
مترجم، پژوهشگر فلسفه و استاديار پژوهشکدۀ مطالعات بنيادين علم و فناوری است. از ایشان ترجمۀ کتابهای «زندگی 3:0، انسان بودن در عصر هوش مصنوعی» اثر مکس تگمارک، «فلسفۀ عشق» اثر اروینگ سینگر، «دوازده نظریه دربارۀ طبیعت بشر» اثر لزلی استیونسن، «فقط استدلال» اثر مایکل بروس و استیون باربن، «فلسفه زندگی» اثر کریستوفر همیلتون، «ساخت واقعیت اجتماعی» اثر جان سرل، «فلسفۀ ادبیات» اثر پیتر لامارک، «آرمانشهر، دلفین، رایانه»، «علم و شعر» هر دو از مری میجلی و «جهش اجتماعی» اثر ویلیام فون هیپل در فرهنگ نشرنو چاپ شده است.
آرمانشهر، دلفین، رایانه
آرمانشهر، دلفین، رایانه با زبان و ابزار مفهومی فلسفۀ جدید اما متأثر از نگاه و نوع دغدغۀ فیلسوفان بزرگ گذشته مسائل گوناگونی را طرح میكند. نویسنده میکوشد در اين كتاب فلسفه را به متن زندگی بازگرداند. از نظر او فلسفه به جز ساختن ابـزارهـای مــنطقـی ظـریف و پیچیده، باید شهود و بینش نيز به دسـت دهد. از ایـن مـنظر فلسفهورزی کـاری تـجمـلی و محض سرگرمی نیست، بلکه یک ضرورت است. در این کتاب از دشواریهای اساسی پیرامون مفاهیم محوری نـظیر آزادی، شخصیت، جنسيت، اراده، هوش، خلاقیت و... سخن گفته میشود. اینها مسائلی جدیاند که صرفنظر از اینکه چه کسی به آنها میپردازد، سرشتی فلسفی دارند.
جهان ریاضی ما
جهش اجتماعی
چگونه شش میلیون سال تکامل انسان زندگی امروزی ما را شکل داده است -از کار و روابط گرفته تا رهبری و نوآوری و، مهمتر از همه، جستوجویمان در پی شادکامی.
جهش اجتماعی میکوشد برخی یافتههای علمی تازه دربارهٔ شکلگیریِ ویژگیهای زیستی و روانی انسان را به زبانی ساده بیان کند و ضمن ارائهٔ روایتی جذاب از تاریخ تحولات زیستی گونهٔ انسان، چگونگی و چرایی شکلگیری برخی ویژگیهای روانی در انسان را توضیح میدهد. ایدهٔ محوری کتاب «فرضیهٔ مغز اجتماعی» است که میگوید: بزرگی مغز انسان برای مقابله با چالشهای پیچیدهای است که زندگی در محیط اجتماعی و تعامل با سایر همنوعان پیش روی او میگذارد. برتری انسان بر مقایسه با سایر جانوران بهویژه نخستیها تواناییِ اعجابانگیزش در تعامل با همنوعان و جامعه است، و نه مثلاً قابلیت چشمگیر در نوآوریِ فنی و کار با اشیاء.
روانشناس پیشرو، ویلیام فون هیپلانسانشناسی و زیستشناسی و تاریخ و روانشناسی را با علم تکامل درمیآمیزد و تاریخ تکاملی ما را قدمبهقدم دنبال میکند تا نشان دهد چگونه رویدادهایی در گذشتههای بسیار دورمان هنوز هم زندگی امروزمان را شکل میدهند. تأثیر این عوامل بسیار گسترده و چشمگیر است: از مسائل عادی و روزمره مانند میل به اغراقگویی و بزرگنمایی گرفته تا موارد عجیبی مانند اینکه چرا خودمان دروغهایمان را باور میکنیم.
چرا به علم اعتماد کنیم؟
- آیا پزشکان واقعاً میدانند چه میگویند وقتی به ما میگویند که واکسن زدن خطری ندارد؟
- آیا باید حرف متخصصان اقلیمشناسی را باور کنیم که دربارهٔ خطرات گرمایش جهانی هشدار میدهند؟
- چرا باید به علم اعتماد کنیم آن هم وقتی سیاستمداران ما چنین اعتمادی ندارند؟
- چگونه معرفت علمی (و خودمان) را از شر کسانی حفظ کنیم که علم منافعشان را تهدید میکند؟
- در عصر اخبار جعلی و حقایق شبه علمی و در دورهای که ایدئولوژی و نظرات شخصیِ غیرعلمی روی دست شواهد تجربی و روش علمی بلند شده است، علم چه جوابی دارد؟
- چرا، چگونه و در چه زمانی میتوان یا نمیتوان به علم اعتماد کرد؟
- چرا معرفت علمی را خصوصیت اجتماعیش قابل اعتماد میکند؟
- چگونه به حقیقت دست مییابیم؟
نیومی اورسکیز در این کتاب بسیار مهم دفاعی جسورانه و قاطع از علم میکند و روشن میسازد که چرا ماهیت اجتماعیِ معرفت علمی بزرگترین نقطهٔ قوت آن است و نیز مهمترین دلیلی که میتوانیم به علم اعتماد کنیم.
اورسکیز با دنبال کردن تاریخ و فلسفهٔ علم از اواخر قرن نوزدهم تا به امروز، توضیح میدهد که برخلاف باور رایج، هیچ روش علمیِ واحدی وجود ندارد بلکه قابلاعتماد بودنِ مدعاهای علمی ناشی از فرایندهایی اجتماعی است که از طریق آنها مدعاها با دقت فراوان بررسی و ارزیابی میشوند. این فرایندها بینقص نیستند ـــ وقتی پای انسان در میان است هیچ چیزی بینقص نیست ـــ اما نویسنده از موارد به خطا رفتن دانشمندان درسهای بسیاری اقتباس میکند. اورسکیز بیان میکند که چطور اجماعْ شاخصی اساسی است که نشان میدهد چه وقت تکلیف یک مسئلهٔ علمی روشن شده و چه هنگام معرفتِ تولیدشده به احتمال فراوان قابلاعتماد است.
این کتاب تفکربرانگیز و مناسبِ نیاز روز بر اساس سخنرانیهای تَنِر دربارهٔ ارزشهای انسانی در دانشگاه پرینستن تألیف شده است. محققان برجستهای در عرصهٔ علوم سیاسی، تاریخ علم، فلسفهٔ علم و اقلیمشناسی واکنشهای انتقادیای به موضوع کتاب داشتهاند که بر فایدهٔ این اثر افزوده است. مقدمهٔ روشنگر کتاب را استیون مَسیدو، نظریهپرداز سیاسی، نگاشته است.
دوازده نظریه دربارۀ طبیعت بشر
دوازده نظریه دربارۀ طبیعت بشر
این کتاب برای کسی نوشته شده است که بهدنبال «فلسفۀ زندگی» است؛ یعنی میخواهد درکی از طبیعت بشر داشته باشد که او را در مسیر زندگی راهنمایی کند. این راهنمایی قاعدتاً مبتنی است بر نوعی «تشخیص» دربارۀ اینکه مشکلِ ما انسانها در زندگی از کجاست، و آن هم به نوبۀ خود مبتنی است بر برخی «آرمانها» دربارۀ اینکه زندگی چهگونه باید باشد.
در این کتاب یک «نظریه دربارۀ طبیعت بشر» به معنای چارچوبی عقیدتی است که در آن از ۱) وضع کلی جهان، ۲) وضع انسان و جامعۀ انسانی، ۳) تشخیص کاستیهای زندگی انسان، و ۴) نسخهای تجویزی یا آرمانی برای زندگی انسان، سخن به میان آمده است. نویسندگان از همین طرح کلی بهره میگیرند تا مهمترین مکاتب فکری و فلسفی و مذهبیِ تاریخ حیات بشر را، از مکتب کنفوسیوس و آیین بودا گرفته تا ادیان ابراهیمی و کانت و مارکس و فروید، معرفی کنند.
ربات مخفی
زندگی ۳/۰: انسانبودن در عصر هوش مصنوعی
ما در آستانۀ عصری جدید قرار داریم. آنچه زمانی داستان علمیتخیلی به شمار میآمد بهسرعت رنگ واقعیت به خود میگیرد، چون هوش مصنوعی در همۀ حوزهها در حال ایجاد تحول است، از جنگ و جُرم و جنایت گرفته تا عدالت و مشاغل و جامعه ـــ و حتی برداشت ما از معنای انسان بودن. هوش مصنوعی بیش از هر فناوری دیگری توان دگرگون کردنِ آیندۀ مشترک ما را دارد، و برای بررسیِ این آینده هیچکس بهتر از مکس تگمارک نیست، استاد MIT و یکی از بنیادگذارانِ مؤسسۀ آیندۀ زندگی که کارهایش به پژوهش جدی در زمینۀ نحوۀ سودمند نگاه داشتن هوش مصنوعی بسیار کمک کرده است.
مکس تگمارک استاد فیزیک MIT و رئیس مؤسسۀ آیندۀ زندگی است. او مؤلف کتاب جهانِ ریاضیاتیِ ماست و در بسیاری از مستندهای علمی شرکت داشته است. عشقِ او به اندیشههای نو و ماجراجویی و آیندهای شوقانگیز مسری است. تگمارک در این کتابِ بسیار مهم که بر پژوهشهای ژرف استوار است ما را به عمق اندیشه دربارۀ هوش مصنوعی و وضع بشر میبرد و با پرسشهای اساسیِ زمانهمان رو در رو میکند.
ساخت واقعیت اجتماعی
ساخت واقعیت اجتماعی
مسئلۀ اصلی این کتاب از این قرار است: بخشهایی از جهانِ واقعی هست که فقط بهواسطۀ توافق انسانها واقعیت بهشمار میآید. یعنی بعضی چیزها فقط به این علت وجود دارند که ما معتقدیم وجود دارند. منظور چیزهایی است نظیر پول و دارایی و دولت و ازدواج. تا جایی که اکنون میدانیم، بنیادیترین خصوصیات این جهان همانگونه است که فیزیک و شیمی و دیگر علوم طبیعی توصیف میکنند. اما چگونه ممکن است در جهانی که بهتمامی از ذرات فیزیکیِ قرارگرفته درون میدانهای نیرو تشکیل شده است، جهانِ عینیِ پول و دارایی و ازدواج و دولت و انتخابات و فوتبال و مهمانی و تولد و دادگاه وجود داشته باشد؟ فیلسوف برجستۀ امریکایی، جان سرل، در این کتاب با انتزاع چند عنصر کلیدی از شبکۀ پیچیدۀ حیات اجتماعی، و ارائۀ تحلیلی منطقی از آن میکوشد درکی بنیادین از امر اجتماعی بهدست دهد. کتاب با پرهیز از مغلقگوییهای فلسفی و به زبانی ساده نگاشته شده است، اما در عین حال به بیان استدلالها و تحلیلهای فلسفی مهم و اساسی میپردازد.
علم و شعر
علم و شعر پژوهشی است ساده و روشن و بسیار ضروری درباره اینکه چرا و چگونه است که علم چنین نیروی عظیمی در شکل دادن به نحوه درک ما از خود، رفتارهایمان در برابر دیگران، و جایگاهمان در جهان دارد. فیلسوف بنام اخلاق، مری میجلی، با بینش دقیق و نثر روان خود نشان میدهد که چگونه ریشههای این مسئله به تصویر قطعهقطعه و اتمباورانهٔ علم باز میگردد که میراث ما از قرن هفدهم است.
تکهتکه کردن جهان به بخشهای کوچکتر و مشاهدهٔ جداگانهٔ هر یک از بخشها ممکن است در علم راهگشا باشد، اما این کتاب بهروشنی توضیح میدهد که چرا این نوع رویکرد هنگامی که برای درک خویشتن یا محیط اطراف و دیگر افراد به کار گرفته میشود، نتایج فاجعهباری میتواند داشته باشد. مری میجلی با اتکا به مثالهای گوناگون، از فرضیهٔ گایا گرفته تا بحثهای اخیر دربارهٔ مفهوم میم، بهروشنی شرح میدهد که این وضعیت چه میراث نامبارکی برای ما داشته است: کوششهای گمراهانه برای تقلیل ذهن به بدن، فردگراییِ سیاسی و اخلاقی، و تاخت و تازی بیدلیل به علم.
علم و شعر با استدلالهای قدرتمندش دربارهٔ اینکه هنر و شعر چگونه میتوانند به ما در حل برخی از این مشکلات یاری رسانند، کتابی است بسیار خواندنی برای همهٔ کسانی که به فلسفه و رابطهٔ میان علم و هنر علاقهمندند.
فقط استدلال: مهمترین ۱۰۰ استدلال فلسفۀ غرب
مدتها از آن زمان گذشته است که یک نفر میتوانست تمام آثار مهم فلسفۀ غرب را بخواند. برای مطالعۀ همه جور موضوعی -از کتاب مقدس گرفته تا حساب دیفرانسیل و انتگرال و دستور زبان و زیستشناسی- راهنماهای مفصل تدوین شده است اما تقریباً هیچ منبعی وجود ندارد که به عنوان راهنمای مطالعهٔ آثار فلسفی عمل کند.
فقط استدلال نوعی دایرةالمعارف فلسفی است: دایرةالمعارفی با ۱۰۰ مدخل، برای معرفی مهمترین استدلالهای فلسفۀ غرب. هر یک از صد فصل کتاب محتوایی مستقل دارد که به بیان فرض و نتیجه و گامها و همینطور قواعد منطقیِ بهکارگرفتهشده در استدلال میپردازد.
فلسفۀ ادبیات
فلسفۀ زندگی
فلسفۀ زندگی
فلسفۀ زندگی مجموعهای است از چند جستار یا مقالۀ فلسفی که مطابق تقسیمبندی رایج در حوزۀ «فلسفۀ اخلاق» قرار میگیرد. هميلتن برداشتی وسیع از مفهوم «اخلاق» در نظر دارد. او از جمله دربارۀ رازِ زادن و مردن، معنای حیات و پوچی زندگی، تقدیر و سرنوشت، نسبیگرایی، و ترس از مرگ بحث میکند. همینطور دربارۀ دو جنبۀ مهم از حیات انسان، یعنی خواب و آمیزش جنسی که در بررسیهای فلسفی کمتر مورد توجه بودهاند، تحلیلهای جالبی ارائه میدهد.
همیلتن کاملاً به این مسئله توجه دارد که «زندگی بسیار بسیار پیچیدهتر و در برابر توضیح مقاومتر از آن است که بتوان با مطالعۀ کتب دانشگاهی دربارۀ فلسفۀ اخلاق درکی کامل یا رضایتبخش از آن به دست آورد». اما میکوشد که به قول ویتگنشتاین «تعبیر خود را از امور» به دست دهد. او در این راه ذوق و حساسیت ادبی را در کنار نظم و منطق فلسفی به کار میگیرد و بحث را جابهجا با نقل قولهای شایسته از آثار شکسپیر، داستایفسکی، جورج الیوت، د. ه. لارنس، پروست، ت. س. الیوت، فیلیپ لارکین و بسیاری دیگر غنا میبخشد و از این رهگذر وجه تازهای از رابطۀ میان فلسفه و ادبیات را برای خواننده روشن میکند.