری لباس پوشاند که بزرگتر به نظر برسم. [خود مادر دستِ بچهٔ سومی را در دست داشت.] وقتی دکتر لوکاس مرا دید احتمالاً متوجه شد که بچه مال من نیست. بچه را از من گرفت و انداخت بغل مادرم.» دادگاه بلافاصله حقیقت را میفهمد. و زن، که ظاهراً هنوز از قواعد آشویتس بیخبر است – که تمام مادرانِ همراه با بچه را بهمحض ورود، به اتاق گاز میفرستادند – از جلسهٔ دادگاه خارج میشود، بدون اینکه بداند او که به دنبال قاتل خانوادهاش بوده ناجی زندگی خودش را به چشم دیده است. این اتفاقی است که میافتد وقتی انسانها تصمیم میگیرند جهان را زیر و زبر کنند.
از متن کتاب
دیدگاهها
حذف فیلترهاهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.