
پایان دموکراسی
هرگاه که دموکراسیِ دیگری در سراشیبی سقوط میافتد، میخواهیم بدانیم آیا هشداری است به سرنوشت احتمالیِ دموکراسیِ ما؟ هر وقت که جان مردم از یک سیاستمدار به لب میرسد، راهی هست تا سیاستمداری دیگر را به جای او انتخاب کنند. رهبرانِ مخوف یا چنانکه در چین میگفتند «امپراتوران بد» ممکن است بی سر و صدا سر به نیست شوند.احزاب سیاسیِ در حال احتضار، سرانجام به گورستان تاریخ سپرده میشوند. اگر دموکراسی واقعاً مغفول بماند یا تضعیف شود، بعید نیست که یک «امپراتور بد» آهسته در نهادهای آن بخزد و جا خوش کند، طوری که دیگر نتوان از دستش خلاص شد.
حق حق داشتن
حقِ حق داشتن مفهومی تازه و منبعی مهم برای تفکّر و کنشِ سیاسی در زمانهی ما است. عصری که روز به روز و در گوشه و کنار جهان بر شمار افرادی که عاجز از تعلّق به یک جامعهی سیاسی هستند افزوده میشود. هانا آرنت این عبارت را در نقد «حقوق بشر» بهکار میگرفت و او بر آن بود که اساساً مفهوم حقوق بشر انسجام لازم را جهت اینکه مبنایی برای نظریهی سیاسی دموکراتیک باشد ندارد. در کتاب حاضر، سعی بر آن است که با ارائهی قرائتی نقّادانه از حقِ حق داشتن، اصول و منابعی برای تلاشهای دموکراتیک پرورده شود.
 
	 
	 
		