پیشپاافتادههای بنیادی، که در شمارههای ۷ و ۸ نشریهٔ انترناسیونال سیتواسیونیست منتشر شد، در سال ۱۹۶۲ نوشته شده بود، در زمانی که ما چند نفری بودیم که از احساسی استثنایی و خطیر به شور و هیجان آمده بودیم، یعنی از این احساس که تنها کسانِ در جهانیم که دقیقاً میدانیم چرا نمیخواهیم از چنین جهانی باشیم. ما داریم زیرِ روکشِ امورِ پیشپاافتادهای خفه میشویم که نسل اندر نسل فروبلعیده شدهاند و قرنهاست که ملبس به پسندِ روزْ ناقوسِ زوال و بیهودگیِ سرنوشتهای انسانی را مدام به صدا درمیآورند. شرطبندی من این است که در زمانی کوتاهتر و با خستگیِ کمتر میتوان این پیشپاافتادگیها را فسخ کرد و به جای آنها پیشپاافتادگیهایی بناشده بر بنیانی دیگر نشاند: ذوق و ذائقهٔ زندگی، اکتشافِ عرصهٔ حیات، سخاوتِ انسانی، خودآفرینی و فراهمساختنِ جامعهای که سازماندهیِ آن پالایش و تلطیفِ عشقِ بهراستی زیسته را یگانه منبعِ الهامی بداند که قادر است جامعه را از ابتلاء
پیشپاافتادههای بنیادی، که در شمارههای ۷ و ۸ نشریهٔ انترناسیونال سیتواسیونیست منتشر شد، در سال ۱۹۶۲ نوشته شده بود، در زمانی که ما چند نفری بودیم که از احساسی استثنایی و خطیر به شور و هیجان آمده بودیم، یعنی از این احساس که تنها کسانِ در جهانیم که دقیقاً میدانیم چرا نمیخواهیم از چنین جهانی باشیم. ما داریم زیرِ روکشِ امورِ پیشپاافتادهای خفه میشویم که نسل اندر نسل فروبلعیده شدهاند و قرنهاست که ملبس به پسندِ روزْ ناقوسِ زوال و بیهودگیِ سرنوشتهای انسانی را مدام به صدا درمیآورند. شرطبندی من این است که در زمانی کوتاهتر و با خستگیِ کمتر میتوان این پیشپاافتادگیها را فسخ کرد و به جای آنها پیشپاافتادگیهایی بناشده بر بنیانی دیگر نشاند: ذوق و ذائقهٔ زندگی، اکتشافِ عرصهٔ حیات، سخاوتِ انسانی، خودآفرینی و فراهمساختنِ جامعهای که سازماندهیِ آن پالایش و تلطیفِ عشقِ بهراستی زیسته را یگانه منبعِ الهامی بداند که قادر است جامعه را از ابتلاء به بتوارگی پول، خواستِ قدرت، حرمان و راهبردهای کینهتوزی، که تا به امروز ناانسانیتِ بنیادیِ آن را تعیین کردهاند، مصون نگاه دارد.

دیدگاهها
حذف فیلترهاهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.