کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم
مجموعه داستان «تزار عشق و تکنو» دومین کتاب «آنتونی مارا»، نویسندۀ جوان آمریکایی است که در سال ۲۰۱۵ منتشر و برندۀ جایزۀ فرهنگستان هنر و ادبیات آمریکا در سال ۲۰۱۶ شد. اولین کتاب او، «منظومهای از پدیدههای حیاتی» نیز که در سال ۲۰۱۳ چاپ شد، برندۀ جایزۀ جان لئونارد از سوی حلقۀ منتقدان کتاب ملی آمریکا، جایزۀ بارنز و نوبل برای بهترین نویسندۀ نوقلم و جایزۀ ادبی آتن در یونان شد.
«تزار عشق و تکنو» مجموعهای از نُه داستان بلند است که میتوان گفت در حالی که کاملاً مستقل از هم روایت میشوند، در کنار هم ساختار یک رمان را نیز شکل میدهند. این داستانها که در دورههای مختلفی از تاریخ شوروی- روسیه روایت میشوند، شخصیتها، پیرنگ و درونمایه و زمان و مکان خودشان را دارند اما همیشه یک شخصیت، یک عنصر کلیدی یا یک تم اصلی از داستانی به داستان دیگر منتقل میشود و بین آنها رابطهای درهمتنیده و پیچ در پیچ میآفریند. این نُه داستان که در فاصلۀ قرن بیستم تا بیستویکم رخ میدهند و گویی بیانهای علیه کمونیسم و اعتقادات کمونیستی روسیه هستند، در ذهن نویسنده همچون قطعات موسیقی دلخواهی تصویر میشوند که از مجموعههای مختلفی گلچین و روی یک نوار کاست ضبط شدهاند. آنتونی مارا در فهرست کتابش داستانهای «پلنگ»، «نوههای دختر»، «ادارۀ جهانگردی گروزنی» و «زندانی قفقاز» را قطعات ضبط شده بر «روی A» و داستانهای «گرگ جنگل سفید»، «کاخ خلق»، «نمایشگاه متروک» و «پایان» را قطعاتی بر «روی B» این نوار کاست خیالی میبیند. این دو دسته را داستان «تزار و عشق و تکنو» همچون میانپردهای به هم وصل میکند.
داستان اول، «پلنگ»، حول شخصیت نقاشی شکل میگیرد که در دورۀ استالین مسئول حذف شخصیتها و مهرههای سوختۀ حزب از نقاشیها و تصاویر روزنامهها و اضافه کردن شخصیتهای جدید به آنها است. راوی، خودِ رومن اُسیپوویچ مارکین، نقاش سانسورچی است که در دیداری با همسر و پسر برادرش چشماندازی از آیندهی آنها را در ذهن خود رسم میکند: «اگرچه مفهوم خانواده با همان سرعت اسب و درشکه به تاریخ میپیوست و من همسر و فرزندی از خودم نداشتم، ولی دلم میخواست کسی که همخون خودم است زنده بماند و آن بهشتی را ببیند که ما خودمان را وقف ساختنش کردهایم. میخواستم آن طفلکِ روی کاناپه بزرگ شود، از برپاکنندگان فعال کمونیسم شود، و وقتی پیرمرد چاق و خوشبختی شد، به عقب برگردد و به زندگیش نگاه کند تا بداند که جامعۀ بینقص اطرافش میتواند مرگ پدرش را توجیه کند و از این رو، قدرشناس درسی باشد که عمویش سالهای سال قبل در دیدار کوتاهی در صبح یک روز سرد زمستانی به او آموخت. احمقانه است. میدانم.» هر چند او به خاطر سرپیچی از پاک کردن کامل تصویر بالرینی از یک نقاشی، به همدستی با لهستانیها و جاسوسی متهم میشود و هرگز فرصت نمییابد تا حتی بخشی از آن آیندهی متصور را ببیند.
«نوههای دختر» داستان دوم کتاب است که حول زندگی «مادربزرگِ گالینا» روایت میشود. زن جوان بالرینی که نُه سال در اردوگاه کار اجباری در سیبری به زندگیاش ادامه میدهد. هر چند که در طی سال اول اقامتش با او مثل مهمان رفتار میشود اما پس از نُه سال، در حالی که کمتر از سه ماه به آزادیاش مانده است، اتفاقاتی مسیر زندگی او و فرزندان و نوادگانش را برای همیشه تغییر میدهد. گالینا، نوۀ بالرین معروف که سالها بعد، از هنر مادربزرگش اطلاع مییابد، به عنوان دختر شایستۀ سیبری انتخاب میشود و شهرت و محبوبیت ناشی از زیبایی و هنر بازیگریاش، زندگی او را نیز دچار تحولاتی عمیق میکند. راوی داستان که از همکلاسیهای گالینا است، در حین روایتش از زندگی او، نگاهی به زندگی جمعی مردم شهرش نیز دارد: «شهر ما زیر لایههای هر چه متراکمترِ آلودگی، رونق مییابد. هر از گاهی داستانهایی میشنویم که فرقی با داستانهای مربوط به گالینا و مادربزرگش ندارد؛ مردمی که زیادی بلند حرف میزنند معمولاً خود را در وضعی میبینند که به فساد متهم شدهاند و سر از زندانهای سیبری در آوردهاند. جان و زندگی آنها قربانی ناچیزی است.»
گالینا که در جوانی با اُلیگارشی تازه به دوران رسیده که چهاردهمین فرد ثروتمند شوروی است، ازدواج میکند، به دنبال یافتن تابلوی نقاشی «مرتعی خالی در بعدازظهر» اثر پیوتر زاخارُف چِچِنِتس، به خانۀ معاون سابق موزۀ هنر محلی گروزنی راه پیدا میکند. همان تابلویی که در شکل گرفتن داستان بعدی کتاب، «ادارهی جهانگردی گروزنی» نقشی محوری ایفا میکند. سایر داستانهای «تزار عشق و تکنو» نیز به همین صورت به شیوهای درهمبافته و تودرتو روایت میشوند.
داستانهای مجموعه را مقدمهای نسبتاً مفصل از مترجم همراهی میکند که در آن به معرفی نویسنده و شرح برداشتهایی از موضوعات اصلی کتاب پرداخته میشود. ترجمۀ سلیس و روان کتاب مخاطب را با کتابی خوشخوان روبهرو میکند که در عین احترام به متن اصلی و تلاش برای وفادار ماندن به سبک نویسنده، با رعایت اصول دستوری و نگارشی زبان فارسی ارائه شده است.
فاطمه صناعتیان
منبع: الف