حلزون؛ میزانِ موزونِ جهان
حلزون؛ میزانِ موزونِ جهان هر کتاب آیینهای است برای مخاطب. خواننده در سیاهیِ کلمات، آن چیزی را درمییابد که مدام در جستجو و سودای آن به سر میبرد. هر کتاب در شأنِ مخاطبِ خویش نازل میشود و هر مخاطب باید هر کتاب را چنان بخواند که گویی برای او نوشته شده است. چه درست میگفت عینالقضات! «صدای غذا خوردن یک حلزون وحشی: ماجرای واقعی یک زن و یک شکمپا» برای من بیش و پیش از آنکه حکایتِ «تاریخِ طبیعی» باشد، روایتِ چگونه زیستن بود و «برای آموختنِ معنای زندگی، استادی بهتر از جان به دربردگانِ تاریخِ حیات نیست.»