توضیحات تکمیلی
ترجمه از | |
---|---|
نویسنده | ادوارد هلتکار |
مترجم | محمود حبیبی |
نوبت چاپ | دوم |
تاریخ نشر | ۱۴۰۰ (اول، ۱۳۹۹) |
قطع | رقعی |
نوع جلد | گالینگور (جلد سخت) |
تعداد صفحات | ۶۳۲ |
شابک | ۹۷۸-۶۰۰-۴۹۰-۱۶۹-۷ |
موضوع | آنارشیستها-روسیه شوروی-سرگذشتنامه |
وضعیت نشر | تجدید چاپ |
یکی از ویژگیهای بارز این زندگینامه که آن را از آثار مشابه متمایز میکند، فضای سایهروشنی است که در آن زندگیِ میخائیل باکونین، آنارشیست روس، و معاصرانش به تصویر کشیده شده است، آرمانگرایانی که دوپارگی شخصیتی دارند و سرشان پر سودا است اما پایشان در بند واقعیات زندگی. شاید همین امر باشد که زندگانی او را این چنین دلنشین کرده است.
در این کتاب ضمن آشنایی با بخشی از تاریخ اروپا در نیمهٔ دوم قرن نوزدهم، همراه با باکونین در شهرهای مختلف این قاره برای تحقق عدالت و آزادی و برابری مبارزه میکنیم و در خلوتش با او میخندیم و میگرییم و در نهایت نیز با تمام وجود طعم تلخ غربت را میچشیم.
ادوارد هلت کار همواره از این اثر بهعنوان بهترین اثر زندگینامهای خود یاد میکرد. از نظر او، باکونین به یک معنا، «تجسم کامل روح آزادی در تاریخ» بود، پیامبری سودایی که همواره در پی نابودی نظم موجود بود و هدفی جز بر صدر نشاندن فرد در مقابل قدرت دولت نداشت. هرچند که آرمانهای آنارشیستی باکونین بهخاطر ویژگیهای خاص خود هرگز عملی نشد، اما هشدارهای او دربارۀ خطرات نظامهای دیکتاتوری هنوز هم جدی و راهگشاست.
در انتظار تجدید چاپ
450.000تومان
ترجمه از | |
---|---|
نویسنده | ادوارد هلتکار |
مترجم | محمود حبیبی |
نوبت چاپ | دوم |
تاریخ نشر | ۱۴۰۰ (اول، ۱۳۹۹) |
قطع | رقعی |
نوع جلد | گالینگور (جلد سخت) |
تعداد صفحات | ۶۳۲ |
شابک | ۹۷۸-۶۰۰-۴۹۰-۱۶۹-۷ |
موضوع | آنارشیستها-روسیه شوروی-سرگذشتنامه |
وضعیت نشر | تجدید چاپ |
زندگینامۀ یک شورشی
یک زندگینامۀ دیگر از ادوارد هلت کار، روزنامهنگار و مورخ مشهور انگلیسی. همان که زندگینامۀ داستایفسکی – جدال شک و ایمان – را هم نوشته؟ بله، همان. او قواعد این ژانر ادبی را خوب بلد است و گاهی هم در آن دست به نوآوریهای جالبی میزند. زندگینامۀ داستایفسکیاش که عالی بود. بعدها خواهید دید زندگینامۀ مارکساش هم واقعاً جذاب است. اما از میان تمام نوشتههای زندگینامهایاش، خودش بیش از همه زندگینامۀ باکونین را دوست داشت و معتقد بود این موفقترین زندگینامهای بوده که نوشته. رویدادهای زندگی باکونین، آمیخته به تحولات فکری و نوشتاری او، بر زمینهای زنده از قرن نوزدهم به تصویر کشیده شدهاند: نمونهای درخشان برای هر کس که به ژانر زندگینامه علاقه دارد یا میخواهد زندگینامه بنویسد.
هنوز متقاعد نشدهاید که باید این کتاب را خواند؟ باکونین را میشناسید؟ نه؟ پس حتماً لغت «آنارشی» به گوشتان خورده. باکونین بزرگترین آنارشیست تاریخ است. یک شورشی جسور و جذاب، که سرتاسر اروپا را در جستجوی فردیت انسان و مقابله با دولتهای دیکتاتور و توتالیتر پیمود. او عاشق توطئه، مبارزه و انقلاب بود. نابغهای اشرافزاده، بیخیال و تنپرور که هر جا میرفت همه چیز را به هم میریخت. مبارزی که عموماً آنقدر پول نداشت که برای خودش غذا بخرد اما تقریباً تمام دولتهای اروپایی از او هراس داشتند و ورودش را به کشورشان ممنوع کرده بودند. این همان کسی است که داستایفسکی پس از شنیدن یکی از سخنرانیهایش، از فرط هراس و تشویش، دچار تشنج شد. زندگی او هنوز هم نمونۀ بسیار خوبی از مبارزهای تمامعیار با دیکتاتورها و تمامیتخواهان است.
هنوز هم متقاعد نشدهاید؟ این قسمت کوتاه از کتاب را ببینید: «او باروبنۀ خود را بست. در میان دوستانش فقط هرتسن همراهش بود. آنها سوار قایقی شدند که قرار بود او را به اسکلۀ نوا در کرونشتات برساند. . . در دهانۀ نوا قایق آنها گرفتار گردباد شد و نتوانست وارد اسکله شود. . . میخاییل فکر میکرد که دیگر هرگز چشمش به این مناظر نخواهد افتاد. هرتسن شعری از پوشکین خواند که در آن پترزبورگ شهر بیحوصلگی، ملال و سنگ خارا وصف شده است. میخاییل قایق را ترک نکرد و وقتی هرتسن با او وداع کرد، او زیر باران بیامان در اسکله بیحرکت ایستاد و به دریا خیره شد – یک هیکل تکیدۀ تنها در شنل سیاه».
مطمئن باشید کمتر پیش خواهد آمد که چنین قطعۀ تأثیرگذار و جذابی را حتی در رمانهای بزرگ بخوانید، چه رسد به زندگینامۀ یک نظریهپرداز آنارشیست.
تحریریۀ نشر نو
مطلبی یافت نشد
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.