مرشد و مارگریتا (ویراست دوم)
۸۰۰.۰۰۰تومانمیخائیل بولگاکف سیزده سال آخر عمر خود را صرف نوشتن کتاب مرشد و مارگریتا کرد که به گمان بسیاری از منتقدان با رمانهای کلاسیک پهلو زده و بیتردید از درخشانترین آثار ادبی روسیه به شمار میرود. هنگام درگذشت بولگاکف جز همسر و دوستان نزدیکش کسی از وجود این کتاب خبر نداشت. ربع قرن پس از مرگ نویسنده، رمان بالاخره اجـازۀ انـتشـار یـافت و سیصدهزارتای آن یکشبه به فروش رفت و سپس هر نسخۀ آن تا صد برابر قیمت فروخته شد. دربارۀ این رمان شگفتانگیز بیش از صد کتاب و مقاله تنها به زبان انگلیسی نوشته شده است.
آرامگاه لنین
اتمام چاپدر روسیه همه به قانونی بودن وجود خود شک دارند؛ شاید هم به همین دلیل است که هر طور شده تا به امروز دوام آوردهایم، به میمنت همین هارمونی میان بیقانونیها.
انگار حکـومت خودش هم این ساخـتار جدید بهاصطلاح دموکراتیک را باور ندارد و دولتمردان در ناخودآگاهشان امید دارند که اگر همه چیز از هم پاشید، در آخرین لحظه به این تابوت فناناپذیر چنگ بزنند و نجات پیدا کنند.
عامۀ مردم هم دلشان نمیخواهد لنین به خاک سپرده شود. با خود فکر میکنند اگر امروز لنین را به خاک بسپارند، از فردا همه را مجبور خواهند کرد جدی کار کنند، بدون بدمستی و دزدی. خوب چه کسی خواهان چنین چیزی است؟ بهتر است همه چیز همانطور که هست باقی بماند.
وقتی زندگانْ مردگان را به خاک نمیسپرند، طبق قانونی ماورایی و نانوشته، مردگان دست به کار دفن زندگان میشوند. و این قانون با بیرحمی در همهجا حاکم است.