1979

(متولد 1358) مترجم زبان و ادبيات آلمانی است. او در سال ۱۳۹۶ برای ترجمۀ رمان «مارش رادتسکی» (فرهنگ نشرنو) اثر یوزف روت برندۀ جایزۀ ابوالحسن نجفی شد. شماری از اشعار وی نیز به زبان‌های آلمانی و یونانی ترجمه شده است. از ایشان به جز «مارش رادتسکی»، کتاب‌های «عروسک کافکا» اثر گرت اشنایدر و «پرده‌خوان» اثر گرت هوفمان نیز در فرهنگ نشرنو به چاپ رسیده است.

    نمایش 9 12 18

    ۱۹۷۹

    ۱۷۰.۰۰۰تومان

    1979

    ایران در آستانهٔ انقلاب است. یک دکوراتور به همراه دوست بیمارش به این کشور سفر می‌کنند. در تهران تانک‌ها به خیابان آمده‌اند... کریستیان کراخت، نویسندهٔ سویسی، با لحنی سرد جهانی بی‌مرکز را به تصویر می‌کشد که در آن هر چیزی ممکن به نظر می‌رسد. اما دیری نمی‌پاید که راویِ بی‌نامِ رمان درمی‌یابد در دنیایی که میان زیبایی و رنج دوپاره می‌شود، نمی‌توان تا ابد تماشاگر باقی ماند. او پس از مواجهاتی غریب به تبت می‌رود تا با آزمون آخر خود روبرو شود، اما...

    اینک خزان

    ۴۰۰.۰۰۰تومان

    اویگن روگه (متولد ۱۹۵۴) نویسنده و نمایشنامه‌نویس و مترجم نمایشنامه‌های چخوف و فرزند یکی از مورخان سرشناس آلمان است. آگاهی او از ظرفیت‌های زبان آلمانی در عرضهٔ روایتی شفاف و آمیخته با طنزی گزنده و عمیق و احاطه‌اش به تاریخ و تجربهٔ زندگی در آلمان شرقی از اینک خزان رمانی منحصر به فرد ساخته است.

    اینک خزان علاوه بر جایزهٔ آلفرد دوبلین در سال ۲۰۰۹، جایزهٔ اسپکته را در سال ۲۰۱۱ و جایزهٔ کتاب سال آلمان را در همان سال از آن خود کرده است. اقتباسی سینمایی از این رمان نیز در سال ۲۰۱۷ بر پردهٔ سینماها رفته است. این رمان تا کنون به سی و سه زبان زندهٔ دنیا ترجمه شده است.

    «رمانی بزرگ دربارهٔ آلمان شرقی از جنس بودنبروک‌های توماس مان.» - ایریس رادیش، نویسنده ادبی هفته‌نامه دی زایت

     «آقای روگه با این اثر دیوار بین حماسهٔ روسی و رمان بزرگ امریکایی را برچیده است.» - نیویورک تایمز

    ایوب

    ۲۵۰.۰۰۰تومان

    ایوب

    فلسفه جست‌وجو کرده و گاه پرسش‌های دیگری نیز افزوده است و ادیان هریک پاسخی در آستین داشته‌اند. ادبیات نیز در این میان راه خود را رفته و ایوب رمان ستایش‌شدهٔ یوزف روت از آن جمله است. ایوب را می‌توان اودیسه‌ای نامید که از ده‌کوره‌ای یهودی‌نشین در شرق اروپا آغاز می‌شود و به دنیای آن‌سوی آب‌ها، به امریکای سکولار می‌رسد.

    پرده‌خوان

    اتمام چاپ

    در آغاز نور بود. چراغ‌ها خاموش می‌شد. من مقابل پرده می‌ایستادم، تک و تنها. به جمعیت نگاه می‌کردم. چندنفری بیشتر نبودند. علامت شروع را می‌دادم! آن‌وقت‌ها توی همهٔ فیلم‌ها، حتی آنها که در فضاهای بسته می‌گذشت، انگار باران می‌بارید. مال این بود که انگشت‌های آپاراتچی حلقه‌های فیلم را خراب می‌کرد. بابابزرگ دستم را گرفته بود. یقه‌ام را مرتب کرد و گفت: «لرزش صحنه‌ها روی پرده از لرزش آپارات نبود. از نفس‌‌کشیدن تماشاچی‌ها هم نبود. از تپش قلب کسی بود که حواسش به همه‌چیز بود، قلب پرده‌خوان، قلب من.»

    پینوکیو به روایتی جدید

    ۱۵.۰۰۰تومان

    کریستینه نوستلینگر، از مهم‌ترین نویسندگان معاصر آلمان و برندهٔ جایزهٔ کریستین اندرسن، روایت تازه‌ای از قصهٔ او نوشته و نیکلاوس هایدلباخ با بیش از صد تصویر زیبا او را در این کار همراهی کرده و حاصلش شده: پینوکیویی برای کودکان امروز.

    این روایت از پینوکیو آمیخته با طنز و ظرافت و شور و هیجان است. نقاشی‌های هایدلباخ به این آدمک چوبی به شکلی جادویی جان داده است: پینوکیو خنگ و ساده‌لوح و رقت‌انگیز و ترسو و ناقلا است و در همان حال خوش‌قلب و با حس و حال.

    چنگیزخان؛ نُه رؤیا

    ۱۸۰.۰۰۰تومان
    چنگیزخان مغول به روایتی نه در میدان نبرد و در مصاف با دشمن، بلکه در بستر تب و بیماری از پا درآمد. تقدیر چنین بود که قریب هفتصد سال بعد گلزان چیناگ، نویسنده و شَمَن مغول‌تبار، در کشوری که دست خان مغول هرگز به آن نرسید، در رمانی تاریخی و روان‌شناختی، نُه شب آخر زندگی او در بستر مرگ را روایت کند. چنگیزخان در این نُه شب تب‌آلود و کابوس‌بار، سرگذشت خود را مرور می‌کند و به داوری خویشتن می‌نشیند.

    شکوه زندگی

    اتمام چاپ

    فرانتس کافکا در تابستان سال ۱۹۲۳، بیمار و نحیف و گمنام به قصد بهبودی به گوشه‌ای از سواحل دریای بالتیک پناه می‌برد، غافل از اینکه عشقی بزرگ انتظارش را می‌کشد...

    میشائیل کومپفمولر(۱۹۶۱) نویسندهٔ موفق و سرشناس آلمانی، از پس کافکای تنها و اندوهگین، کافکایی دیگر را به ما می‌نمایاند؛ کافکای عاشق را. او در تصویری درخشان، شکوه زندگی را زیر سقف خانه‌های محقری به ما می نمایاند که کافکا و دورا دایامانت مدام از یکی‌شان به دیگری اسباب‌کشی می‌کردند، شکوهی که به قول کافکا همیشه و همه‌جا هست و تنها کافی است که او را فرا بخوانیم.

    شکوه زندگی جایزهٔ ادبی معتبر ژان مونه (۲۰۱۳) را برای نویسنده‌اش به ارمغان آورده است. این رمان عاشقانه تاکنون به بیست و چهار زبان زندهٔ دنیا ترجمه شده است.

    عروسک کافکا

    ۲۵۰.۰۰۰تومان

    عروسک براي بچه‌ها بازیچۀ بی‌جانی نیست. عروسک در خیال بچه‌ها جان می‌گیرد و با آن‌ها زندگی می‌كند. اما يك عروسک چگونه جهان را می‌بيند؟

    فرانتس کافکا روزی در پارکی دختربچۀ گریانی را می‌بيند که عروسکش را گم کرده است. او تصمیم می‌گیرد به دخترک کمک کند. نویسندۀ مسخ، حکم، امریکا و بسیاری دیگر از آثار مطرح قرن بیستم، قلم به دست می‌گیرد و از چشم يك عروسک به جهان می‌نگرد، عروسکی که به سفری دور و دراز رفته است.

    گرت اشنایدر، نویسندۀ آلمانی، در اين رمان پرطرفدار و تحسين‌شده، هم ما را با زندگی و زمانه و آثار کافکا آشنا و هم با پایانی حیرت‌انگیز غافلگیرمان می‌کند.

    مارش رادتسکی

    ۵۹۰.۰۰۰تومان

    مارش رادتسکی

    مارش رادتسکی مشهورترین اثر یوزف روت و نیز آخرین رمانی است که او پیش از مهاجرت به پاریس و دربه‌دری‌های بعدی نوشت. مارش رادتسکی هم‌عصر مجموعه‌ای از آثار ادبی بزرگ آلمانی ثلث اول قرن بیستم است که سهمی عمده در شکل‌گیری مفهومی به نام «رمان مدرن» و یا «رمان قرن بیستم» داشته‌اند. ماریو بارگاس یوسا آن را از بهترین رمان‌های سیاسی خوانده و گفته که در نگارش رمان معروف سور بز از آن الهام گرفته است. روت در این اثر روایت زندگی سه نسل از خانوادۀ فون تروتا را، که عمری را در خدمت به امپراتوری اتریش‌-مجارستان گذرانده‌اند، دستمایهٔ روایت فروپاشی این امپراتوری بزرگ قرار می‌دهد. پدربزرگ، جان امپراتور را در نبرد سولفرینو نجات داده، پسر کارمندی عالی‌رتبه و نوۀ افسر ارتش است. اما زمان صلح است و این افسر جوان ارتش احساس بیهودگی می‌کند...

    همه تنها می‌میرند

    اتمام چاپ
    اوتو و الیزه هامپل تا پیش از انتشار این رمان بیش از دو نام در بایگانی گشتاپو نبودند و اگر هانس فالادا همه تنها می‌میرند را نمی‌نوشت شاید جهان هرگز رنج تنهایی و شور عشق و درد جدایی این زوج مبارز برلینی را درنمی‌یافت. آنها باید شش دهه مستور در جهان ادبیات آلمانی می‌ماندند تا صدایشان با انتشار ترجمهٔ انگلیسی رمان به گوش خوانندگانی از سراسر جهان برسد و کتاب در صدر جدول فروش ایالات متحد امریکا، بریتانیا، فرانسه، و کانادا قرار بگیرد و نیویورک تایمز آن را رویداد ادبی سال 2009 بنامد.روزنامهٔ مونترئال گازت دربارهٔ آن چنین نوشته است: «این رمان صرفاً بازنمایی یک زندگی نیست. از ورای زمان و مکان و فرهنگ بر سرمان فریاد می‌کشد که من آنجا بودم.»