زندگی در تبعید
سراسر رمان، مثل همین صحنه، جذبه و شیفتگی آدمی در فرمهای مختلف است برای حفاظت و نگهداری از خاطرات و آنچه در ذهن میگذرد. کنایۀ اصلی در واژۀ «موزه» نهفته است که در عنوان اثر آمده و نهادی است متعلق به شوروی در برلین که در دنیای پساکمونیستی بیبازدیدکننده باقی مانده و بهگونهای فراموش شده است و اوگرشیچ در طول داستان این دغدغه را دارد که آیا دولت شوروی، همراه با ترک برلین، موزه را تعطیل و آثار نگهداریشده در آن را جابهجا خواهد کرد.