-20%
قسطنطنیه
«چشمانداز» بزرگترین مایهٔ لذت قسطنطنیه بود. ترکیب آب و معماریاش آنقدر خیرهکننده بود که بوسفور را شاعران «مرواریدی در میان دو زمرد» و «جواهری بینظیر در حلقهٔ امپراتوری جهانی» نام گذاشته بودند. عشق به چشمانداز بر نقشهٔ خانههای شهر تأثیر گذاشته بود.
در این شهرِ چشماندازها، منظره مانندِ گفتار یا نوشتار، نوعی ارتباط مدام بود. سلطان اغلب مواقع از ایوان قصر توپکاپی با تلسکوپ غَلَطِه را تماشا میکرد و اهالی غَلَطِه در هر فرصتی با تلسکوپ قصر را تماشا میکردند. یکبار چیزی نمانده بود که انعکاس نور خورشید بر تلسکوپ سفیر فرانسه باعث تعلیق روابط سیاسی دو کشور شود. در قرن نوزدهم، شاهزادهخانمها «مهارت خاصی در پنهان کردن دوربین چشمی لابهلای چین و شکن پردههای تور و ابریشم پیدا کرده بودند و با آن همسایهها و مهمانها را نگاه میکردند. بهندرت اتفاقی رخ میداد که اهل حرمسراها نمیدانستند یا نمیدیدند.» (امروز نیز دوربین چشمی وسیلهای ضروری در خانههای اطراف بوسفور به شمار میآید.)
عثمانیها باغهای بسیار گوناگونی در قسطنطنیه خلق میکردند: باغ بهشت با باغچهٔ گل در داخل خانه؛ باغ عشرت و سرور در خارج از خانه؛ باغهای پلهپله که داربستهای تاک بر آنها سایه میانداخت؛ باغ میوه و سبزیکاری موسوم به بستانلَر؛ باغهای گودِ پایینتر از سطح حیاط به منظور خنکی در تابستان.
گورستانهای پرگل، که در سرتاسر تپهها و درههای بیرون شهر به چشم میخوردند، باغهای خاص قسطنطنیه به شمار میآمدند. بین مقابر عثمانیان یا در اطرافِ سوراخهایی که میان آنها به وجود میآمد، درختان سرو و گل و گیاه خودرو قد علم میکرد.
فیلیپ مَنسِل در سال ۱۹۵۱ در لندن زاده شد و در سال ۱۹۷۸ از یونیورسیتی کالج لندن دکتری گرفت. او نویسندهٔ تاریخ دربارها و سلسلهها و شهرهای فرانسه و عثمانی است. از آثار او است: شرححال لویی هجدهم؛ پاریس بین امپراتوریها، ۱۸۵۲ ـ ۱۸۱۴؛ زندگی لویی شانزدهم؛ سلاطین در اوج جلال و شکوه: آخرین سالهای جهان عثمانی؛ و لِوانت: شکوه و فاجعه در مدیترانه. کتابهایش به زبانهای ایتالیایی و یونانی و ترکی ترجمه شده است. او با نشریات بسیاری ازجمله فاینَنشِل تایمز، دِیلی تلگراف، اسپکتِیتور، آپولو و اینترنشنال هرالد تریبیون همکاری داشته است.
مَنسِل عضو انجمن تاریخی سلطنتی بریتانیا، انجمن تاریخی سلطنتی و سردبیرِ تاریخنگار دربار و خبرنامهٔ انجمن مطالعات دربار است. کتاب حاضر به زبانهای ترکی و یونانی ترجمه شده است.
گنجینهای پایانناپذیر از اطلاعات شگفتیآور و مکاشفات بینظیر… یک تاریخ فرهنگی و اجتماعی و در عین حال سیاسی. تصویر محققانه و ممتاز منسل از این شهر سلطنتی فریبنده و رنگ و بوی بومی آن مسحورکننده است… من آن را یکنفس خواندم… آرزو داشتم باز هم ادامه مییافت.
ــــ رابرت کروِر، اسکاتزمَن
شاهکاری محققانه و بینقص، اثر تاریخی پرکار و استادانه… از زمانی که رانسیمان قلمش را زمین گذاشت، چنین تاریخ محکم و موثقی در مطالعات خاورمیانه پدید نیامده است… جای تردید نیست که این کتاب در ردیف کارهای کلاسیک قرار میگیرد.
ــــ ویلیام دالریمپل، ایندیپندنت
بینظیر و فوقالعاده … تجربه و حیات یک شهر در این کتاب میبالد… انسان در طول مطالعه، ضربان قلب سرخوشانه و اسرارآمیز قسطنطنیه را حس میکند.
ــــ مایکل راتکلیف، اُبزِروِر
این معرفی کوتاه و مختصر حق مطلب را در مورد غنا و پختگی این کتاب ادا نمیکند. مَنسِل، برای خلق این اثر، انبوهی اطلاعات خیرهکننده، حکایت و لطیفه جمعآوری و تجزیه و تحلیل کرده است… قسطنطنیه برای خوانندهٔ عادی نوشته شده، اما تحسین محققان و متخصصان آکادمیک عثمانی را نیز برمیانگیزد.
ــــ نوئل مالکولم، ساندی تلگراف
دیدگاهها
Clear filtersهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.