
علیرضا سیفالدینی (زادۀ ۱۳۴۶ در تبریز) نویسنده، منتقد ادبی، و مترجم ایرانی است.
علیرضا سیفالدینی در بیستویک سالگی دو کتاب در تبریز منتشر کرد: اولی «سندباد: بازنویسی حکایات اصلی هزار و یک شب»، و دومی «مرد کوهستان» که ترجمهٔ رمانی از یاشارکمال بود. در همان سالها کتاب «اسطورۀ آفرینش از نگاه ترکان» را به فارسی ترجمه کرد. این کتاب هرگز منتشر نشد. علیرضا سیفالدینی در سنین بیستوچهارـپنج سالگی یک صفحهٔ ادبی با عنوان قلم در روزنامهٔ «فروغ آزادی» در تبریز منتشر میکرد که در آن داستانهای داستاننویسان تبریزی را معرفی و نقد میکرد. بعدها فعالیت ادبی را با چاپ مقاله و شعر در نشریهٔ آدینه تبریز ادامه داد.
در اوایل دههٔ هفتاد نقدها، داستانها، شعرها، ترجمههای علیرضا سیفالدینی، در تهران، در مجلههای ادبی، مانند: تکاپو، آدینه، بایا، دوران، توسعه و… منتشر میشدند. در بیستوپنج سالگی کتاب «قصهمکان: مطالعهای در شناخت داستان نویسی ایران» و «بختکنگار قوم» را برای چاپ آماده کرد که پس از پنج سال چاپ و منتشر شدند.
علیرضا سیفالدینی در سال ۱۳۸۲ برای بهترین نقد ادبی موفق به دریافت جایزۀ ادبی صادق هدایت شد. در سال ۲۰۰۵ به دعوت انجمن مستقل بینالمللی شاعران و نویسندگان به بریتانیا رفت. در سال ۲۰۰۶ با دعوت انجمن مستقل ادبی «همسایه در را باز کن» در دانشگاههای استانبول و آنکارا به شعرخوانی و سخنرانی پرداخت. سیفالدینی، داور ثابت جایزه ادبی مهرگان است.
آرامش
۶۰۰.۰۰۰تومانآرامش با زبانی شاعرانه و نگاهی ژرف به تحولات اجتماعی و زمانه، خواننده را به استانبول دهههای پرآشوب میبرد و به داستان زندگی و اندیشههای ممتاز میپردازد: مردی حساس و اندیشمند که در میانهٔ عشق پرشور به نوران و دغدغههای فلسفی و اجتماعی خود گرفتار شده است و در بحبوحۀ تغییرات برقآسای جامعۀ ترکیه با پرسشهایی بنیادین دربارۀ معنای زندگی و گذر زمان و پیوند سنت و مدرنیته دستوپنجه نرم میکند.
تاریخ خاص تنهایی
۲۰۰.۰۰۰تومانتاریخ خاص تنهایی رمانی است تأملبرانگیز، غافلگیرکننده و «خاص»؛ تاریخِ زندگی انسانهایی است عاصی و دورمانده از عشق. خسروبیک که زمانی از اعضای اتحاد و ترقی بود و در برههای از زندگی کشتن را جایگزین عشقورزی کرد، سرانجام در آخرین روزهای عمر با ترس و حیرت به عشق رو میکند، اما دیگر دیر شده است. نِرمین همواره عشق را میجوید اما وقتی مردی به خاطرش رنج میکشد، او را ترک میکند، چون معتقد است هر عشقی تاریخ خاص خود را دارد؛ تاریخی که با جنگ، شکست، رنج، ویرانی و آتشبس پیش میرود. این تاریخ خاص مانند آنچه مورخان مینویسند همواره آکنده است از درد و تباهی؛ تاریخی است که شادیها را نادیده میگیرد. از سوی دیگر، مُبرّا شخصیتی است که با وجود تمنای عشق، همیشه احساسات خود را پنهان و سرکوب کرده و با رفتارهای آکنده از بیمهری دیگران به دوران کهولت رسیده است و در نهایت، بهایی بس گران میپردازد.
مردن آسانتر از دوست داشتن است
مردن آسانتر از دوست داشتن است
مردن آسانتر از دوست داشتن است روایت مردگانیست که در کوشکی قدیمی گرد آمدهاند و ماجراهای زندگی خود و زمانهشان را بازمیگویند؛ روایت انسانهایی که شرمگینانه و منفعلانه از ابراز عشقشان به یکدیگر، و بنابراین از هر گونه شکل دادن به رابطهای سالم و نشاطبخش عاجزند و این عجز ناشی از شرم که ریشه در سنتهای فرهنگی و اجتماعی عجینشده با وجود آدمی دارد، چندان ایشان را در چنبرهٔ خود گرفته است که حتی پس از مرگ نیز رهایشان نمیکند: میمیرند و سخن دل را نهفقط به معشوق، که حتی به خود نیز بازنمیگویند. در پسزمینهٔ عجز این آدمها در ابراز عشق و ایجاد ارتباط عاطفی با یکدیگر، با دورهای پرآشوب و کوتاه از تاریخ ترکیه در اواخر دوران امپراتوری عثمانی آشنا میشویم؛ به سعی دولتهای بزرگ دنیا و مخالفان داخلی زوال امپراتوری که از درون به انحطاط رسیده نزدیک است و این نقطهٔ آغاز جنگیست که حاصل آن چیزی نیست مگر فلاکت و تحقیر آدمیان و گسیختگی اجتماعی و سیاسی و تجزیهٔ امپراتوری.
 
	 
	 
			 
			