پرواز با بالهایِ خسته
پرواز با بالهایِ خسته «هانی اهرم چرخهای فرود را که کشید، هواپیمای رایندیر بسیار آرام و با تأنی، با شکم، روی آسفالت نشست. کسانی که در اتاق فرمان بودند پیچوتابی خوردند و کوشیدند دستشان را به جایی بند
پرواز با بالهایِ خسته «هانی اهرم چرخهای فرود را که کشید، هواپیمای رایندیر بسیار آرام و با تأنی، با شکم، روی آسفالت نشست. کسانی که در اتاق فرمان بودند پیچوتابی خوردند و کوشیدند دستشان را به جایی بند
مرگ در مواجهه «درواقع هرچه بیشتر دربارهٔ مرگ فکر کنی، معجزهٔ زندگی در نظرت بزرگتر جلوه میکند. تأمل در مرگ، تجلیل از زندگی است.» اولین چیزی که از این کتاب مرا به خود جذب کرد، تصویری از شوالیهٔ
دو زندگی در یک داستان؛ در آمیختن جذاب واقعیت و خیال جولین پاتریک بارنز نویسنده و منتقد ادبی انگلیسی، در سال ۲۰۱۱ با کتاب «درک یک پایان» برندهی جایزۀ ادبی من بوکر شد و در همین سال جایزۀ
دنیای آشنای سنتها در آستانۀ جهان ناشناخته مدرن با آن که پس از گونتر گراس، گرت هوفمان دومین نویسندهی آلمانیزبانی است که کتابهایش به زبانهای مختلف ترجمه شدهاند، اما برای مخاطب فارسیزبان همچنان ناشناخته است. نویسندهای صاحب سبک
پیلاطس در مسکو یک میراثدار رمان روسی در زمانهی استالین چه باید بکند؟ او از یک طرف با میراث خود درگیر است: رمانهای بلندی که از دل کتاب مقدس بیرون آمدهاند، مسائل وجودی بشر را میکاوند، درگیری انسانها
نه دربارۀ مرگ، دربارۀ زندگی «همه میمیرند» نه درباره مرگ که دربارهٔ زندگی است؛ بدون هیچ تلاشی برای پیراستن یا فروکاستن آن. رِژین، بازیگری شیدا و شیفتهٔ حیات و حرکت، در تکاپوست تا بهوسیلهٔ هنر خود از همتایانش
با جاودانگی انسان موجودی است که بودگی خود را در جاودانگی جستجو میکند این تمایل همیشگی به ابدیت در بشر از ابتدای تاریخ تا به امروز بوده. شاید آرزوی جاودانگی از طمع و آزی باشد که دائماً به
مرگ در پیش رو همه میمیرند… شاید این روزها بیش از همیشه به این واقعیت نزدیکیم که همه میمیرند. مرگ در یکقدمی ماست و نَفَس به نفَس تعقیبمان میکند. درست در همین روزهاست که هر چیز سادهای در
تردید در حافظه «چقدر پیش میآید که داستان زندگی خود را تعریف کنیم؟ چقدر آن را اصلاح میکنیم و تغییر میدهیم؟ زیرکانه برشهایی از آن را نمایش میدهیم و بخشهای دیگری از آن را تزیین میکنیم؟ و با