عبدالرحیم (تقی) جعفری، متولد ۱۲ آبان ۱۲۹۸ در تهران و درگذشته در ۱۱ مهر ۱۳۹۴، نامی ماندگار در تاریخ فرهنگی معاصر ایران است. او بنیانگذار و مدیر مؤسسه انتشاراتی امیرکبیر بود؛ مؤسسهای که به حق میتوان آن را مهمترین و گستردهترین مؤسسه خصوصی نشر کتاب در تاریخ ایران و حتی خاورمیانه دانست. جعفری در روزگاری قدم در عرصهی نشر گذاشت که کتاب هنوز کالایی لوکس و کممخاطب بهشمار میرفت، اما با نگاهی روشنفکرانه و مدیریتی جسورانه، موفق شد نشر را به یک جریان اجتماعی تبدیل کند.
در دورهای که سانسور، دشواریهای اقتصادی، و محدودیتهای فرهنگی دستوپای ناشران را میبست، جعفری با پشتکار، صداقت و درک عمیق از نیازهای فرهنگی جامعه، میراثی ماندگار ساخت. او نه فقط ناشر که تسهیلگر گفتوگو میان اندیشههای جهانی و مخاطب ایرانی بود. جعفری با تیزبینی و دلسوزی، آثاری را منتشر کرد که برخیشان برای نخستینبار، در تاریخ ایران، راهی کتابخانهها و ذهنها شدند.
انتشارات امیرکبیر، از یک دفتر کوچک تا قلب نشر ایران
داستان انتشارات امیرکبیر، از یک اتاق کوچک در خیابان ناصرخسرو آغاز شد؛ اما بهواسطهی تلاش و نگاه دقیق عبدالرحیم جعفری، بهسرعت بدل به یکی از نمادهای فرهنگی ایران شد. جعفری با درک نیاز بازار و جسارت در انتخاب آثار، امیرکبیر را از مرزهای نشر سنتی فراتر برد. این مؤسسه نهتنها کتابهای درسی و مرجع را منتشر میکرد، بلکه میزبان آثاری از برجستهترین نویسندگان، فیلسوفان و مترجمان داخلی و بینالمللی شد.
امیرکبیر با برند خاص خود، یعنی دقت در چاپ، طراحی حرفهای و وفاداری به کیفیت محتوا، اعتماد گستردهای در میان خوانندگان ایرانی ایجاد کرد. جعفری اعتقاد داشت که کتاب، باید هم زیبا باشد، هم سودمند، و هم در دسترس؛ و همین نگاه باعث شد کتابهای امیرکبیر به قفسهی خانههای ایرانی راه پیدا کنند. از مجموعهی «دانش امروز» گرفته تا کتابهای کودک و نوجوان، آثار این مؤسسه، پلی میان نسلها و لایههای مختلف فرهنگی در ایران شدند.
خاطرهها و دردها، از طلوع تا غروب یک ناشر
جعفری در واپسین سالهای عمرش، خاطرات خود را در کتابی با عنوان در جستوجوی صبح منتشر کرد؛ کتابی که نهتنها شرح زندگی فردی او، بلکه روایتی است از تاریخ نشر، سانسور، و دگرگونیهای سیاسی و فرهنگی قرن بیستم در ایران. او با صداقتی تلخ و نگاهی پرحسرت، از مصادرهی امیرکبیر پس از انقلاب، جدایی ناخواستهاش از میراثی که ساخته بود، و حس تنهایی و طردشدگیاش در سالهای آخر سخن میگوید.
این خاطرات، سندی زنده از سرگذشت نشر خصوصی در ایران است؛ تاریخی پر از فراز و فرود، که جعفری یکی از اصلیترین بازیگران آن بود. در دل روایتهایش، عشق بیپایان او به کتاب، به فرهنگ و به زبان فارسی موج میزند. اگرچه امیرکبیر از او گرفته شد، اما حافظهی فرهنگی ایران، نام جعفری را همچنان بهعنوان نماد کوشش، دوراندیشی و ریشهداری در حوزه نشر به خاطر میسپارد.
عبدالرحیم جعفری و میراثی که باقی ماند
آنچه عبدالرحیم جعفری برای فرهنگ ایران به جا گذاشت، فراتر از یک انتشاراتی بزرگ بود. او مسیری را گشود که پس از او نیز ناشران و نویسندگان بتوانند در آن گام بردارند. میراث جعفری نه فقط در کتابهاییست که چاپ کرد، بلکه در الگوییست که برای مدیریت فرهنگی، نگاه حرفهای به نشر، و پیوند میان مخاطب و اندیشه ایجاد کرد. در عصری که فناوریهای نوین نشر را دگرگون کردهاند، بازخوانی تجربهی جعفری همچنان آموزنده است. او به ما آموخت که نشر، اگر با درک نیاز جامعه و احترام به مخاطب همراه باشد، میتواند اثری ماندگارتر از هر نهاد سیاسی و اقتصادی داشته باشد. نام او در حافظهی فرهنگی ایران زنده خواهد ماند؛ نه فقط بهعنوان ناشری پیشرو، بلکه بهعنوان کسی که با عشق، کتاب را زندگی کرد.

