به زیبایی زن
تو مثل روز زیبایی
روزی که اولین بار دیدمت
تو مثل شب غمگینی
شبی که رفتی و دلواپسم نبودی
کتاب به زیباییِ زن گزیدهای از شعرهای ژاک پرور شاعر مشهور فرانسوی است که در مجموعهٔ «کتابخانهٔ شاعران جهان» نشرنو منتشر شده است. مترجمِ اثر محمدرضا پارسایار است از مترجمانِ مجربِ زبان و ادبیات و شعرِ فرانسه. نقاشیهای اختصاصی روجلد آثار این مجموعه اثر کیوان مهجور نقاش شاخص ایرانی مقیم کاناداست. آثارِ دیگری در این مجموعه منتشر خواهد شد.
یک پرنده هم که در قفس باشد آزادی عزادار است.
ژاک پرِوِر
 
در میان شاعران سدۀ بیستم فرانسه، ژاک پرور از جایگاهی ویژه برخوردار است، چرا که شعر او نهتنها در دسترس روشنفکران که در دسترس و درخور فهم همگان است. پرور از مردم و برای مردم مینویسد. از این رو میتوان او را مردمیترین شاعر فرانسه به شمار آورد. از نوجوانان گرفته تا سالخوردگان شعرش را میخوانند و به فراخور حال خود از آن توشه برمیگیرند.
به
به زیبایی زن
تو مثل روز زیبایی
روزی که اولین بار دیدمت
تو مثل شب غمگینی
شبی که رفتی و دلواپسم نبودی
کتاب به زیباییِ زن گزیدهای از شعرهای ژاک پرور شاعر مشهور فرانسوی است که در مجموعهٔ «کتابخانهٔ شاعران جهان» نشرنو منتشر شده است. مترجمِ اثر محمدرضا پارسایار است از مترجمانِ مجربِ زبان و ادبیات و شعرِ فرانسه. نقاشیهای اختصاصی روجلد آثار این مجموعه اثر کیوان مهجور نقاش شاخص ایرانی مقیم کاناداست. آثارِ دیگری در این مجموعه منتشر خواهد شد.
یک پرنده هم که در قفس باشد آزادی عزادار است.
ژاک پرِوِر
 
در میان شاعران سدۀ بیستم فرانسه، ژاک پرور از جایگاهی ویژه برخوردار است، چرا که شعر او نهتنها در دسترس روشنفکران که در دسترس و درخور فهم همگان است. پرور از مردم و برای مردم مینویسد. از این رو میتوان او را مردمیترین شاعر فرانسه به شمار آورد. از نوجوانان گرفته تا سالخوردگان شعرش را میخوانند و به فراخور حال خود از آن توشه برمیگیرند.
به گفتۀ ژان مالینیون[۱]: «شعر پرور بیاندازه شاد و روشن و تازه مینماید، گلی است که به گونهای معجزهآسا در فرهنگ سوررئالیسم روییده است.» او طرفدار سادگی است، در پی تعبیر ثانوی کلام نیست و واقعیت نخستین را میجوید، واقعیتی را که فقط زندگی به آدمی میآموزد. اشعار پرور متعلق به عصر حاضرند و او به دنیای دیگر یا به تعالی نمیاندیشد. او نوع خاصی از شعر را آفریده که بسیار دلنشین اما فاقد هماهنگی است و نمایانگر افکار آشفتۀ اوست. اشعارش چنان ساده و ژرفاند و موضوعات متنوعی را در بر میگیرند که خواننده هرگز ملول نمیشود. حتی  برخی از اشعارش بدون اندیشۀ قبلی، مثلاً روی سفرۀ کاغذی کافه سروده شدهاند. به گفتۀ ژان کِوال[۲]: «پرور تک و تنها سر یک میز بزرگ مینشست و با رواننویس چیزهایی مینوشت. اما اگر در همان حال کسی کنارش مینشست، نوشتن را رها میکرد و با روی باز با او به گفتگو میپرداخت.»
پرور در زندگی به کارهای گوناگون میپردازد: مقالهنویسی در نشریات، بازی در فیلمهای تبلیغاتی و نگارش فیلمنامه، و از آنجا که سینماگر است، در بسیاری از اشعارش به توصیف صحنه میپردازد. از نظر او «شعر از احساسی ناب یا یک رشته احساسات زاده میشود.» و به نظر میرسد پرور به این خشنود میشود که صحنه را ثبت کند، صحنهای را که مقابل چشم دارد.
پرور چون هر شاعر دیگری از پیشینیانش تأثیر پذیرفته است. در ابتدای حرفه ادبیاش به جمع سوررئالیستها میپیوندد. او از این همکاری اندیشههای فلسفی این مکتب، مانند آزادی در عشق، را حفظ کرده است. اما در بیان افکارش شیوۀ خاص خود را دارد. او چارچوب شعرش را در جهانی نهچندان رمانتیک ولی تابناک برمیگزیند. زیبایی شعرش بیش از هر چیز مرهون سادگی آن است و دنیایش دنیای پیچیدهای نیست. جهان را چنان که هست میبیند و همانگونه ترسیمش میکند، و سادگی زبانش به خواننده این امکان را میدهد که محتوای شعرش را تعبیر کند.
اما آنچه ترجمه شعر پرور را دشوار میسازد بازی با کلمات است که پرور در این کار استاد است و بسیار از آن بهره میبرد. چه بسا وی یک واژه را به دو معنا به کار میبرد. مثلاً در شعر «بیدرنگ»، که در آن صحبت از اعزام به میدان جنگ است، واژۀ canon به گونهای به کار رفته که هم به معنی «توپ جنگی» است هم به معنی «پیالۀ شراب»؛ و یا در شعر «ترانه در خون» فعل tourner هم به معنی «چرخیدن» است هم به معنی «بریدن» (منظور بریدنِ شیر به دلیل خرابی آن است). افزون بر این، گاه دو عبارت را با تلفظی یکسان یا مشابه به دو معنای کاملاً متفاوت به کار میبرد. مثلاً در شعرِ «شنهای روان» واژه démons، که در این کتاب «اجنّه» ترجمه شده، با عبارتِ des monts به معنیِ «کوهها» یکسان تلفظ میشود و شاعر مفهوم دوم را هم در نظر دارد؛ یا در شعرِ «نباید گذاشت روشنفکرها با کبریت بازی کنند» مصرع سوم که در ذیل آمده شبیه مصرعهای اول و دوم تلفظ میشود، ولی با معنایی کاملاً متفاوت با آن:
Le monde mental
Ment
Mounmentalement
گاهی نیز پرور از واژههای کمیاب، یا نوساخته و یا خودساخته استفاده میکند. مثلاً در زبان فرانسه فعلِ trépasser به معنی «درگذشتن» یا «جان سپردن» است، حال آنکه پرور واژه trépasseur را میسازد که بیسابقه است و از آنجا که حالت فاعلی دارد معادلِ «جانستان» را برای آن مناسب یافتم.
 
برای نامگذاری گزیدهاشعار ژاک پرور، از میان همۀ عناوینی که به ذهنم راه یافتند عنوان «به زیبایی زن» را، که نام یکی از اشعار همین مجموعه است، از همه مناسبتر یافتم.
محمدرضا پارسایار
 
 
[۱]. Jean Malignon؛ کارگردان و هنرپیشۀ فرانسوی سدۀ بیستم.
[۲]. Jean Queval؛ نویسنده و روزنامهنگار فرانسوی سدۀ بیستم.
 
	 
	

 
								 
								 
								 
								 
								
دیدگاهها
حذف فیلترهاهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.