مغاک جنون
درمانگری که مرزهای دوردست جنون را میکاود گاه به چیزی کاملاً غیرمنتظره میرسد: خودش. در میان دلهای شکسته، ذهنهای خردشده و نابودشدنها، گویی نگارههای زندگی و دنیای درمانگر است که ترسیم میشود. آیا معنایش این است که درمانگر باید تشخیص اختلال روانی بگیرد و دارودرمانی و حتی بستری شود؟ احتمال دیگر این است که کسانی که «دیوانه» خوانده میشوند انسانهایی باشند «زیادی انسانی» که مسیر زندگیشان مشابه مسیر خود درمانگر است. اگر حیطهای که «روانپریشی» نامیده میشود آینۀ روح خود درمانگر باشد که با شفافیتی نامعقول پیش رویش به نمایش درآمده است چه؟ اگر کار بررسی و فهم جنونْ فرصتی برای کشف کیستیِ خود درمانگر باشد چه؟
آشفتگیهای شدید روانی معمولاً ظاهری مبهم و غیرقابلدرک دارند. با این حال، هر چقدر هم که فهم این علائم دشوار باشد، ذاتاً به رویدادهای انسانیای مربوط است که در زمینههایی انسانی رخ دادهاند. اما مسأله فقط این نیست. وقتی درمانگر به داستانهای انسانیِ این بیماران آشفتهحال گوش میکند، ناگزیر، خود را کشف میکند. هدف محوری کتاب «مغاک جنون» زدودن مرزهای سفت و سختی است که جنون را از سلامت عقل جدا میکنند، تا بتوان پدیدۀ اختلالات شدید روانی را به دایرۀ قابلفهم انسانی برگرداند.
«مغاک جنون» مجموعهای است از روایتهای بالینی و شرح زندگی افراد بحرانزده، همراه با تأملاتی در مورد شکستها و موفقیتهای درمانی ایشان. این کتاب که حاصل تجربهٔ پنجاهسالهٔ دکتر جرج اتوود در زمینهٔ مطالعه و درمان جنون در تمام اشکال آن است به طیف وسیعی از وخیمترین وضعیتهای هیجانی بیماران میپردازد: از جلوههای مختلف روانپریشی و افسردگی و اقدام به خودکشی گرفته تا تأثیر آسیبهای عمیق کودکی، تکهپاره شدن شخصیت به چندین «خود»، رابطهٔ جنون و نبوغ، و اهمیت پیشفرضهای فلسفی در کار بالینی با اختلالات روانی شدید.
اتوود در «مغاک جنون» بارها بر سرشت انسانی و ماهیت بیناذهنیتیِ جنون تأکید میکند، ماهیتی که حتی در وخیمترین بیماریهای روانی و در اوجهای خیرهکننده و حضیضهای دردناکِ جستجوی بیامانِ بیمار و درمانگر به دنبال حقیقت در زندگی به چشم میخورد. بعید است کسی داستانهای بالینی این کتاب را بخواند و به آنچه در اعماق وجود خودش نهفته است نزدیکتر نشود.
دیدگاهها
حذف فیلترهاهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.