نمایش 9 12 18

    مشتی غبار

    ۳۸۰.۰۰۰تومان

    مشتی غبار روایت زوال زناشویی‌ست. زنی که دیگر نمی‌تواند زندگی کسالت‌بار روستایی خود را در قصری نئوگوتیکی تحمل کند که شوهرش آن را نشانۀ ارج خانوادگی و غرور اشرافی می‌داند، محض سرگرمی بنا می‌کند به دلبری کردن از جوانی بی‌خاصیت و بی‌وجهه، و چندان بدین کار ادامه می‌دهد که زندگی شوهرش را نابود می‌کند. اما فقط به سبب اعمال زن نیست که شوهر به ورطۀ بی‌سرانجامی درمی‌غلتدد؛ او در ضمن فریفتۀ پندارهای خویش است. غرض داستان روایت رابطۀ زن و فاسق نیست؛ غرض نمایاندن انحطاط شوهر است بر اثرِ عمل زنی که نه از سر خودخواهی، بلکه از سر بی‌مسئولیتی زندگی‌ پسر و شوهرش را به سرانجامی شوم سوق می‌دهد. لحن وُ در این رمان که مشحون از توصیف  دقیق پدیده‌هاست، سرد و عاری از قضاوت است، بدین قصد که خواننده باور کند شخصیت‌ها و جدال‌هایشان با هم و  با خود کاملاً واقعی‌اند. اما در پس این توصیفات دقیق هیچ عمق، و بنابراین، هیچ احساسی نیست. نویسنده با این راهبرد روایی نقش وقایع‌نگار هوشمندی را ایفا می‌کند که نه علت بیماری، بلکه شوخی‌وار نشانه‌های درد اجتماعی جهان معاصر را برملا می‌سازد.