روایت طنزآمیز زندگی
«زندگانی من و روزگار سخت» شامل نُه روایت از رخدادهای طنزآلود زندگی جیمز تِربِر رماننویس، طنزپرداز، روزنامهنگار، نمایشنامهنویس و طراح آمریکایی است که بیشتر به خاطر داستانهای کوتاه و طرحهای کارتونیاش در مجلۀ نیویورکر مشهور است. غیر از این رویدادها که با قلم بسیار توصیفی و افزودن شاخ و برگهای فراوان به یک واقعۀ سادۀ خانگی به فصول نُهگانۀ این کتاب تبدیل شدهاند، تا حدود ۵۰ صفحۀ ابتدای کتاب شامل پیشگفتار مترجم، گاهشمار زندگی نویسنده، مقدمۀ جان. ک هاچِنز و دیباچهای بر زندگی تِربِر است که خواندن هیچیک از این بخشها نیز خالی از لطف نیست. «شبی که تختخواب افتاد»؛ «ماشینی که همهاش باید هلش میدادیم»؛ «روزی که سد شکست»؛ «شبی که روح آمد»؛ «باز هم واهمههایی در شب»؛ «یک قطار کلفَت»؛ «سگی که مردم را گاز میگرفت»؛ «ایام دانشجویی» و «روزگار تیره در هیئت مشمولین» عناوین فصلهای این کتاباند.
آنچه تربِر در این نُه فصل به رشتۀ تحریر درآورده ممکن است اتفاقاتی باشد که شبیه آن در زندگی و خانههای همۀ ما هم رخ داده باشد، اما نحوۀ شرح پراغراق؛ از این شاخه به آن شاخه پریدنهایی که البته بعد از خواندن یکی دو قصه همۀ شاخههایش برای خواننده آشنا و ملموس است؛ تشریح طولانی عامدانه و آمیختن آن به چاشنی طنز باعث شده که این فصول برای خوانندگان سراسر دنیا جذابتر از حوادث زندگی خودشان به نظر بیاید.
کتاب، محصول دورۀ اول نویسندگی تربر و یکی از آثار مطرح ادبیات آمریکا به شمار میآید. چارلز اس هولمز تردیدی در شاهکاربودن آن نداشته و آگدِن نَش شاعر از آن به عنوان «بهترین کتابی که تاکنون خواندهام» یاد کرده است. ارنست همینگوی نیز این کتاب تربر را ستوده و آن را برتر از خودزندگینامۀ هنری آدامز دانسته است. راسل بیکر دربارۀ آن نوشته است: «احتمالاً کوتاهترین و لطیفترین خودزندگینامهای است که تا کنون نوشته شده» و دوروتی پارکر نیز در همین رابطه گفته است: «نمیتوانم دیوانهات بخوانم، اما لقب نابغه به تو میدهم.» جان. ک هاچِنز نیز در مقدمۀ همین کتاب نوشته است: «در اینجا با نویسندهای سر و کار داریم که جامعالاطراف است و کارش بدیع و اصیل است…»
و اما در نُه فصل کتاب اگرچه شما با یک نویسندۀ آمریکایی روبهرو هستید که سعی کرده روایتهایی از زندگی آمریکاییاش را با طنز و اغراق برایتان توصیف کند، خیلی زود و در همان صفحات نخست فصل اول، با اسامی افراد، خلق و خوی اعضای خانواده، محل زندگی و حتی برخی وسایل و ابزار زندگی این آمریکایی به گونهای آشنا میشوید که بعید است اگر در فصلی دیگر چیزی در مورد یکی از آنها بخوانید یادتان نیاید که مثلاً «آهان این همان تخت است که…» یا «این همان پدربزرگه است که…». زبان ساده و طنز روان نویسنده و البته ترجمۀ سلیس و بسیار نزدیک و منطبق بر پیچ و خمهای زبان فارسی از جمله ویژگیهایی است که باعث میشود با وجود خارجیبودن کتاب، شما در یکی دو نشست کوتاه همۀ فصول را بخوانید و از آن لذت ببرید و احتمالاً بخواهید راجع به محتوای آن با دوستانتان هم صحبتی بکنید که همۀ اینها از نشانههای یک کتاب اثرگذار است.
«زندگانی من و روزگار سخت» علاوه بر خاطرات یا زندگینامۀ خودنوشت نویسنده، بازتاب زمانه و روزگار او نیز هست و خواندن این روایات طنزآلود، علاوه بر شرایط زندگی نویسنده، اطلاعات تاریخی و اجتماعی و فرهنگی بسیاری نیز دربارۀ دوران زندگی او به شما میدهد. در واقع تربر با نوشتن این زندگینامۀ طنز، زمانۀ خود را نیز به تصویر کشیده است و جالب تر اینکه با خواندن برخی وقایع نظیر شایعۀ شکستن سد در یکی از داستانها به این موضوع پی میبریم که هنوز که هنوز است انسان برخی از عادات اجتماعی خود را نه تنها کنار نگذاشته بلکه آن را به شکل غریب و حیرتآوری حفظ نموده که از آن جمله میتوان به ضربالمثل معروف «یک کلاغ، چهل کلاغ» به عنوان مصداق بارز همین داستان اشاره کرد.
با خواندن وقایع کتاب به این نتیجه هم میرسیم که اگر چه خانوادۀ تربر بسیار پر تلاطم و افرادی حادثهآفرین بودهاند، اما این ذهن پویا و خلاق نویسنده است که توانسته حتی از وقایع دوران کودکی و نوجوانی خود و ترکیب آنها با خیال قصههایی تاریخمند بنویسد که خواندن آنها هنوز پس از این همه سال (مرگ در سال ۱۹۶۱) و حتی در این سوی دنیا جالب توجه است. علاوه بر این شما میتوانید هنگام خواندن هر فصل و تقریباً هر سه چهار صفحه یک بار، جملهای از همان داستان را به صورت طرحی ساده و البته کاریکاتورگونه اثر خود نویسنده نیز ببینید که این موضوع علاوه بر طنز جاری در ادبیات تربر به جذابیت کتاب افزوده و از بروز خستگی احتمالی برای خواننده جلوگیری میکند. کتاب یک یادداشت پایانی نیز دارد که نویسنده آن را در سالهای میانی عمرش و احتمالاً پس از زمانی که سردبیر نشریۀ دانشجویی سان دایل بوده نوشته است که خواندن آن نیز بعد از مطالعۀ تمام فصول کتاب به عنوان یک جمعبندی سودمند است.
زهره مسکنی
منبع: جامعۀ خبری تحلیلی الف