کلان‌داده چگونه زندگی ما را…

علیرضا جباری دارستانی

کلان‌داده چگونه زندگی ما را تغییر داده است؟

در سال‌های اخیر و با شروع انقلاب صنعتی چهارم، تکنولوژی‌های بسیار زیادی به دنیای ما واردشده و خواهند شد؛ فنّاوری‌هایی مانند هوش مصنوعی، اینترنت اشیاء، کلان‌داده، محاسبات ابری و… . به‌موازات ورود این فنّاوری‌ها به دنیای ما، بحث‌هایی نیز در مورد حدود اخلاقی اجتماعی این‌ها درگرفته است و اینکه این تکنولوژی‌ها تا کجا می‌توانند به دنیای ما وارد شوند و حیات ما را دستخوش تغییرات بنیادین کنند؟ به‌طور عمومی با پیشرفت تکنولوژی و ایجاد ابزار تکنولوژیک جدید، پرسشی پیش می‌آید که این تکنولوژی به نفع ما خواهد بود یا به ضرر ما؟ به بیان بهتر، منافع این تکنولوژی جدید بر مضراتش غلبه دارد یا خیر؟ کلان‌ داده نیز به‌عنوان یکی از پیامدهای تکنولوژیک انقلاب صنعتی چهارم از این قاعده مستثنا نیست. کلان داده چیست و چگونه زندگی ما را تحت تأثیر قرار می‌دهد؟ وجوه تاریک و منفی کلان‌داده چیست؟ چگونه می‌توان از مضرات کلان‌داده رها شد؟ این‌ها سؤالاتی است که کتاب کلان‌داده؛ چگونه انقلاب اطلاعاتی زندگی ما را دگرگون می‌کند؟» به قلم براین کلگ که توسط پری آزرم‌وند به فارسی ترجمه شده، قصد دارد به آن‌ها پاسخ دهد.

کتاب کلان داده به دنبال آن است که به مردم بفهماند درعین‌حال که می‌توانند از محسنات کلان‌داده استفاده کنند تا زندگی راحت‌تری تجربه کنند، با آگاهی از مضرات کلان‌داده می‌توانند از اثرهای منفی این تکنولوژی بر زیست اجتماعی خود جلوگیری کنند.

کتاب کلان‌داده از 7 بخش تشکیل‌شده است که در هر بخش به یکی از جنبه‌های تکنولوژی کلان‌داده می‌پردازد؛ بخش اول این کتاب با عنوان «ما می‌دانیم شما چه می‌اندیشید» تلاش می‌کند به مخاطبان نشان دهد که چگونه از طریق کلان‌داده‌ها نوعی پیش‌بینی نیاز و میل صورت می‌گیرد و برای مثال شرکت‌ها و سازمان‌ها چگونه می‌توانند با ردیابی چیزی که شما می‌اندیشید وضعیت را منطبق با اهدافشان مدیریت کنند. اهمیت این نکته ازآنجاست که دانستن علایق و ترجیحات مردم می‌تواند به کسب‌وکارها و ارائه‌دهندگان خدمات کمک کند تا محصول خود اعم از کالا یا خدمات را به شیوه بسیار موفقی به جامعه ارائه دهند.

در بخش دوم این کتاب با عنوان «اندازه مهم است»، نویسنده به سراغ تاریخچه داده و کلان‌داده می‌رود. بر مبنای تحلیل براین کلگ، اجداد کلان‌داده‌های امروزی همان داده‌های آماری سرشماری‌هایی هستند که پیش‌تر توسط دولت‌ها انجام و جمع‌آوری می‌شد. جالب آن‌که در آن زمان هم ترس از کلان‌داده وجود داشته است. نگرانی عمده این بود که امکان دارد اطلاعات شهروندان به دست دشمنان برسد و آن‌ها از این اطلاعات علیه کشور استفاده کنند.

همچنین، نویسنده کتاب کلان داده در این بخش به محدودیت‌ها و فریب‌هایی می‌پردازد که ممکن است کلان‌ داده در آستین داشته باشد. او با مثال‌ها و مصداق‌های عینی نشان می‌دهد که چگونه کلان‌ داده‌ها در بسیاری از موارد محدودیت‌هایی دارند و نمی‌توانند همه انتظارات ما را برآورده کنند. نویسنده تأکید می‌کند که همواره باید مراقب استنتاجات خود دربارهٔ کلان‌ داده باشیم.

عنوان بخش سوم کتاب «آن‌قدر خرید کنید تا از پا درآیید» است؛ براین کلک در این بخش درباره یکی از عرصه‌هایی صحبت می‌کند که کلان‌داده‌ها آن را تغییر داده‌اند: عرصه خرده‌فروشی.

این فصل مملو از مثال‌ها و مصادیقی درباره خرید و فروش است. اطلاعات عرصه خرید و فروش را شدیداً تحت تأثیر قرار می‌دهد؛ طبق دیدگاه نویسنده کلان‌داده به شیوه‌ای تلاش می‌کند به آن درجه از آگاهی دست یابد که بتواند سودمندی در خرید و فروش را کنترل کند یا سود را در مسیر طرف برخوردار از کلان‌داده سرازیر سازد. اما کلان‌داده چگونه می‌تواند چنین کند؟ آیا کلان‌داده می‌تواند تشخیص دهد کدام خریدار، خریدار ثابت است و کدام‌یک نیست؟ آیا می‌تواند تشخیص دهد بهترین انتخاب برای خریدار کدام است؟ این‌ها سؤالاتی است که نویسنده در این بخش به دنبال یافتن جواب‌هایی برای آن‌هاست.

چهارمین بخش یعنی «اوقات خوش» به این موضوع اختصاص‌یافته که چگونه کلان‌داده زندگی ما را راحت‌تر کرده و کوهی از اطلاعات در اختیار ما قرار داده است. نویسنده به ما می‌گوید اطلاعاتی که در ویکی‌پدیا موجود است، از بزرگ‌ترین دایرة‌المعارف جهان نیز بیشتر است؛ اما باید مواظب اخبار جعلی، خصوصاً در زمینه‌های سیاسی نیز باشیم. بیشترین دست‌کاری در اطلاعات ویکی‌پدیا در زمان انتخابات رخ می‌دهد. این مشکلی است که پس از انتخابات سال ۲۰۱۶ آمریکا اهمیت بسیار بیشتری پیدا کرد.

استفاده دیگر از کلان‌داده را می‌توان در پروژه عظیم گوگل یافت. جستجوگری که تقریباً هرروزه توسط بخش زیادی از جمعیت جهان مورداستفاده قرار می‌گیرد تا به‌نوعی حیات روزمره را برایشان ساده‌تر کند. همچنین شاید هیچ کاربردی از کلان‌داده به‌اندازه‌ی رسانه‌های اجتماعی در زندگی روزمره ما نمود نداشته باشد. شبکه‌های اجتماعی دو وجه کاملاً متضاد دارند. رسانه‌های اجتماعی همان‌طور که می‌توانند ما را به خیل عظیمی از کاربران متصل کنند، می‌توانند بر شکل‌گیری تفکر ما نیز تأثیر بگذارند.

فصل پنجم کتاب کلان‌ داده که عنوانش «حل مسئله» است نشان می‌دهد که چگونه کلان‌داده به حل بسیاری از مسائل در حوزه علم و فناوری کمک کرده است. همچنین، در این بخش نشان داده‌شده که کلان‌داده مشکلات بسیار زیاد مربوط به بیمه، سلامت، آموزش و.. را حل کرده است. اما این همه ماجرا نیست؛؛ زیرا کلان داده در کنار مشکل‌گشایی‌هایش، مشکلات دیگری نیز به وجود آورده است. کلان‌داده به شرکت‌های بیمه کمک می‌کند تا رانندگان پرخطر را شناسایی کنند؛ اما در مقابل باعث می‌شود افراد مسن و مبتلا به بیماری زمینه‌ای مجبور باشند پول بیشتری برای بیمه پرداخت کنند.

در مورد سیستم آموزشی نیز همین اتفاق رخ می‌دهد. امروزه، در بسیاری از کشورهای پیشرفته معلمان با توجه به داده‌ها رتبه‌بندی می‌شوند؛ اما این داده‌ها می‌توانند گمراه‌کننده باشند. ممکن است معلم خوب تنها به این دلیل که دانش‌آموزان مناسبی نداشته، بد ارزیابی شود، یا معلم بد به دلیل دانش‌آموزان باهوشش خوب ارزیابی شود. در یک ‌کلام، هنگام استفاده از کلان‌داده در زمینه‌های اجتماعی باید متوجه بود که با انسان طرفیم، نه داده‌های صرف.

بخش ششم کتاب کلان داده با عنوان «کلان‌داده برادر بزرگ» بازهم درباره جنبه‌های منفی کلان‌داده بحث می‌کند. احتمالاً هیچ‌کدام از ما احساس خوبی نخواهیم داشت وقتی به این فکر کنیم که تحت نظر و در سیطره نظارت دیگران هستیم! چه کسی از اینکه شنود می‌شود خوشحال خواهد بود؟ کدام‌یک از ما سوءاستفاده از اطلاعات شخصی‌مان را تاب می‌آوریم؟ اما این اتفاق در حال رخ دادن است: توسط کلان‌داده!

در شکل خاصی از این سیطره و سلطه، ما به شیوه‌ای رسمی و قانونی توسط دولت مورد نظارت همه‌جانبه قرار داریم؛ کلان‌داده ابزار بسیار قدرتمند و مؤثری برای کاهش جرم و جنایت است؛ اما چه می‌شود اگر همین کلان‌داده باعث تبعیضات گسترده علیه اقلیت‌ها (برای مثال سیاه‌پوستان) شود؟ از آن مهم‌تر چه می‌شود اگر حکومت‌ها از کلان‌داده برای جهت‌دهی اخبار و اطلاعات و کاهش آگاهی مردم استفاده کنند؟ این‌ها مشکلات بسیار بزرگی است که آن‌قدر به ما نزدیک‌اند که می‌توان گفت حتی همین‌الان در حال تأثیرگذاری بر زندگی ما هستند.

«خوب، بد و زشت» عنوان بخش هفتم و نهایی کتاب کلان داده است؛ نویسنده در این بخش تلاش می‌کند با تفاسیری که تا اینجای کتابش ارائه داده است کلان‌ داده را از سه وجه مورد تحلیل و بررسی قرار دهد: وجه خوب، وجه بد و وجه زشت» کلان‌داده به ‌معنای واقعی ما را آزادتر و تواناتر می‌کند و اطلاعات مفیدی را در اختیار ما قرار می‌دهد (خوب). کلان‌داده می‌تواند به ابزاری برای نظارت ۲۴ ساعته علیه مردم تبدیل شود، باعث ایجاد تبعیض گسترده علیه افراد خاصی باشد یا حتی به جهت‌دهی علایق و سلایق مردم منجر شود (بد). ما به دست خودمان کلان‌ داده را با دستیارهای صوتی، گوشی‌های هوشمند، ابزارهای مبتنی بر اینترنت اشیاء و… به خانهٔ خود راه داده‌ایم ولی ممکن است ناگهان متوجه شویم تمام ابزارهای هوشمند در خانه‌مان بر ضد خودمان عمل می‌کنند؛ اطلاعات می‌توانند به نفع شرکت بیمه‌ی ما یا ارگان‌های دولتی در دادگاه علیه ما استفاده شوند (وجه زشت کلان‌داده).

علیرضا جباری دارستانی
منبع: وینش