طوفان در مرداب
در قلب اروپا طوفانی برپاست که تا جزیرهٔ سیسیل میرسد، طوفانی که نظمی کهن را به لرزه میاندازد. امواج انقلاب فرانسه به دروازههای سیسیل رسیده و اشراف بهدنبال جلوگیری از نفوذ آن به منطقه هستند. والی فرهیختهٔ سیسیل میکوشد که بساط دستگاه تفتیش عقاید را از سیسیل جمع کند؛ اما درباریان حضور او را برنمیتابند و کتابسوزان راه میاندازند. در این کارزار، کشیش دن جوزپه ولابهشیوهای غریب با این حاکمیت دسیسهباز میستیزد؛ میکوشد تاریخ را دوباره بسازد و گذشتهای را جعل کند بههوای آیندهای. مأمور میشود کتابی که خودش ادعا کرده مربوط به تاریخ سیسیل است را از زبانی که نمیداند ترجمه کند. اینگونه، با اسقف رفتوآمد میکند، به دربار راه مییابد، با اشراف نشستوبرخاست پیدا میکند. اشراف از بیم برملا شدن پیشینهٔ زمینخواریشان هرکاری میکنند که جوزپه را به زندان بیندازند. این جعل کتاب بهمرور و با تحول روحی او به کاری هنرمندانه بدل میشود…
قسمت هشتم صدانو را با کتابخوانیِ محسن صلاحی راد بشنوید.