سفر دریایی با دن کیشوت

در بهار سال ۱۹۳۴ توماس مان، به‌دعوت ناشر امريكايیِ آثارش براى یک سلسله سخنرانى به امریکا رفت. آن زمان تنها وسيلهٔ عبور از اقیانوس اطلس كشتى‌ اقيانوس‌پيما بود، با سفرى بيش يا كم ده روزه.
توماس مان در اين سفر با خواندن رمان دن كيشوت سرگرم بود و هم‌زمان در تفسير لطايف و طنز اين رمان جهانى يادداشت‌هايى بر كاغذ مى‌آورد، مجموعه‌اى از باريك‌نگرى چندسويه كه به این کتاب شكل داده است.
در آن زمان یک سالى مى‌شد كه هيتلر در آلمان به قدرت رسيده بود و در پى آن توماس مان از وطن خود رانده شده بود. درد آوارگى و بيم از وقوع جنگ از ديگر دغدغه‌هاى او هنگام نگارش اين سفرنامه بود و به آن رنگى از غم داده‌ است.

 از دن كيشوت تفسير بسيار درخشانی هم از هاينريش هاينه، شاعر آلمانى قرن نوزدهم، پيوست اين کتاب شده است، به‌همراه چهره‌نگارى‌اى از شاه فيليپ دوم، خودكامهٔ اسپانيايى هم‌روزگار سروانتس.

130.000تومان

توضیحات تکمیلی

ترجمه از

نویسنده

توماس مان

مترجم

محمود حدادی

نوبت چاپ

سوم

تاریخ نشر

1402 (اول، 1398)

قطع

رقعی

نوع جلد

گالینگور (جلد سخت)

تعداد صفحات

۱۲۹

شابک

978-600-490-145-1

موضوع

سفرها، خاطرات، ایالات متحده آمریکا

وضعیت نشر

تجدید چاپ

توضیحات

پایان اروپا

شرحی از دو سفر: توماس مان بزرگ، به امریکا دعوت شده تا در مورد رمان آخرش سخنرانی کند. رمان دن کیشوت را با خود آورده تا اوقات بیکاری در کشتی را با خواندن آن بگذراند. کتاب «سفر دریایی با دن کیشوت» شرح خاطره‌گونی از این دو سفر است: سفری بیرونی با کشتی به سوی نیویورک و سفری درونی به رمان دن کیشوت. مان با یک تدوین موازی مدام بین خاطرات این دو سفر در رفت و آمد است و از یک طرف مشاهدات خود را از سفر دریایی‌اش می‌نویسد و از طرف دیگری هر از چند گاهی گریزی می‌زند به رمان دن کیشوت (به خصوص جلد دوم) و نکاتی جذاب در مورد آن مطرح می‌کند.
می‌گویید: آیا همه‌اش همین است؟ توماس مان، نویسنده‌ی پیچیده‌ای که آثارش به لایه‌لایه‌بودن معروفند، چرا باید چنین چیزی بنویسد؟ حق با شماست اما مسئله به همین سادگی هم نیست. سال ۱۹۳۴. نازی‌ها تازه در آلمان قدرت گرفته‌اند. مان در تبعیدی خودخواسته در زوریخ زندگی می‌کند. جایی که خودش می‌گوید خانه‌اش نیست. یک غریبه. یک مهاجر. یک دن کیشوت. کسی که خودخواسته در پی جهانی بهتر خود را آواره کرده است. غم و تیرگی مهاجرت در سر تا سر این اثر کوتاه موج می‌زند.
مسئله به همین جا هم ختم نمی‌شود. سفر دریایی مان به جایی «خارج از اروپا»ست. او دارد اروپا را پشت سر می‌گذارد و هم‌زمان مشغول خواندن کتابی است که یکی از بنیانگذاران اروپای نوین آن‌را نوشته: سروانتس. سفری دریایی به خارج از اروپا و سفری ذهنی به داخل اروپا. این مسئله برای مان اهمیت زیادی دارد. برای او قدرت گرفتن نازی‌ها و جنگ قریب‌الوقوع، گونه‌ای «پایان اروپا» محسوب می‌شود. پایانی که می‌توان رد آن را در آغاز، در همان جلد دوم دن کیشوت هم یافت: تیره، غمگین، سنگین، رو به ویرانی و مرگ. مان دارد با رمانی که شروع اروپای مدرن محسوب می‌شود اروپا را ترک می‌کند و معنای رؤیایی که شب آخر می‌بیند هم همین است. او می‌بیند که کیشوت به خوابش می‌آید اما با چشمانی نافذ و سبیلی پرپشت: کیشوت به زرتشت تبدیل شده است. پایان هر چیز اروپایی به معنای بزرگ و باشکوه کلمه. آغاز توحش، مهاجرت و ویرانی: «و این حس و اندیشه‌ای است زیادی اروپایی و رو به گذشته! اما در پیش رو و از دل مه صبحگاهی آرام آرام آسمانخراش‌های منهتن سر برمی‌دارند، چشم‌انداز خیال‌انگیز منزل مهاجرنشینان، کوه‌واره‌ی یک کلان‌شهر».

تحریریهٔ نشر نو

محتوایی یافت نشد

مطلبی یافت نشد

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “سفر دریایی با دن کیشوت”

کتاب‌های مرتبط