«همه میمیرند»، رمانی از سیمون دوبوار، داستان مردیست بهنام رایموندو فوسکا، که در سودای دگرگونکردن جهان زندگی جاویدان یافته است؛ اما…
«در زمان بیکرانه هیچ کاری نمیماند که ارزش آغازیدن، کوشیدن، و به پایان رسانیدن را داشته باشد… انسانهایی که دوست میدارد میمیرند و خاک میشوند. و مرگ عزیز، مرگی که زیبایی گلها از اوست، شیرینی جوانی از اوست، مرگی که به کار کردار انسان، به سخاوت و بیباکی و جانفشانی و ازخودگذشتگی او معنی میدهد، مرگی که همهٔ ارزش زندگی بسته به اوست، از فوسکا میگریزد.»
برشی از این رمان زیبا، به ترجمهٔ مهدی سحابی، را در صدانو و با کتابخوانیِ بهار فیروزه بشنوید.
قسمت دوم صدانو را اینجا بشنوید: