
فلسفۀ سیاسی فون هایک
فریدریش فون هایک، یکی از نظریهپردازان اجتماعی قرن بیستم است که احتمالاً بیش از هر نظریهپرداز دیگری حقانیت خود را در نتیجهٔ وقایعی که رخ داد محرز و مسلم دید، دستکم در اعتقاد اصلی و محوری خویش. او همچنین بیش از هر فیلسوف سیاسی معاصر دیگری شخصاً نفوذ و تأثیر سیاسی چشمگیری داشت. هایک در آثارش به برخی از دشوارترین و هولناکترین مسائل عصر میپردازد و سعی در روشن کردن آنها دارد؛ و این کار را در چارچوب اندیشهای به انجام میرساند که متفکران کلاسیک لیبرال پی ریخته بودند. او در صورتبندی تازهٔ لیبرالیسم کلاسیک موفق میشود مجموعهای از اندیشهها را شکل دهد که بهاندازهٔ اندیشههای نویسندگان کلاسیک لیبرال قدرتمند است و درعینحال در برابر نقدها از خود لیبرالیسم کلاسیک مقاومتر.
فلسفۀ سیاسی هانا آرنت
اکثر کتابهایی که دربارهٔ هانا آرنت نوشته شدهاند عمدتاً به مراحل اول تکوین عقاید آرنت، خصوصاً در کتاب وضع بشر، توجه نشان دادهاند و از تحول عقاید او در مراحل بعدی که در کتاب حیات ذهن به اوج خودش رسید غافل ماندهاند. کتاب حاضر این چرخش و تحول در عقاید آرنت را در مرکز توجه قرار داده و پیوستگیها و ناپیوستگیها در سیر تحولی عقایدش را بهروشنی نشان میدهد و انتقادهای وارد بر اندیشهٔ او را نیز در هر یک از مراحل زندگیاش مطرح میکند. این کتاب علاوه بر کند و کاو در اندیشههای هانا آرنت، کاوشی در نظریهپردازی دربارهٔ سیاست به مفهوم عام آن هم هست و به رابطهٔ نظر و عمل در سیاست میپردازد.
زندگی هیچ متفکر سیاسی دیگری بهاندازهٔ هانا آرنت مظهر تاریخ سیاسی عصر حاضر نبوده است. شاخص بودن اندیشهٔ او تا حدودی نتیجهٔ قدرت فکری اوست، اما به همان اندازه یا بیشتر حاصل تجارب زندگیاش و اصالت و بکر بودن واکنش او به آنهاست. آرنت، برخلاف سنت غالبِ غربی، عملِ همراه با نظرورزی را بهعنوان فعالیتی ذاتاً انسانی میستود. او میکوشید که به سلطهٔ نظر بر عمل پایان بخشد و یکپارچگی را به زندگی عملورزانه بازگرداند. آرنت معتقد بود که عمل و گفتار عالیترین تجلیات تمدن هستند، زیرا تکثر و آزادی را در مقام عناصر سازندهٔ هستیِ شاخص بشری نشان میدهند.
فلسفۀ هابز
فلسفۀ هانا آرنت
مارکسیستها
مارکسیستها
این کتاب پیشدرآمدی است بر انواع مارکسیسم و عمدتاً برای کسانی نوشته شده است که جداً این فلسفهها را نمیشناسند و تظاهر هم نمیکنند که میشناسند. همچنین این کتاب برای مطالعۀ افرادی هم هست که با مارکسیسم آشنایند اما بر این باورند که کمونیستها مارکسیسم را دربست بلعیدهاند پس دیگر نمیتواند از آنِ ایشان باشد؛ و نیز برای آنهایی که گرفتار این پندارند که مارکسیسم صرفاً یک ایدئولوژی است، و امروزه دیگر یا به آخر خط رسیده یا باید برسد. این کتاب برای آن گروه هم هست که از سیاست و فلسفۀ سیاسی ملول شدهاند و در لاک زندگی خصوصی خویش خزیدهاند ــ یا هرگز از این لاک بیرون نخزیدهاند. اگر این کتاب بتواند اینگونه افراد را فقط یک گام به پذیرش وظایف شهروندی تمامعیار نزدیک کند، به هدف اساسی خویش دست یافته است.
سی. رایت. میلز پژوهشگری بود که هم دانشگاهيان و هم شهروندان عادي آثارش را مطالعه ميكردند. اهمیت زندگی دانشگاهی میلز در این بود كه سعی داشت به رسالت روشنفكری خود صمیمانه وفادار مانده و خلافِ روح زمانه، نمایندۀ راستین افكار انتقادی زمان خود باشد؛ به همین دلیل از متخصصان علوم اجتماعی كه بهعنوان مشاور به خدمت بنگاههای تبلیغاتی و تجاری درآمده بودند و دانش خود را وسیلهی مقاصد آنها قرار داده بودند، ولی در عین حال خود را متخصص «بیطرف» مینامیدند، سخت خشمگین بود. هنگامی كه به شوروی دعوت شد و بهعنوان منتقد جامعه آمریكایی مورد احترام قرار گرفت، حتی رهبر وقتِ شوروی نیز از انتقادهای آتشین او مصون نماند.