ایوان کلیما در سال ۱۹۳۱ در پراگ متولد شد؛ درست در دل یکی از پرآشوبترین دورههای تاریخ اروپا. او از کودکی با خشونت و نژادپرستی آشنا شد، چرا که در هفتسالگی به دلیل یهودیبودن خانوادهاش، به اردوگاه کار اجباری ترزین فرستاده شد. سالهایی که در فضای تاریک و پراضطراب اردوگاه سپری کرد، درون او را با اندوه، درنگ و مقاومت آشنا کرد؛ سه کیفیتی که بعدتر در سراسر آثارش قابل تشخیصاند. پس از پایان جنگ، کلیما به پراگ بازگشت، اما اینبار با رژیمی کمونیستی روبهرو شد که سانسور و سرکوب را در قالبی دیگر اجرا میکرد.
او در دانشگاه چارلز پراگ به تحصیل در رشتهی ادبیات و زبان پرداخت و از همان سالهای جوانی به نوشتن روی آورد. اما تجربهی زیستن میان دو دیکتاتوری، نگاه او را به انسان و اخلاق شکل داد. کلیما بهجای فرار از واقعیت، تصمیم گرفت در دل آن بماند و به صدای کسانی بدل شود که نمیتوانستند حرف بزنند. از همان ابتدا، نوشتن برای او شکل مقاومت بود.
نویسندهای در تبعید درونی
در دوران حکومت کمونیستی چکسلواکی، بسیاری از نویسندگان منتقد یا تبعید شدند یا سکوت را انتخاب کردند. ایوان کلیما اما از آن دسته نویسندگانی بود که تصمیم گرفت بماند، حتی اگر به معنای حذف شدن از صحنهی رسمی ادبیات باشد. او آثارش را در فضای زیرزمینی یا بهصورت غیررسمی منتشر میکرد و همین جسارت درونی، صدای خاص او را شکل داد. او در دل اختناق، از آزادی نوشت و در زمانهی دروغ، از صداقت حرف زد.
سبک کلیما آرام، روان و در عین حال عمیق است. او بهجای خطابهنویسی یا نقد مستقیم سیاسی، به سراغ زندگی روزمرهی انسانهایی رفت که در سکوت، با ترس، تردید و اخلاق دستوپنجه نرم میکردند. شخصیتهای او اغلب آدمهای معمولیاند که در موقعیتی غیرعادی قرار میگیرند؛ جایی که باید میان بقا، حقیقت و وجدان یکی را انتخاب کنند. کلیما با پرداختن به لحظات بهظاهر ساده، از پیچیدهترین ابعاد زندگی سخن میگوید؛ آنهم با زبانی بیادعا اما مؤثر.
ادبیات به مثابه مسئولیت اخلاقی
در قلب آثار ایوان کلیما، یک پرسش همیشگی حضور دارد: انسان در برابر فشار قدرت، خشونت یا بیعدالتی، چه مسئولیتی دارد؟ او ادبیات را فقط وسیلهای برای سرگرمی یا بیان احساسات نمیداند، بلکه آن را نوعی تعهد اخلاقی نسبت به حقیقت تلقی میکند. کلیما بر این باور است که حتی در بدترین شرایط، انسان میتواند انتخاب کند؛ میتواند وجدان داشته باشد، حتی اگر این انتخاب، زندگیاش را به خطر اندازد.
رمانهایی چون عشق و زباله، روح مظنون و منتظر تاریکی، منتظر نور، همگی نمونههایی از این نگاهاند. او در آنها داستانهایی خلق کرده که در ظاهر، روایتهایی ساده و انسانی هستند، اما در عمق خود، فلسفی، سیاسی و اخلاقیاند. کلیما با پرهیز از اغراق یا قضاوت، مخاطب را به تأمل دعوت میکند. او نمیخواهد پاسخ بدهد، بلکه ما را با پرسشهایی تنها میگذارد که ریشه در تجربهی زیستهی بشر دارند؛ پرسشهایی که هنوز هم تازه و ضروریاند.
ایوان کلیما در نشر نو
نشر نو با ترجمه و انتشار برخی از آثار ایوان کلیما، زمینهای فراهم کرده تا خوانندگان فارسیزبان با یکی از صداهای ماندگار ادبیات اروپای مرکزی آشنا شوند. کلیما نویسندهای است که بدون فریاد، از درد مینویسد، و بدون شعار، انسان را به یاد میآورد. آثار او ترجمانی صادقانه از زیستن در شرایط دشوار است؛ آنهم بدون آنکه تلخ یا تلخکام باشد.
ترجمهی دقیق، وفادار و روان آثار کلیما، به مخاطب فارسی این امکان را میدهد که نهتنها از زیبایی نثر او لذت ببرد، بلکه با مفاهیم عمیق انسانی و اخلاقی که در دل روایتها نهفته است، مواجه شود. در جهانی که صدای حقیقت اغلب در هیاهو گم میشود، صدای آرام اما قاطع کلیما، یادآور آن است که گاهی نوشتن، نه فقط کنشی ادبی، بلکه عملی انسانی است. در نهایت برای خرید انواع کتابهای ایوان کلیما نیازی نیست کار سختی انجام دهید. فقط کافیست با همکاران ما در نشر نو تماس حاصل فرمائید و یا این محصول را به صورت انلاین از وبسایت ما خریداری فرمائید.
ما کتابهای مورد نیاز شمارا در کمترین زمان ممکن برای شما ارسال کرده و درب منزل تحویلتان میدهیم.
 
	 
	
