ناموجود
«والسها با ما خوب تا نمیکنند…»
کاسی و برادرهایش از رفتن به مغازۀ والس منع شده بودند؛ خودشان هم میدانستند که آنجا توی دردسر میافتند. اما چیزی که انتظارش را نداشتند این بود که بشنوند آقای تامبی، پیرمرد سیاهپوست، جرئت کند مغازهدار سفیدپوست را به اسم کوچکش صدا بزند. سال ۱۹۳۳ است و ایالت میسیسیپی امریکا؛ و هر بچهای میداند چه کارهایی را باید بکند و چه کارهایی را نباید؛ اما اوضاع همیشه هم قابل پیشبینی نیست….
دیدگاهها
حذف فیلترهاهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.