فلسفه داستایفسکی
اتمام چاپشخصیتهای رمانهای داستایفسکی با گذشت زمان از ما دور نمیشوند؛ پیر نمیشوند، به قلمرو اثیری الهگان هنر کوچ نمیکنند… آنها در شبهای بیخوابی و تاریک بر در میکوبند، به بالینمان میآیند و ما را به گفتگوهای پرتشویش میکشانند.
با هر تپش قلبمان داستایفسکی به ما میگوید: «آری، میدانم؛ و بیش از آن هم میدانم، و چیزهای دیگری هم جز آن میدانم.» او با نگاه خیرۀ نافذ و مرموزش همواره در برابر ما میایستد، این راهنمای هشیار و تیزبین روح ما، و همزمان هم ما را هدایت میکند هم میپایدمان.
فلسفه کییرکگور
۱۲۰.۰۰۰تومانمیدانی که نیمشبی فرا میرسد که هر کسی دیگر باید نقابش را دور بیندازد؟ فکر میکنی میتوانی یواشکی اندکی پیش از آن نیمشب در بروی و مجبور نباشی نقابت را از چهره برداری؟
فلسفۀ جان استیوارت میل
۱۵۰.۰۰۰تومانمن نگاهم به پیش بود… به آیندهای که در آن بهترین خصلتهای دورههای بسامان با بهترین خصلتهای دورههای نابسامان یکجا جمع خواهند شد؛ آزادی بی قید و شرط اندیشه و آزادی نامقید عمل فردی به هر شکل که صدمهای به دیگران نرساند.
با پرورش آنچه در انسانها یگانه و مخصوص به خودشان است، و با میدان دادن به آنهاست که انسانها میتوانند موجوداتی شریف و زیبا شوند، و نه با هرچه رقیقتر کردن این خصوصیات تا همه مثل هم شوند.