ویروس هوشمند
ویروس بیعرضه میزبان خود را میکُشد اما ویروس باهوش در کنار آن میماند. ــــجیمز لاولاک
شاید با خواندن عنوان «سیارۀ ویروسها» گمان بریم که این هم یکی از همان ترفندهای معمول بازاریابی در جلب مخاطب و فروش بیشتر است نه ادعایی علمی که بر پایۀ شواهد موثق قرار دارد. تقریباً از چهار میلیارد سال پیش حیات بر روی سیارۀ زمین در اشکال گوناگون و متنوع خود وجود داشته و بسیاری جانداران بر روی آن زیسته و منقرض شدهاند. چه دلیلی دارد که این سیاره را تنها به نام یکی از جانداران آن بخوانیم؟ چه تضمینی وجود دارد که ویروسها، همچون بسیاری دیگر از گونههای جاندارن روزی منقرض نشوند؟ به نظر میرسد که نویسنده کتاب به خوبی با پرسشهایی از این دست آشناست و در کتاب خود تلاش میکند تا نشان دهد چرا زمین به راستی سیارۀ ویروسهاست.
ویروسها علیرغم اندازۀ کوچک و ساختار زیستی سادهشان که عموماً متشکل از پوستهای پروتئینی حاوی چند ژن است، قادرند از طریق تزریق ژنها و پروتئینهای خود به درون سلول میزبان، کنترل آنها را در دست گرفته و از امکانات سلول میزبان برای تولید نسخههای جدید خود استفاده کنند. موفقیت این روش تکثیر چنان چشمگیر است که برخی ویروسها توانستهاند خود را مبدل به عنصری اساسی در ژنوم موجود زنده کنند. بخشی از ژنوم خود ما انسانها از هزاران ویروسی تشکیل شده که نیاکان ما را آلوده کردند. جدا کردن این بخش ویروسی از ژنوم جانداران گاهی ناممکن است. پژوهشهایی جدید نشان میدهد که برخی از پروتئینهای ویروسی با نام سینسایتین در مرحلهای سرنوشت ساز از تکوین جنین، سلولهای جفت را به هم متصل میکنند. در نبود این پروتئینهای ویروسی، تکامل پستاندارن با آنچه اکنون میبینیم بسیار متفاوت میبود.
ویروسها برخلاف ساختار سادهشان از تنوع ژنتیکی حیرتآوری برخوردارند. برای نمونه دانشمندان معمولاً در ۲۰۰ لیتر از آب دریا، حدود ۵ هزار نوع ویروس مییابند و در یک کیلوگرم از رسوبات دریایی، ممکن است تعداد انواعشان به یک میلیون برسد. برآورد میشود اگر تمام ویروسهای اقیانوسها را پشت سر هم ردیف کنید، طول این صف ۴۲ میلیون سال نوری خواهد بود.
علاوه بر موارد فوق، ویروسها بسیاری از مرزهای مرسوم در زیستشناسی را به چالش میکشند. همانطور که مترجم اثر در یادداشت عالمانۀ خود بر کتاب تاکید میکند، بسیاری از ویروسها را نمیتوان طبق تعاریف معمول زیستشناسی زنده یا غیرزنده خواند. وجود این ویروسها نشان میدهد که مرز روشنی میان حیات و ممات وجود ندارد. نویسنده کتاب برآن است که شاید به جای فرض مفاهیم زنده و غیرزنده به عنوان دو قطب مخالف، بهتر باشد که آنها را دو سر یک طیف در نظر بگیریم که امکان ترسیم نقطهای عینی، یعنی جایی که یکی شروع میشود و دیگری به پایان میرسد، وجود ندارد.
کارل زیمر در «سیارۀ ویروسها» نه تنها اطلاعاتی خواندنی دربارۀ انواع بیماریهای ویروسی در اختیار خواننده قرار میدهد، بلکه بارها و بارها نشان میدهد که ویروسها صرفاً عامل بیماریزا نیستند، بلکه برعکس بخش عمدهای از ویروسهایی که میشناسیم برای انسان بیخطرند. حیات بر روی سیارۀ زمین، یا دستکم حیاتی که میشناسیم، شاید بدون حضور ویروسها ممکن نبود.