مردی که زنش را با کلاه اشتباه می‌گرفت!

دکتر آلیور ساکس، از برجسته‌ترین پزشکانِ نویسندۀ قرن بیستم و بیست‌ویکم، داستان‌‌های عجیب اما واقعی انسان‌هایی را روایت می‌کند که در دنیای غریب  و به‌ظاهر  گریزناپذیر انواع اختلال‌های عصب‌روان‌شناختی به دام افتاده‌اند.
در این کتاب حکایت افرادی آمده که گرفتار ناهنجاری‌های فکری و ادراکیِ باورنکردنی هستند: بیمارانی که خاطراتشان را از دست داده‌اند، و همراه آن بخش بزرگی از گذشته‌شان را؛ بیمارانی که قادر به تشخیص افراد یا اجسام آشنا نیستند؛ دست‌ها و پاهایشان برایشان بیگانه شده و حتی انسان‌هایی عقب‌افتاده قلمداد شده‌اند، اما در همین حال از استعدادهای هنری و ریاضیاتی ناشناخته و فوق‌العاده‌ای برخوردارند.
دکتر ساکس لحظه‌ای هم فراموش نمی‌کند که مسئولیت نهایی پزشک در برابر کیست: «انسانی دردمند که رنج می‌کشد و مبارزه می‌کند.»

۳۰۰.۰۰۰تومان

دکتر آلیور ساکس، از برجسته‌ترین پزشکانِ نویسندۀ قرن بیستم و بیست‌ویکم، داستان‌‌های عجیب اما واقعی انسان‌هایی را روایت می‌کند که در دنیای غریب  و به‌ظاهر  گریزناپذیر انواع اختلال‌های عصب‌روان‌شناختی به دام افتاده‌اند.
در این کتاب حکایت افرادی آمده که گرفتار ناهنجاری‌های فکری و ادراکیِ باورنکردنی هستند: بیمارانی که خاطراتشان را از دست داده‌اند، و همراه آن بخش بزرگی از گذشته‌شان را؛ بیمارانی که قادر به تشخیص افراد یا اجسام آشنا نیستند؛ دست‌ها و پاهایشان برایشان بیگانه شده و حتی انسان‌هایی عقب‌افتاده قلمداد شده‌اند، اما در همین حال از استعدادهای هنری و ریاضیاتی ناشناخته و فوق‌العاده‌ای برخوردارند.
دکتر ساکس لحظه‌ای هم فراموش نمی‌کند که مسئولیت نهایی پزشک در برابر کیست: «انسانی دردمند که رنج می‌کشد و مبارزه می‌کند.»

ترجمه از

نویسنده

مترجم

ماندانا فرهادیان در سال ۱۳۴۷ در تهران متولد شد. او در دانشگاه صنعتی امیرکبیر در رشتۀ کارشناسی فیزیک تحصیل کرد و سپس کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه تحصیلات تکمیلی در علوم پایۀ زنجان دریافت کرد. فرهادیان کار ترجمه را از دهۀ ۱۳۷۰ با ترجمۀ مقالاتی در مجلۀ فیزیک آغاز کرد. از جمله ترجمه‌های او می‌توان به عنوان‌های «مردی که زنش را با کلاه اشتباه می‌گرفت»، «زندگی پنهان ذهن»، «یخچال اینشتین»، «زنان در علم» و «تاریخ مختصر علم» اشاره کرد.
نوبت چاپ

هشتم

تاریخ نشر

1402 (اول، 1395)

قطع

رقعی

نوع جلد

شومیز (جلد نرم)

تعداد صفحات

۳۳۰

شابک

‭978-600-7439-33-3

موضوع

عصب‌شناسی: لطایف و حکایت

وضعیت نشر

تجدید چاپ

دسته بندی ها:

علوم اعصاب

دیدگاهها

حذف فیلترها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “مردی که زنش را با کلاه اشتباه می‌گرفت!”

ویژگی‌های محصول

لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ، و با استفاده از طراحان گرافیک است، چاپگرها و متون بلکه روزنامه و مجله در ستون و سطرآنچنان که لازم است، و برای شرایط فعلی تکنولوژی مورد نیاز، و کاربردهای متنوع با هدف بهبود ابزارهای کاربردی می باشد، کتابهای زیادی در شصت و سه درصد گذشته حال و آینده، شناخت فراوان جامعه و متخصصان را می طلبد، تا با نرم افزارها شناخت بیشتری را برای طراحان رایانه ای علی الخصوص طراحان خلاقی، و فرهنگ پیشرو در زبان فارسی ایجاد کرد، در این صورت می توان امید داشت که تمام و دشواری موجود در ارائه راهکارها، و شرایط سخت تایپ به پایان رسد و زمان مورد نیاز شامل حروفچینی دستاوردهای اصلی، و جوابگوی سوالات پیوسته اهل دنیای موجود طراحی اساسا مورد استفاده قرار گیرد.

ترجمه از

نویسنده

مترجم

ماندانا فرهادیان در سال ۱۳۴۷ در تهران متولد شد. او در دانشگاه صنعتی امیرکبیر در رشتۀ کارشناسی فیزیک تحصیل کرد و سپس کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه تحصیلات تکمیلی در علوم پایۀ زنجان دریافت کرد. فرهادیان کار ترجمه را از دهۀ ۱۳۷۰ با ترجمۀ مقالاتی در مجلۀ فیزیک آغاز کرد. از جمله ترجمه‌های او می‌توان به عنوان‌های «مردی که زنش را با کلاه اشتباه می‌گرفت»، «زندگی پنهان ذهن»، «یخچال اینشتین»، «زنان در علم» و «تاریخ مختصر علم» اشاره کرد.
نوبت چاپ

هشتم

تاریخ نشر

1402 (اول، 1395)

قطع

رقعی

نوع جلد

شومیز (جلد نرم)

تعداد صفحات

۳۳۰

شابک

‭978-600-7439-33-3

موضوع

عصب‌شناسی: لطایف و حکایت

وضعیت نشر

تجدید چاپ

دسته بندی ها:

علوم اعصاب

معرفی محصول

دکتر آلیور ساکس، از برجسته‌ترین پزشکانِ نویسندۀ قرن بیستم و بیست‌ویکم، داستان‌‌های عجیب اما واقعی انسان‌هایی را روایت می‌کند که در دنیای غریب  و به‌ظاهر  گریزناپذیر انواع اختلال‌های عصب‌روان‌شناختی به دام افتاده‌اند.
در این کتاب حکایت افرادی آمده که گرفتار ناهنجاری‌های فکری و ادراکیِ باورنکردنی هستند: بیمارانی که خاطراتشان را از دست داده‌اند، و همراه آن بخش بزرگی از گذشته‌شان را؛ بیمارانی که قادر به تشخیص افراد یا اجسام آشنا نیستند؛ دست‌ها و پاهایشان برایشان بیگانه شده و حتی انسان‌هایی عقب‌افتاده قلمداد شده‌اند، اما در همین حال از استعدادهای هنری و ریاضیاتی ناشناخته و فوق‌العاده‌ای برخوردارند.
دکتر ساکس لحظه‌ای هم فراموش نمی‌کند که مسئولیت نهایی پزشک در برابر کیست: «انسانی دردمند که رنج می‌کشد و مبارزه می‌کند.»

نظرات خریداران

دیدگاهها

حذف فیلترها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “مردی که زنش را با کلاه اشتباه می‌گرفت!”

نیز پیشنهاد می‌کنیم