قصههایی دربارۀ دنیای واقعی
مجموعۀ کامل «قصههای برادران گریم» در سال ۱۸۱۲، دوازده سال پس از بروز نخستین نشانههای رفرماسیون (اصلاحات دینی) در ایالات آلمان، منتشر شد. با توجه به وضعیت تاریخی آن روزگار و غلبۀ مذهب پروتستان در آلمان و با اینکه هنوز سنتهای کاتولیکی چون انتخاب پدرخوانده و مراسم غسل تعمید و نامگذاری کودکان گرامی داشته میشدند، عقاید و باورهای پروتستانی در این قصهها حضوری چشمگیر و نقشی پُررنگ پیدا کردهاند. اکثر قهرمانها در این قصهها افرادی از دل جامعهاند که سبب میشود مخاطبان اصلی این کتاب یعنی عامۀ مردم با آنها راحتتر ارتباط برقرار کنند. اصول نگارش این حکایات چنین است: ترکیب واقعیت و خیال.
برادران گریم، از طریق آمیختن قصههای فولکلور آلمانی با موجودات افسانهای و حیوانات سخنگو و حتی شیاطین، درسهای اخلاقیای را که به کار عموم مردم میآید به مخاطبان خود میآموزند. آنها در این قصهها بر اهمیت رفتار پسندیده، کار سخت، مهربانی و تواضع تأکید میکنند. برای کودکان و نوجوانان، این درسها که از زبان موجودات افسانهای بیان میشود در حکم راهنماهایی هستند که در طول فعالیت سخت و دشوار زندگی روزمره یاریشان میکنند. در بسیاری از قصهها حداقل دو نوجوان با مشکلاتی اینچنینی مواجه میشوند تا در خلال داستان دریابند که فرجام آدمهای خودخواه و مغرور بد است و عاقبت افراد صبور و متواضع نیک. در پارهای از قصهها که سومین نوجوان وارد داستان میشود، این شخصیت نه خوب است نه بد، بلکه بازتابی است از رفتار شخصیت مغرور داستان یا رفتار کسانی که کمتر به کار و تلاش اشتیاق نشان میدهند یا دلسردند.
بزرگسالان درقصهها اشخاصی خیالی و قالبی و متنوعاند: زنان یا نامادریهای نامهرباناند و شاهزادههایی دربند و روستاییانی پاکدامن و مادرشوهرهایی که عروسان خود را متهم به آدمخواری میکنند (و متعجب خواهید شد از حضور گستردۀ این تیپ از شخصیتها در قصهها) و ساحرههایی پیر، یا آوارههایی در جنگلاند که میکوشند به دختران مظلوم یاری برسانند. شخصیت مردان داستان از حقهبازان و فریبکاران تا مردان ترسو و بیکفایت را دربر میگیرد که بیدلیل خشونت میورزند، در انتخاب همسر سطحی عمل میکنند، و تنها به همکاران خود وفادارند. این شخصیتهای بزرگسال زمانی از داستان عبرت میگیرند که با مقاومت اجتماعی مواجه میشوند و، با وجود اینکه سنشان بیشتر است و انتظار میرود عاقلتر باشند، نیاز به قدرت روحی و ذهنی بیشتری برای رسیدن به عاقبتی خوش دارند.
حیوانات در قصههای برادران گریم یکی از این دو نقش را دارند: یا موجوداتی هستند که در مواجهه با انسانها در جستوجوی عدالتاند یا تمثیلی از رفتارهای انسانی در جوامع حیوانی. یکی از بهترین نمونهها برای حیواناتی که در جستوجوی عدالتاند قصۀ «سگ و گنجشک» است که در آن گنجشک به دنبال انتقام از قاتل دوست صمیمی خود است و از آنجایی که مرد قاتل از عمل خود اظهار پشیمانی نمیکند، گنجشک او را به فقر میکشاند و باعث میشود زن آن مرد، در تلاش برای کشتن گنجشک، همسر خود را به قتل برساند.
عدالت بیچونوچرا نقشی کلیدی در قصهها بازی میکند؛ با این حال، در بعضیشان که منظری واقعگرایانهتر به خود میگیرند شخصیتها به سزای اعمالشان نمیرسند. هدف برخی از این داستانها ابراز واقعیتهای خشن و ظالمانۀ دنیای واقعی است، همانند این گزاره که هرکسی با قدرتی بیشتر از بقیه میتواند بر ضعیفان تسلط یابد (چنانکه در داستان «شراکت موش و گربه») و اینکه تعصب نژادی ممکن است از عدالت پیشی بگیرد (چنانکه در داستان «یهودی در خارزار»).
با توجه به وجوه و عناصر تیره در این قصهها، به نظر نمیرسد مخاطب تکتکشان کودکان خردسال باشند، بلکه برخی برای نوجوانان یازده سال به بالا و حتی جوانان مناسبترند. یاکوب و ویلهلم گریم از کنایات و استعارات تلخ و سیاه بهره میجویند تا جهان پیرامونشان را تصویر کنند، تا به خوانندگان خود ارزشهای اساسی و مهم زندگی را بیاموزند و در عین حال به آنها یادآوری کنند که باید انتظاراتشان را از جهان واقع در سطحی معقول نگه دارند.