
پایان دموکراسی
۳۰۰.۰۰۰تومانهرگاه که دموکراسیِ دیگری در سراشیبی سقوط میافتد، میخواهیم بدانیم آیا هشداری است به سرنوشت احتمالیِ دموکراسیِ ما؟ هر وقت که جان مردم از یک سیاستمدار به لب میرسد، راهی هست تا سیاستمداری دیگر را به جای او انتخاب کنند. رهبرانِ مخوف یا چنانکه در چین میگفتند «امپراتوران بد» ممکن است بی سر و صدا سر به نیست شوند.احزاب سیاسیِ در حال احتضار، سرانجام به گورستان تاریخ سپرده میشوند. اگر دموکراسی واقعاً مغفول بماند یا تضعیف شود، بعید نیست که یک «امپراتور بد» آهسته در نهادهای آن بخزد و جا خوش کند، طوری که دیگر نتوان از دستش خلاص شد.
حق حق داشتن
حقِ حق داشتن مفهومی تازه و منبعی مهم برای تفکّر و کنشِ سیاسی در زمانهی ما است. عصری که روز به روز و در گوشه و کنار جهان بر شمار افرادی که عاجز از تعلّق به یک جامعهی سیاسی هستند افزوده میشود. هانا آرنت این عبارت را در نقد «حقوق بشر» بهکار میگرفت و او بر آن بود که اساساً مفهوم حقوق بشر انسجام لازم را جهت اینکه مبنایی برای نظریهی سیاسی دموکراتیک باشد ندارد. در کتاب حاضر، سعی بر آن است که با ارائهی قرائتی نقّادانه از حقِ حق داشتن، اصول و منابعی برای تلاشهای دموکراتیک پرورده شود.
حقوق بینالملل کیفری
حقوق بینالملل کیفری شاخهای ترکیبی از حقوق بینالملل عمومی است که در عین حال مفاهیم و اصول و تعابیر حقوقی منتج از حقوق کیفری داخلی و حقوق بشر و حقوق بشردوستانه بارورش کرده است. این شاخه از حقوق عمدتاً با محاکمات نورنبرگ پس از جنگ جهانی دوم مورد توجه قرار گرفت و طی این محاکمات، مسئولیت کیفریِ فرد در صحنهٔ بینالمللی استقرار یافت.
حقوق بینالملل کیفری ضمن منع افعالی خاص همچون «جنایت جنگی» و «جنایت علیه بشریت»، مسئولیت کیفری را بر افرادی که مرتکب چنان افعالی میشوند تحمیل میکند. اگر تا پیش از این، مسئولیت بمباران غیرنظامیان، بهعنوان عملی خلاف قانون، متوجه دولتی بود که نیروهایش دست به بمباران زده بودند، از این پس عمل مزبور جنایت جنگی به شمار میرود و آمران و مباشران حمله به غیرنظامیان نیز مشمول مسئولیت کیفری خواهند بود.
تأسیس دیوان بینالملل کیفری (ICC) حرکتی شگرف است به سوی تحول و تکامل مجموعهای از قوانین کیفری بینالمللی به معنای واقعیِ آن. بنابراین با اطمینان میتوان ادعا کرد که اکنون بهسمت تکوین یک مجموعهٔ کاملِ قانونی در این حوزه پیش میرویم.
 
	 
	 
			